شناسه خبر : 53555
دوشنبه 15 خرداد 1396 , 16:33
اشتراک گذاری در :
عکس روز

افکار خود را با نام امام می گویند!

از امامی که می‌شناسیم تا امامی که می‌خواهند برایمان بسازند

 
 

از امامی که می‌شناسیم تا امامی که می‌خواهند برایمان بسازند

 

 

 

 

 

 

شهیدخبر(شهیدنیوز): تنها جمله ای که از امام آموخته‌اند این است «میزان رأی ملت است» اما وقتی دیدند رأی ملت دیگران هستند با قشون‌کشی و هوچی گری خواستند رأی ملت را لگدمال کنند.

  

ایام نیمه خرداد که فرا می رسد همه یادشان می‌افتد که از امام بگویند و بنویسند که باید آن را به فال نیک گرفت. حداقل سالی یکبار هم که شده اندیشه‌های این بزرگمرد تاریخ معاصر و فردی که به تعبیر رهبر انقلاب بعد از معصومین مانند ایشان سراغ نداریم را مرور کنند و اعمال و افکار خود را با این آئینه تمام‌نمای الهی محک بزنند که ببینند خود در کجای این منظومه قرار دارند.

اما مشکل اینجاست که خیلی از این افراد نه از آن بت‌شکن بزرگ عصر ما که از امام مجعولی سخن می‌گویند که ساخته موهومات ذهن خود این افراد است.

تنها جمله ای که از امام آموخته‌اند این است «میزان رای ملت است» اما وقتی دیدند رای ملت دیگران هستند با قشون‌کشی و هوچی گری خواستند رای ملت را لگدمال کنند.

هر زمان خروجی صندوق های رای آنها بودند ایران اسلامی را دموکراتیک‌ترین کشور دنیا نام نهادند اما وقتی اقبالی به آنها نبود ادعای تقلب کردند و جمهوری اسلامی را در سراشیبی سقوط معرفی کردند.

شعار «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» انقلاب امام را سر می دهند اما تفسیری که دارند متفاوت است:

از «استقلال» می گویند اما رابطه استعماری با غرب از آن معنا می‌کنند .

از «آزادی» می‌گویند اما منظورشان نه حریت و آزادگی که هرهری‌مذهبی، لاابالیگری و ولنگاری فرهنگی است.

از «جمهری اسلامی» دم می‌زنند اما «جمهوری مسلمانان» معنا می‌کنند. چرا که درجمهوری اسلامی احکام دین حاکم است اما در جمهوری مسلمانان، قوانین غربی که منشا همه آنها شهوات و نفسانیات فردی است.

مدام از امام «کوخ نشین» برای مردم می‌گفتند اما خود «کاخ‌نشین» شدند.

دیده و شنیده بودند که امام گفته بود «فلسطین مساله اول جهان اسلام است» اما وقتی ندای «نه غزه نه لبنان» در خیابان‌های تهران سرداده شد حتی یک نفرشان متعرض نشد.

هر زمان که نیازشان بوده از «وحدت» که همواره مورد تاکید امام بود سخن گفته‌اند اما آنگاه که نیازشان بوده گسل‌های قومی مذهبی را تحریک کرده‌اند تا به خواسته‌های خود برسند.

امام استکبارستیز را لیبرال‌مسلک معرفی می‌کردند تا راه دریوزگی خود را هموار کنند.

می گویند امام در اواخر عمرش طرفدار مذاکره با آمریکا شده بود اما مانده‌اند با «اسلام آمریکایی» وصیت‌نامه آن پیر روشن‌ضمیر چه کنند؟

تا وقتی امام زنده بود رقبای خود را با اتهام آمریکایی‌بودن از صحنه به در کردند اما همین که امام رفت برای ارتباط با آمریکا یقه خود را جر می‌دادند.

زندگی و آبروی خود را مدیون امامند اما وقتی همپیاله دیروزشان نوشت اندیشه امام را باید به موزه سپرد حتی یک نفرشان دم برنیاورد که اعتراضی کند. شاید سکوتشان علامت رضا بود.

۱۶ نفر از دوستانشان را دعوت کردند به کنفرانس برلین تا بر حکومت خمینی بتازند و ضدانقلاب هورا بکشد. وقتی رسانه ملی تصاویرشان را پخش کرد آن رئیس عباشکلاتی شان به جای اعوان و انصارش «سیمای لاریجانی» را محکوم کرد که حرمت محرم را شکسته!

امام از تکیه برتوان داخلی می‌گفت اما اینها می‌گویند توان ایرانی فقط آبگوشت بزباش است.

حمایت از مظلومان جهان در مکتب فکری امام را تنش‌زایی و مخالفت صریح و بی‌ملاحظه با قلدران بین‌المللی را افراطی‌گری نامیدند و از لزوم حذف شعر مرگ بر آمریکا گفتند.

امام از «اعتماد به صدق وعده الهی» می گفت اینها می گویند «آرمانگرایی» بس است باید «واقع نگر» بود. واقع نگری آنها نیز یعنی پذیرفتن کدخدایی آمریکا در جهان.

 

این افراد نام امام را می‌برند اما افکار خود را می‌گویند. هر چیزی که خود و همفکرانشان دنبال آنند که در جامعه محقق شود می‌گویند امام نیز اینگونه بود.

خیالشان نیز راحت است که دیگر امامی نیست که به این بهتان‌ها پاسخ دهد و موسسه تنظیم و نشر آثار امام نیز که با انها رودربایستی دارد و دم فرو می‌بندد.

امام می گفت «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است» اما اینها که خود را «خط امامی» می‌نامند برای آنکه از وصی امام فرمان نبرند می‌گویند «دین از سیاست جداست.»

شاید الان راز این جمله سیدمرتضی آوینی را بهتر بفهمیم که گفت:«زمانه عجیبی است! برخی مردمان امام گذشته را عاشقند، نه امام حاضر را...می‌دانی چرا؟ امام گذشته را هرگونه بخواهند تفسیر می‌کنند اما امام حاضر را باید فرمان برند! ...»  

حبیب ترکاشوند

 

اینستاگرام
بهترین مفسر وتبیین کننده اندیشه های ناب امام ،فرزند خلف و یادگار ایشان،آقاسید حسن است.

،


چرا مگه ژنتیکیه و به ارث می رسه؟! اگر اینطور بود که فرزند حاج آقا مصطفی هم باید مثل ایشون فکر می کرد. من نمیخوام متعرض سید حسن و دیگران شوم ولی افکار و سیره امام بصورت مستند و مکتوب همه جا هست و همه میتونن ازش بهره ببرند و تحلیل و برداشت کنند. اگر پدر فرزندی بود که پسر نوح اسم در نمی کرد. میخوام بگم این حرف شما منطقی نیست.
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi