شناسه خبر : 52224
شنبه 14 اسفند 1395 , 16:14
اشتراک گذاری در :
عکس روز

بزرگداشت جانبازشهید بیگدلی از نمایی دیگر

مراسم بزرگداشت جانبازشهید بیگدلی با شب شهادت بانوی دو عالم متقارن شد.

شهید گمنام - در ترافیک غروب محله نیاوران کوچه ها را بالا می رویم. گفته اند مراسم بزرگداشت شهید بیگدلی بعد از نماز مغرب و عشاء آغاز می شود. سر اذان مغرب به آسایشگاه وارد می شویم. صف نماز جماعت با حضور جانبازان آسایشگاه امام خمینی یعنی دوستان شهید بیگدلی تشکیل می شود و نماز جماعت خوانده می شود. پس از نماز جماعت مراسم کم کم آغاز شد. جانبازان و آقایان در طبقه اول و خانم ها همسران جانبازان بودند و تعدادی از مادران شهدا در طبقه بالا که در وسط سالن فرش پهن کرده بودند.

  هنوز مراسم و اعلام برنامه به طور رسمی شروع نشده بود... همسر شهید بیگدلی با چهره ای مهربان اما مصمم و استوار و البته با ردپایی پررنگ از رنج فراقی که در سینه خود پنهان دارد، در گوشه ای نشسته و منتظر حضور میهمانان مراسم همسر شهیدش است.

 کنار او می نشینم و هم کلام او می شوم. بی درنگ به سراغ خاطرات شهید می رود و گوشه هایی از روزهای زیبایی که در کنار او سپری کرده را برایم ترسیم می کند...آرامش و صبوری در صدا و سیمای همسر شهید بیگدلی چون دریایی وجود داشت که نشان از عشق و توکل بی پایان این پیرو واقعی حضرت زهرا (س) بود اما در پس این دریای آرام، طوفانی برپا بود که از بغض های گاه گاه و فروخورده او که گاها" تبدیل به آهی میشد و از سینه گلویش بیرون میزد، معلوم بود.

  همسر شهید بیگدلی اجازه نمیداد که بغض اش مبدل به اشک شود و عاشقانه از خوبی های شهید حرف میزد. انگار نه انگار که این زندگی پرشکوه، سختی هایی هم با خود داشته است و گاه گاهی بغض و نفس در میان واژه ها از هم سبقت می گرفتند وقتی تعریف می کرد از آنچه فراق شهید بیگدلی بر سرش آورده است!

 کم کم خانم ها در سالن طبقه دوم حاضر شدند و جانبازان نیز در طبقه اول جمع شدند و مراسم با قرائت قرآن توسط یکی از قاریان نوجوان به طرزی بسیار دلنشین قرائت شد. سپس جانباز جهانبخش کریمی مجری گری و مسئولیت اعلام برنامه های مراسم را به عهده گرفت.

 پس از آن آقای علیرضایی مداح اهل بیت چه زیبا بود که مداح، مداحی و سرایش خود را با غربت حضرت زهرا (س) آغاز کرد و به غربت جانبازان متصل نمود. مراسم و مداحی ادامه داشت و همه در اندوهی غریب فرو رفته بودند. تقارن شب شهادت دخت غریب پیامبر (ص) با مراسم بزرگداشت جانباز شهید بیگدلی، حال و هوای خاصی در همه ایجاد کرده بود و مداح صبوری و غربت جانبازان همچون مادرشان حضرت فاطمه (س) می سرود و اینکه جانبازان نیز همچون حضرت فاطمه (س) پهلو شکسته به مقام جانبازی دست پیدا کرده اند و رنج این جانبازی را به دوش می کشند و غریبانه همچون این مادر غریب، به شهادت می رسند.

 ... و چقدر دل همسر شهید آتش می گرفت وقتی که مداح از اجر مریض داری میگفت و حال روزهای همسر شهید بیگدلی را شاید برایش مرور می کرد... و چه کسی خبر دارد از حال دل سوخته همسر شهید ... و چه میداند کسی حال دل همسران عاشق جانبازان شهید را...به آخر مداحی که نزدیک شد، دیگر بغض همسر شهید بیگدلی فروخورده نبود و ... آن بغض نشکسته بی مهابا ترکید و صدای ناله های فراق و ضجه های جانسوز این بانوی دلشکسته، تمام فضای سالن ها را پر کرد و دل سنگ های آسایشگاه امام خمینی را آب کرد... و ان لحظه بود که از خود پرسیدم چه کسی می فهمد چنین حالی را غیر از حضرت زهرا و حضرت زینب سلام الله علیهما... و چه کسی اجر می دهد و شفاعت می کند چنین دلی را جز این دو بانوی قهرمان و مقرب...

 ... بعد از این مداحی جانسوز که دل جمع دوستان و هم رزمان شهید  و همسران شهید و جانباز را سوزاند، روحانی جوانی آمد و شروع به سخنرانی نمود و با تفسیر آیه من المومنین رجال صدقوا آغاز کرد و از جایگاه مجاهدان راه خدا و جانبازان نزد خداوند گفت و مقامی که ایشان در دنیا و آخرت پیدا می کنند. و از عشق حضرت زهرا در مسیر ولایت گفت و آنچه دختر پیامبر در راه دین خرج کرده بودند و جایگاه صبر حضرت زهرا (س) و اینکه جانبازان نیز در همین جایگاه صبر هستند و اجر می برند.

  پس از آن، دکتر صمیمی مدیرکل بنیاد شهید استان تهران به جایگاه سخنرانان آمده و کمی درباره شهید بیگدلی صحبت کرد و پس از آن نیز از جایگاه بلندمرتبه بزرگ بانوی اسلام حضرت زهرا (س) صحبت کرد و جایگاه بلند زنانی که همچون همسران جانبازان، پیرو واقعی او هستند.

پس از آن جانباز کریمی، اشعاری در مورد یاد جبهه ها قرائت کرد و در همین حین نیز از میهمانان به خوبی پذیرایی گردید.

 در انتهای برنامه نیز روحانی جوان دیگری آمد و سخنان خود را با بیان فلسفه تسبیحات حضرت زهرا (س) شروع کرد که این ذکری ست که خود پیغمبر اکرم (ص) به دخترشان جهت رفع مشکلات یاد داده بودند و نحوه انتخاب و ازدواج حضرت زهرا (س).

و برنامه با توسل به حضرت زهرا (س) به پایان رسید و در انتها نیز از میهمانان با شام پذیرایی گردید.

کد خبرنگار: 17
اینستاگرام
سلام شب بخیر من زندگیم مدتهاست دگرگون شده . قصه مفصلی داره ولی خلاصه کنم که از یه وادی برهوت وادی شیطان اومدم به سراط مستقیم .از خدا خواستم کمکم کنه وراه راست و نشونم بده وداد. دیگه اون آدم گذشته نیستم یه جور دیگه شدم .طوری که انگار اون آدم قبلی مرده. قضیش خیلی مفصله ولی همین و بگم مدیون خون شهدا شدم . این موضوعات اول برام بی اهمیت وارزش بود ولی الان نه. یه کمکی میخواستم چه طور می تونم به آسایشگاه های جانبازان سر بزنم آیا اردوهایی به همین منظور برگزار میشه؟؟ هم قصد دارم به همه جانبازان عرض ادب واحترام کنم وهم خاطرات اونها رو چاپ کنم وهم اینکه قصد دارم با یه جانباز ازدواج کنم . باخانوادم صحبت کردم وانها موافقند . این یه قضیه ای بین من وخداست. اگه کمکی تونستید به من بکنید خیلی خوشحال می شم
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi