شناسه خبر : 52449
شنبه 05 فروردين 1396 , 12:32
اشتراک گذاری در :
عکس روز

پوتین های بدون گل!

راوی : جمشید طالبی جانباز همدانی- شب عید سال۱۳۶۵در پادگان شهید مدنی دزفول بودم. ساعت تحویل سال نیمه شب بود. من به اتفاق دوستان و پدر دو شهید تو چادر بودیم. آن پدر شهیدان خیلی مهربان بود. یک ماه از شهادت یکی از پسرانش می گذشت و دومین شهیدش بود.

 آقای عنایتی محاسن سفیدی داشت و فرماندهان به خیال خودشان او را در عقبه نگه داشته بودند که سرگرم شود و جلو نرود. حاج آقا عنایتی شب تحویل سال سعی کرد ما بیدار بمانیم ولی یکی یکی بر اثر خستگی خوابمان برد و او تنها مشغول مناجات ونماز شد. اما موقع تحویل سال مثل پدری مهربان مارا بیدار کرد و عید را به ما تبریک گفت.

  زمان گذشت و چند روز بعد رفتیم فاو. در فاو کنار اروند رود، مستقر بودیم که باران بارید و منطقه گل شد و کفش ها و پوتین ها سنگین شد و علتش هم این بود که موقع راه رفتن گل زمین به ته کفش ها می چسبید. همه که به خواب رفتند، صبح که بیدار شدند با پوتین های بدون گل و تمیز و واکس شده مواجه شدیم و این کار کسی نبود جز پدر شهیدان عنایتی (کمال و جمال)

 حاج آقا عنایتی سالها در جبهه بود وبعد از جنگ دو سال منزلش ومسجدش محل دیدار بچه ها بود و سفره اش پهن بود برای پذیرایی رزمنده هایی که به دیدارش می رفتند و امسال عید حاج آقا در بین ما نیست و میهمان فرزندان شهیدش در خوان سفره الهی است و در جمع شهدای دفاع مقدس ارتزاق می کند. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi