شناسه خبر : 52457
شنبه 05 فروردين 1396 , 12:12
اشتراک گذاری در :
عکس روز

آقاجمال و روحیه ای باورنکردنی!

روحیۀ او را فراتر از حد تصورم دیدم. می ­گفت: «وقتی تونستم راه برم، دوباره میام جبهه»

جانباز رمضانعلی کاوسی- جاذبهٔ سید، به نقل از سردارِ جانباز حاج کریم نصر

 بعد از عملیات رمضان در خط پدافندی زید، در قرارگاه بودم. خبر آوردند، تعدادی از بچه­ های شهرضا شهید شده­ اند. تعدادی هم از جمله فرماندهٔ آنها مجروح شده. می ­گفتند از ناحیۀ سر مجروح شده است. ناراحت بودم که یکی از فرماندهان مجرب را به سبب مجروح شدن از دست داده ­ایم. من هم مثل بقیه فکر می­ کردم او شهید خواهد شد؛ اما بعد از چند روز فهمیدیم که به هوش آمده؛ اما یک طرف بدنش از کار افتاده است. به دیدنش رفتم. روحیۀ او را فراتر از حد تصورم دیدم. می ­گفت: «وقتی تونستم راه برم، دوباره میام جبهه»

 بعد از تشکیل و ساماندهی تیپ قمربنی­ هاشم(ع) در مهر سال 1361، در اواخر پاییز همان سال، دیدم آقا جمال با بدنی معلول، دوباره به جبهه آمده. او را به تیپ دعوت کردم. از نظر جسمی مشکل داشت؛ اما راهکارهای مفیدی برای پیشبرد اهداف جنگ ارائه می­کرد. اخلاص، روحیۀ عالی و شجاعت آقاجمال، مثال­ زدنی و بی نظیر بود. در سخت­ ترین شرایط همانند پدری بالای سر فرزندان خویش بود. با همین وضعیت به خط می ­آمد. وقتی این­گونه در خط مقدم ظاهر می شد، بچه ­ها­ بیشتر جان­فشانی می­­ کردند. آنها در شرایط سخت و لحظات بحرانی عملیات، واقعاً از وجود آقا جمال روحیه می ­گرفتند.

   در یکی از عملیات ­ها، آرایش گرفتن تانک ­ها و نفربر­های دشمن از یک طرف و بمباران­ های پیاپیِ هواپیماها و آتش ادوات سنگین ­شان از طرف دیگر، حکایت از شروع پاتک شدید دشمن می­ کرد. نیروهای خودی بدون پشتیبانی و بدون جان­ پناه، فقط توی یک کانال کوچک که تازه کنده شده بود، سنگر گرفته بودند. با این شرایط سخت می­ خواستند، منطقه را حفظ کنند. تعدادی از بچه­ ها به جلو رفته بودند تا با درگیری­ های پراکنده، پاتک دشمن را به شب بکشانند و تلفات بیشتری از آنها بگیرند.

 پس از ساعاتی این عده هم کاری از پیش نبردند. پاتک دشمن با شدّت تمام شروع شد. فداکاری بچه ­ها تماشایی بود. میدان نبرد به جنگ تن و تانک تبدیل شده بود. در این شرایط دشوار آقاجمال با آن چهرهٔ دوست داشتنی ­اش توی خط ظاهر شد. حضور او چنان روحیه ­ای به بسیجی­ ها داد که با همان سلاح­ ها و مهمات کمی که داشتند، پاتک سنگین دشمن را به خوبی دفع کردند. این مرد خدا، محبوب قلب­ ها بود و آرام بخش جان­ ها.                                                     

منبع، کتاب پرواز با بال شکسته

کد خبرنگار: 20
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi