شناسه خبر : 54856
سه شنبه 31 مرداد 1396 , 10:20
اشتراک گذاری در :
عکس روز

بنیاد، پرونده سازی و هتاکی علیه فرزندشهید!

موردی مهمتر در این حکایات، توهینِ با برنامه به پدرم به قصد تحریکم در بنیاد بود که از آن نقشه ی کثیف هم سالم بیرون آمدم و این مورد سرآغاز تشدید عملکردهای نامتعارف طرفین نسبت به ما بود.

فرشید جهانفر(فرزندشهید) - من فرشید و تک فرزند ذکور شهید "محمد جهانفر" هستم.

 مادرم هم کمتر از یک سال پس از شهادت پدر در حمله ی هوایی به شهرمان خرم آباد لرستان، 50درصد مجروح شد و در این سال ها علاوه بر اینکه از این دو نعمت و حامی محروم شدم، باید تحمل شرایط بسیار بد جسمی و روحی - روانی مادر را هم داشته باشم.
عوارض جنگ به حدی در زندگی ما تاثیر گذاشت که شرایط حال حاضر ما با پیش از این ضایعات اصلا قابل قیاس نیست! یکی از تبعاتش ندیدن بیش از پنج ساله مادرم بود.
پدرم مردی باسواد و باثبات و خیر بود. لیسانس حقوق بین الملل از دانشگاه تهران 1351و لیسانس زبان هم داشت و مادرم هم دیپلمِ پیش از انقلاب...
وقایعی را که می خواهم بعدا" و به استناد و مدارک با شما در میان بگذارم، حاکی از بی مسئولیتی، ظلم، جبر و نامردی تعدادی از مسئول نماهای وقت و حال حاضر بنیاد است. دامنه و عمق فجایع چند نفر مسئول نما که از قضا هیچکدام نسبت و سنخیتی با جامعه ی هدف و ایثار و شهادت ندارند به حدی گسترده و تاسف بار است که با چند خط نوشتن و موردی اسم آوردن هرگز نمیشود به حق مطلب رسید.

 در این خصوص کتابی نوشته ام با نام*نسل قدیم بخوانند* خطاب به مقام معظم رهبری!

این کتاب باعث شد که جلوی تداوم تخلفات و پرونده سازی های آنها(پرونده هایی که به تنهایی و با نظر و نگاه خداوند و شهدا یکی پس از دیگری خنثی شدن) بر علیه بنده گرفته شود. این کتاب باعث شد که بیشتر از قبل شرمنده بشوند و حتی بعد از مطالعه مقداری وجه نقد بلاعوض و وام بی بهره هم به ما پرداخت کنند!

 من در این راه به واسطه ی بنیاد که نه، بواسطه چند آدم نمای خدا نشناس که هرگز شهامت حضور، دفاع و توجیه در برابر عملکردهایشان نداشته و ندارند و به سبب پدید آوردنِ شرایطی وصف ناپذیر، پس از چند سال دوام و مقاومت به بیماری جسمی مبتلا شدم.
بخاطر ایشان و در شب ضربت خوردن حضرت علی (ع) تحت اتهاماتی کذب و بی اساس 6روز به زندان افتادم و بعد تبرئه شدم.

با ترفندی مجاب شدم که به روانشناسِ طرف قرارداد بابنیاد مراجعه کنم و پس از چند جلسه، احراز سلامتیم از هر حیث، باعث اثبات روح بیمارگونه و مسمومیت فکری طرف مقابل شد.

موردی مهمتر در این حکایات، توهینِ با برنامه به پدرم به قصد تحریکم در بنیاد بود که از آن نقشه ی کثیف هم سالم بیرون آمدم و این مورد سرآغاز تشدید عملکردهای نامتعارف طرفین نسبت به ما بود.
شاید الان به دلیل این پراکنده گویی ها، اولین سوالی که در ذهن خوانندگان سایت مطرح بشود این باشد که دلیل اینکه این مشکلات برایم بوجود آمده چیست؟
جواب تمام پرسش ها و دلایلی که باعث شد این وضعیت برای ما پیش بیاید همه و همه در همان کتابی است که پس از چهار سال تحمل و دوام در برابر مصائب برای اولین بار توسط من نوشته شده است. به قولی اولین خریدار دست به نقد کتاب من و حکایات کم نظیر و شاید هم بی نظیر ما،خود ایشان هستند.
من آدمی نیستم که اهل غلو..لاف زدن، شاخ و برگ دادن و یا هوجی گری باشم. از شما به عنوان مدافع حقوق ما فقط این انتظار را دارم که اگر امکان دارد در خصوص وضعیت ما وقت و کارشناسی بگذارید تا با گوش دادن، سوال کردن و کنکاش و تحقیقاتی میدانی به حقایق مطالبی که عرض کردم برسید.
الان وضعیت ما بد نیست، به قولی خدا جوری کارگردانی کرده که طرف جفاکار روسیاه شده است.
اکنون وضعیت برای دفاع از حقوق و حدود ما (من همسر و دو فرزندم که در واقع حامیان واقعی من در این شرایط نابرابر بودند)بسیار مساعدو مطلوب به نظر میرسد.
من از شما انتظار دارم پس از آگاهی از ماوقع و در مقام اقدام، شفاف سازی و دعوت به پاسخگویی مسولانه ای از این چند نفر بعمل بیاید.
اولین جایی که برای افشاگری به نظرم رسید خبرگزاری (فاش نیوز) شماست. چون رصدکردم و دیدم واقع نگر هستید. همچنین وابستگی به گروه یا جریان خاصی ندارید، ولایی هستید و تنها برای خدا، شهدا و جامعه ی معزز و آسیب پذیر ایثارگری قلم می زنید.

این چند نفر به واسطه ی قدرت و نفوذی که در واقع از ماحصل خون پدران ما و صبرو تحمل و آسیب های ما بازماندگان برایشان به عاریه و امانت رسیده، با سرنوشت ما بازی کردند.
لازم به ذکر اینکه بنده با احتساب امسال، شش سال است که در ظاهر خادمِ ایثارگران و کارمند در بنیاد هستم و رویارویی این چند نفر بصورت مستقیم دقیقا از ابتدای خدمتم شروع شده است و الان یک سالی است که درمانده شده اند.

  این را هم اضافه کنم که با وجود تمام پرونده سازی ها و هتاکی هایی که به حیثیت و شان اجتماعی و کارمندی بنده وارد شد و نتیجه ای جز تبرئه ام در پی نداشت، بنده با دست خالی و در شهری غریب و بدون حامی، تنها دو پرونده بر علیه آنها دردیوان و بازرسی کل کشور تشکیل دادم که اولی حدود سه سال و دومی یک سال و نیم است که بدون پاسخگویی، معطل مانده است.


از شما انتظار دارم پس از آگاهی و پس از اینکه کاملا به نتیجه و محق بودن ما رسیدید، لطف و مساعدت خودتان را تمام و کمال نسبت به من و خانوادم داشته باشید. با تشکر

کد خبرنگار: 20
اینستاگرام
با سلام این حکایات مربوط ب چند نفر بعنوان مسولین بنیاد در شهر قزوینه نه لرستان
متاسفانه گوش شنوا که حداقل ویژه گی یک متولی در بنیاد برای جامعه ی هدفش باید باشه در این آقایون به دلایل زیادی از جمله از حد گذرانیدن اجحافات و تعرضات و نداشتن هیچگونه توجیه منطقی و به میان اومدن قصورات تعمدی چند نفر مسول شناخته شده و سرشناس و یک مدیر کل در مجموعه ی بنیاد وجود نداره..که الان کار ما به اینجا رسیده...بنده تا بحال تمایل داشتم مسائل در چهار چوب خود بنیاد حلو فصل اما ظاهرا مردم فهیم باشنيدن حکایات و سرنوشت تحمیلی بما بهتر از هر کسی میتونن قضاوتی بی طرفانه داشته باشن..
فعلا..
باسلام خدمت مخاطبین
امروز حرفامو با نام خداوند و توسل ب ارواح طیبه ی شهدا و ارج نهادنو تقدیر قلبی از صبرو تحمل جامعه ی ایثارگر.. در چند جمله و یک بیت خلاصه میکنم،امیدوارم این صبرو دوام برای مسولین آگاه به تحمیل هزینه هایی گزاف و بی مانند که از جانب معدود عواملی خودسر تحت عنوان متولی و مسول بنیاد بما روا شد...ارزشمند واقع و حاوی نتایجی عادلانه باشه،و باز هم امید دارم به این واقعیت رسیده باشیم هنر بنده در این چند سال سازش احترام ،گذشت و تعاملو ساختن بوده و هست،صفاتی که تا پیش از اثبات و اعتراف بهشون حتی از جانب مسببین و حامیان....بر جهالتو نافهمی بنده از دیدگاه ایشان تعبیر میشد..
بهتره بجای بستن چشمها و گوشها،طفره رفتن و فرار از واقعیات،تمایل ب عافیت کاری ، منفعت طلبیو و بی تفاوتی هایی که فقط مصلحت و حفظ ظاهر و شان چند مسول رو به لحاظ کردن احقاق حقوق ما ارجعیت داده..به رعایت اصول،منطق، گفتو شنودی شفاف و بی طرفانه.. و نتیجه گیری درستو منطقی روی بیاریم..باشد که بواسطه ی دیدن مصلحت طرفین و تحمل بیش از حد عوارض و مکافاتهای حاصله از جانب عملکردهای ایشان ب بنده و خانوادم..متحمل هزینه ها و آسیب های غیر قابل جبران نباشیم.
در مورد شخصو اشخاصی که در کسوت و ظاهر مسول، ب دلایلی چون اعمال سلایق شخصی،مانور قدرت،سواستفاده های مکرر از نفوذ و جایگاه پرونده سازی ها ،و سر آخر درماندگیو عجز در توجیح ندانم کاری ها تخلفات ،تخریبها و عدم جبران ضایعات حاصله تا بحال جدای از عدم سنخیت با ما آسیب دیدگان جنگ هیچگونه درکی از شرایط تحمیلی برما ندارن و فقطو فقط ب اعمال سیاست های منفعت طلبانه حب قدرتو ارتقاء جایگاه و حفظو توسعه ی منافعو منفعت خود سیر میکنند تنها و فی الحال به این تک بیت اکتفا میکنم:
آن نخل ناخلف که تبر شد ز ما نبود...
ما را زمانه گر شکند ساز میشویم..!
صبر و ایثار از خصلتهای برازنده و خوب مومنین خداست و ما ایثارگران با همه ی خوبیها و بدی هامون با همه ی نقاط قووت و ضعف مون از این دو بنابر شرایط حاصله بی بهره نیستیم به گونه ای که ب استناد و حتی ب اعتراف اصحاب اجحاف ثابت شد..با وجود شرایطی نابرابر این ما بودبم که ب این دو خصیصه( درحکایات روی داده توسط ایشان) معنا بخشیدیم..سخن کوتاه میکنم و امیدوارم که حاصل صبر ما پایان جبر و ساختن باشه نه تخریبی که که در ذاتو تفکر بنده وجود نداشته و تنها هنرش توام عدم توفیقو سرافکندگی تنها در ایشان دیده شد.
فیض حق مستدام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi