چهارشنبه 25 اسفند 1395 , 10:08
چرا نباید جامعه هزینه جنگ را بپردازد؟
ایرج رحمانیان ۶۵ % - متاسفانه بیشترین کم کاری را همین مجلس نسبت به ایثارگران داشته. فقدان قانونی معتبر و کارآمد ثمره بی تفاوتی نمایندگانی است که با شعار حمایت از مردم به مجلس راه پیدا میکنند ولی وقتی قدرت خودرا در رسیدن به امیال شخصی می بینند قول و تعهد خودرا فراموش میکنند!
با گذشت ۳۰ سال از خاتمه جنگ و عبور کردن ازسن میانسالی و شرمنده شدن ایثارگران پیش خانواده هایشان و سرزنش شدنهای مختلف که برای چه رفتید... حالا چیکار کردن براتون... یا اینکه هرچی هست برای شماهاست! و غیره... دیگه خیلی دیر شده که بتوان رنج و درد کشیده شده از طرف خانواده های شهدا و مجروحین و اسیران و رزمندگان که با نبود درصد و حمایت سالها در کابوس جنگ و سختیهای آن بسر میبرند و دچار انواع و اقسام مشکلات جسمی و روانی شدند رو جبران کرد.
بنده فقط یک سوال می پرسم: اگر بنیاد ادعا میکند که رسیدگی بر مبنای تجارب کشورهای پیشرفته است و درصد را از ترجمه کتابهای آمریکایی استخراج و به عاریه گرفته است، چرا فقط از بین این همه قوانین فقط قانون درصد را انتخاب کرده اند؟ اگرچه همین هم خالی از اشکال نیست و چرا قوانین معیشتی و رفاهی و درمانی و غیره را از کتاب ترجمه شده آمریکاییها لحاظ نکرده اند!؟
چرا وقتی یکی از قوانین آن کتاب در مورد این است که حضور چند ماهه فرد در منطقه جنگی بدون جراحت باعث یک بیماری روانی بنام سندروم جنگ میشود را در قوانین نیاورده اند؟
چرا نباید جامعه هزینه جنگ را بپردازد؟
چرا هربار برای تصویب قوانبن نصف و نبمه، مجلس هم مثل کودکانی که دنبال بهانه میگردند میگویند بارمالی دارد؟ بنده فقط به عنوان پیشنهاد عرض میکنم که اگر مسولان دولتی به اولویت اول کشور که بقول شما باعث استمرار امنیت کشور است به ایثارگران و رزمندگان گرفتار در وضعیت بد اقتصادی رسیدگی نکنند در آینده نزدیک شاهد وقایع ناگواری خواهیم بود که جبرانش هرگز با هیچ ثروتی میسر نخواهد بود!
ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ ، ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ
ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﯾﮑﯽ ﻗﻮﯼ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ
ﺍﻣﺎ
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ...
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﻭ
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ
ﻭ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ باشیم ﻟﻬﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ پایین تر ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﯿﻢ،
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ :
ﻧﻪ انسانی ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ
ﻧﻪ انسانی ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎ
رحمانیان عزیز گل گفتی گوش شنوایی نیست
اینها در نوع تفکر جانبازان ایجاد شک کرده اند
میدانند با این معیشیت قطره چکانیکه برای گذران عمر جانبازان در نظر گرفته اند
جانباز را مورد ریشخند قرار داده اند
فکر میکنی هوسبازی و قدرت طلبی جایی برای عملکرد حقیقی وانجام وظیفه شرعی وقانونی برای ایشان باقی گذاشته
هم جانبازان وهم مسئولین میدانند چه بر سر جامعه جانبازان امده
ودر چه انزوایی قرار گرفته اند
اما همه مان میدانیم که حکومت کفر برقرار میماند اما حکومت ظلم خیر
باور کنيد مانند برادر رحمانيان و برادر جانباز شيميايي1 انقدر دلنوشته و متن هاي زيبا نوشته اند که با جمع اوري انها کتابي بسيار زيبا و با محتوا خواهد شد و مدرک و سندي از بي وفايي هاي اين مسئولين در حق ايثارگران خواهد شد .
در کنار اين دلنوشته ها وضعيت نابسامان معيشت ايثارگران است که عده اي هم طاقتشان طاق شده و دست به خودسوزي و هزار بلاي ديگر ميزنند . به نظر شما اشکال کار در کجاست ؟
سي سال زمان فرصت کمي نبود که مسئولين داشتند تا حداقل مشکل درمان جانبازان را مرتفع کنند که نکردند ...
چرا جانبازان نبايد از يک ارامش نسبي برخوردار باشند ؟
ايا حقشان نيست که در دوران کهنسالي از يک معيشت حداقلي بهرمند باشند و جلوي زن و فرزند شان شرمنده نباشند ؟
ايا براي کسيکه بزرگترين سرمايه اش که جواني و سلامتي خود را فداي اين مرز و بوم کرده اينها زياده خواهي است ؟
جانبازي که حتي يک درصد اعصاب و روان دارد بايد از کليه امکانات و تسهيلات بنياد بهره مند شود چون خانواده هاي انها هم از سلامتي نرمال برخوردار نيستند و بايد تحت پوشش همه جانبه قرار گيرند ...
عزيزان مسئول در تمام رده ها بايد بترسند از اه اين خانواده ها ..... واقعا بترسند
برادر رحمانیان ازبلعم باعورا ایت الله تر و عارف تر سراغ دارید دیگران را اگر مردم لقب ایت اللهی را به انها اطلاق می کنند بلعم که به گفته خداوند ایت الله بوده وقتی همین بلعم باعورا پیرو ولی معصوم(ع) نمی باشد خداوند بلعم را تشبیه به سگ می کند.(سوره اعراف ایات ۱۷۵و۱۷۶) و بر آنها بخوان سرگذشت کسی را ( بلعم باعورا عالم زمان موسی را ) که آیات خود را ( معارف کتاب آسمانی یا مقام استجابت دعا را ) به او دادیم ، اما او از آنها تهی گشت ، پس شیطان او را دنبال کرد و او عاقبت از گمراهان گردید. و اگر می خواستیم حتما او را به وسیله آن آیات بالا می بردیم ، و لکن به پستی گرایید و دل بر زمین بست و از هوای خود پیروی نمود ، پس مثل او مثل سگ است که اگر بر او حمله بری زبان درآورد و اگر رهایش کنی باز هم زبان درآورد ( این شخص را تهدید کنی یا نصیحت یکسان است ) . این داستان گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند. پس این داستان را بازگو کن ، باشد که بیندیشند. على بن ابراهیم قمى در تفسیر خود در ذیل آیه (و اتل علیهم نبا الذى آتیناه آیاتنا…) مى گوید: پدرم از حسین بن خالد از ابى الحسن امام رضا (ع) برایم نقل کرد که آن حضرت فرمود: بلعم باعورا داراى اسم اعظم بود، و با اسم اعظم دعا مى کرد و خداوند دعایش را اجابت مى کرد، در آخر بطرف فرعون میل کرد، و از درباریان او شد، این بود تا آن روزى که فرعون براى دستگیر کردن موسى و یارانش در طلب ایشان مى گشت ، عبورش به بلعم افتاد، گفت : از خدا بخواه موسى و اصحابش را به دام ما بیندازد، بلعم برالاغ خود سوار شد تا او نیز به جستجوى موسى برود الاغش از راه رفتن امتناع کرد، بلعم شروع کرد به زدن آن حیوان ، خداوند قفل از زبان الاغ برداشت و به زبان آمد و گفت : واى بر تو براى چه مرا مى زنى ؟ آیا مى خواهى با تو بیایم تا تو بر پیغمبر خدا و مردمى با ایمان نفرین کنى ؟ بلعم این را که شنید آنقدر آن حیوان را زد تا کشت ، و همانجا اسم اعظم از زبانش برداشته شد.
امام صادق (ع) فرمود : رسول خدا (ص) فرمود : خدای عزوجل فرمايد : وای بر كسانيكه دين را دام بدست آوردن دنيا كنند . وای بر كسانيكه مردمی را كه به قسط دستور دهند بكشند . وای بر كسانيكه مومن در ميان آنها با خوف و تقيه بسر برد ، اينها بمن مغرور می شوند يا بر من گستاخی می كنند به حق خودم سوگند فتنه ای برای آنها پيش آورم كه خردمند شان سرگردان شود . (كافی جلد 3 ص 407 ش 1 )