شناسه خبر : 55738
چهارشنبه 05 مهر 1396 , 13:12
اشتراک گذاری در :
عکس روز

جانباز، لنگِ ویلچر بنیاد است اما ژن خوب‌ها تامین هستند

کارگردان مستند «مظنه» معتقد است که این روزها اختلاس‌ها و کارشکنی‌ها باعث شده تا اعتماد مردم به حکومت مورد سوال قرار بگیرد. او می‌گوید بسیاری از جانبازان و خانواده شهدا از وضعیت کنونی ناراضی‌اند اما به گذشته‌شان افتخار می‌کنند و پشیمان نیستند.

سید رضا حسینی

 سید رضا حسینی مستند جدیدی را با نام «مظنه» تولید کرده است که به موضوع دفاع مقدس، جنگ تحمیلی و بهایی که مردم آن برای پرداخت کردند می‌پردازد. این مستند از تولیدات مرکز فیلم و نمایش بسیج است.

سعی میکنم سوالات مردم را سوژه مستند خود انتخاب کنم

تسنیم: در مورد موضوع این مستند و نحوه تولید آن توضیح دهید.

معمولا بنده کوچه بازاری فیلم می‌سازم. به این معنی که یک روزی در اتوبوس می‌رفتم، دیدم که دو نفر صحبت می کردند و می‌گفتند که «یعنی چه که استخوان‌ها را می‌آورند و دل مردم را کباب می‌کنند. آخه جنگ که تمام شد و این کارها چه معنی دارد» من شاهد این مکالمه بودم. چند روز بعد همراه با آقای بختیاری به فکه رفته بودیم. ایشان در این زمان، فیلمی راجع به مادران شهدا به نام «انتظار» می‌ساخت. مکالمه‌ای که در اتوبوس دیده بودم را با ایشان در میان گذاشتم و تصمیم گرفتم تا مستند «مجنون» را راجع به شهدای مفقود الجسد بسازم.

جرقه اولیه ساخت «مظنه» را مرتضی سرهنگی در من زد

در مورد مستند مظنه نیز هم‌چنین اتفاقی رخ داد. من شاهد مکالماتی در سطح اجتماع بودم که راجع به این بود که «در مملکتی که اسلامی است، ولی فقیه دارد، دزدی و اختلاس چه معنی دارد؟» با خود گفتم که باید کاری در این حوزه نیز بسازم. این موضوع همزمان با دیدار من با آقای مرتضی سرهنگی بود. ایشان در مورد دلیل این اتفاقات، صحبت و تحلیل بسیار زیبایی را مطرح نمودند که به نوعی زمینه آغاز فیلم نیز بود. ایشان این مثال را زدند که «وقتی ما یک کاپشن را 20 هزار تومان خریداری می‌کنیم، روی صندلی می‌اندازیم. چرا که ارزش ندارد. حال در مقابل یک کاپشنی را به قیمت 200 هزار تومان می‌خریم، آن را داخل کاور می‌گذاریم و در کمد قرار می‌دهیم چرا که با ارزش است» بنابراین جرقه اولیه‌ی کار با همین صحبت‌ها زده شد.بیان کردن این صحبت‌ها مانند لبه تیغ است، باید حواستان باشد که آب به آسیاب دشمن نریزید،‌ نقد درون گفتمانی داشته باشی و از وضعیت موجود هم ابراز نارضایتی بکنی. ما این هزینه‌ها را دادیم و اکنون امنیت داریم اما این موضوع دلیل نمی‌شود که اختلاس یا دزدی بشود.

در سفر دیگری که به جنوب داشتم، یک سری مصاحبه‌های تحقیقاتی از مردم کوچه و بازار خرمشهر داشتم. این مصاحبه‌ها را کنار هم قرار دادم تا ببینم که آیا کار خوب از آب درمی‌آید یا خیر. چرا که موضوع خطرناکی بود و باید حواسمان می‌بود که به دشمن بهانه ندهیم و در عین حال خودت را نقد کنی. در نهایت دیدیم که ماحصل مصاحبه‌ها چیز خوبی شد و به این سمت رفتیم که مستند مظنه را بسازیم تا در آن چند فاکتور از وجوه پرداختی مردم در جنگ و بعد از جنگ ارائه بدهیم. این چند فاکتور چیست؟ آزادگان، مادران شهدا و ... هستند. البته این را باید بگویم که نمیتوانیم این اقیانوس بزرگ را به تصویر بکشیم و راجع به آن حرف بزنیم. بنابراین تلاش کردیم تا در حد توانمان این را مطرح کنیم تا شاهد رخداد چنین اتفاقاتی نباشیم. باید این را بگویم که اگر قرار باشد این اتفاقات باز هم تکرار بشود، مانند موریانه‌هایی عمل خواهند کرد که پایه‌ها را خواهند خورد.

در ابتدا می‌خواستم سراغ سلبریتی‌ها بروم/ با مردم صحبت کردن تا برای مردم صحبت کردن فاصله زیادی دارد

این فیلم 72 دقیقه است. در آن موضوعاتی مطرح شده بود که البته با در نظر گرفتن منافع و مصالح ملی از آوردن آن صرف نظر کردیم و زمان مستند را کمی کاهش دادیم. باید بگویم که ایده‌ی اولیه‌ی کار را از صحبت‌های آقای سرهنگی بیرون کشیدم. در ابتدا تصمیم گرفتیم که به سراغ سلبریتی‌ها برویم و با اشخاصی مثل پرویز پرستویی، ابراهیم حاتمی‌کیا، خانم آبیار و ... مصاحبه کنیم اما وقتی این موضوع را آسیب شناسی کردیم، دیدیم که با این کارمان برای مردم حرف میزنیم و با مردم حرف نمی‌زنیم. به این معنی که می‌گوییم، این افراد الگوهای جامعه هستند و این‌گونه فکر می کنند، پس شماها هم این‌گونه فکر کنید و... شاید این موضوع گزینه مناسبی نبود چرا که با مردم صحبت کردن تا برای مردم صحبت کردن خیلی فاصله است.

برای این که با مردم صحبت کنم، به سراغ خانواده‌های جنگ رفتم

بنابراین برای این‌که با مردم صحبت کنیم، تصمیم گرفتیم که به سراغ خانواده جنگ برویم. همین مادر شهید و یا سرباز جنگی که روزانه از کنار ما عبور می‌کنند و ما توجهی به آن‌ها نمی‌کنیم. علاوه بر این به لحاظ مستندنگاری هم که ارزش فنی دارد، بعد از سال‌های زیاد که هیچ کدام از ما نباشیم، وقتی به این فیلم مراجعه شود، میتوانیم یک شناختی از جامعه امروز و از زبان مردم به مخاطب بدهیم.

بسیاری از خانواده‌های شهدا و جانبازان از اوضاع کنونی ناراضی بودند و حرف‌هایی می‌زدند که غیر قابل پخش بود

در این ماجرا چالش‌های فراوانی داشتیم. تحقیقا بسیاری از این خانواده‌‌های جنگ و دفاع مقدس از اوضاع کنونی ناراضی بودند و حرف‌هایی می‌زدند که غیر قابل پخش بود. واقعا لرزه به اندام ما افتاده بود که ما دست به روی چه موضوعی گذاشته ایم. واقعا نیاز هست اگر چه با یک گل بهار نمی‌شود اما در این بیابان که خلا چنین کارهایی است، شاید یک قدمی باشد. خاطرم هست که در روزهای تولید فیلم، به ما خبر دادند که فردا یک جمع اعتراضی در جایی جمع می‌شوند و دقیقا همان روزی بود که یکی از همسران جانبازان خود را به آتش کشید. البته من به دنبال این افراد نرفتم چرا که قرار نیست ما خر مگس باشیم به دنبال نجاسات بلکه ما می‌خواهیم زنبور باشیم به دنبال گل‌های این باغ باشیم.

تسنیم: در صحبت‌هایتان به موضوع نارضایتی خانواده‌های جنگ اشاره داشتید. شاید این نارضایتی برای بخشی از این بدنه و طیف باشد و طیف دیگری باشند که این صحبت را قبول نداشته باشند. بنابراین فکر می کنید که چه بخشی از مردم با موضوع این مستند همراه بشوند و پاسخ سوالات خود را دریافت کنند.

اگر جلوی بعضی اتفاقات را نگیریم، ممکن است انقلاب به دست نااهلان بیفتد

وقتی صحبت از مردم می‌شود، منظورمان توده مردم است و به دنبال دسته بندی افراد نیستیم. ما ایرانی هستیم. وقتی می‌گوییم ایرانی انگار از حب وطن و ایمان به آن صحبت می‌کنیم. در صحیفه امام خمینی (رحمت الله علیه) صحبتی وجود دارد که می‌گوید روزی نیاید که بگویند نتیجه‌ی این خون‌ها چه شد؟ روزی نیاید که انقلاب به دست نااهلان بیفتد؟ امروز گویی به آنجا نزدیک شده‌ایم و اگر جلوی آن را نگیریم انقلاب به دست نااهلان می‌افتد.

یک سری مسائل وجود دارد که من جرات گفتن آن را ندارم و اگر هم جرات آن را داشته باشم، مخاطب طاقت شنیدن آن را ندارد. اکنون چندین سال است که از پیروزی انقلاب گذشته است و فقط دو سال است که ما هفته تربیت بدنی داریم. اگر تحقیق کنید می‌بینید که مجاهدین خلق از سال‌ها پیش هفته تربیت بدنی داشتند و اکنون هم که ما این هفته را گذاشتیم، دقیقا مقارن و مصادف با هفته تربیت بدنی مجاهدین خلق گرفته‌ایم. این موضوع تصادفی نیست و همان نکته‌ای است که امام فرمودند. نگذارید انقلاب دست نااهلان بیفتد، یعنی ممکن است بیفتد.

با اختلاس‌ها و کارشکنی‌ها اعتماد مردم از بین می‌رود

ما فیلم مظنه را ساخته ایم که یک صدایی بکند. این فیلم در بیان حقایق ابتر و در بیان واقعیات الکن است. من این را می‌پذیرم که این فیلم، فیلم کاملی نیست اما اگر بخواهیم همه‌چیز را روی دایره بریزیم، به گونه‌ای نقض غرض می‌شود. چه طور می‌شود در مملکتی که اشخاص مختلف و ژن‌های خوب پول آن را می‌برند، جانباز اعصاب و روان ما برای چرخ ویلچرش لنگ است؟ خب این نارضایتی ها مطرح شده است. نکته اینجاست که این‌ها با کارشکنی‌ها، اختلاس‌ها و ظلم‌هایی که می‌شود، نمی‌توانند اعتقادات مردم را بگیرند اما اعتماد مردم را بگیرند. به زبان تلویح و با در نظر گرفتن مصالح ملی و ملاحظات، تلاش کردیم تا صحبت‌هایی را در فیلم مظنه که فیلم کاملی هم نیست مطرح کنیم. این که مردم چه قدر همراه بشوند را نمیدانم. باید کار را ببینند، بازخوردها گرفته شود تا بدانیم چه اتفاقی می‌افتد.

تسنیم: گفتید که به سراغ خانواده‌ی جنگ رفتید و آن‌ها در صحبت‌هایشان نارضایتی‌هایی را مطرح کردند. به نظر شما دلیل این نارضایتی ها چیست؟

نمیتوان دست بر روی یک نقطه خاص گذاشت و یک فرد یا قشر خاص را مقصر معرفی کرد. همه ما مقصر هستیم که اکنون در این نقطه قرار داریم. اگر صحبت از نارضایتی می‌کنیم، صحبت از تعارض نمی‌کنیم. این‌ها معترض نیستند بلکه ناراضی و دلخور هستند. البته علیرغم تمام نارضایتی‌ها در طول این 25 سال که من شاید با صدها مادر شهید، آزاده و جانباز صحبت کردیم، هیچ کدام پشیمان و نادم نیستند. جالب است که یکی از جانبازان میگفت که من جانباز 75 درصد هستم، اگر آقا فرمان بدهند من با همین 25 درصد باقی‌مانده‌ام می‌روم. من حتی یک مورد هم ندیدم که بریده باشند اما اکثریت‌شان می‌گویند که چه می‌خواستیم و چه شد.

شما یک قالپاق دزد را می‌گیرید، اعتراف به دزدی 10 کامیون می‌کند. چگونه می‌شود که این همه پول جا‌به‌جا می‌شود و آب از آب تکان نمی خورد؟ خب این جانباز یک لحظه به خود شک می‌کند و با خود می‌گوید که اکنون بنیاد می‌خواهد که یک ویلچر به من بدهد، میگوید که 350 هزار تومانش را خودت باید بدهی. یا یک سفر مشهد می‌خواهد ببرد، 3 میلیون تومان برای من هزینه تراشیده است و میگوید فقط 2 نفر میتوانند بیایند. خب دوستان، آشنایان و هم محلی‌های این جانباز، نحوه برخورد حکومت (نه انقلاب اسلامی) با من را می‌بینند. اکنون شما از رئیس محترم بنیاد شهید بپرسید که آیا در طول مسئولیت‌تان، یکبار آسایشگاه نیایش یا بیمارستان صدر رفته‌اید؟ همه‌ی ما ماشین امضا شده ایم. هر کس به اندازه خودش مقصر است. چرا که ناسپاس بودیم، قدر نشناس بودیم و این چیز ارزشمند را روی دسته صندلی انداختیم. اگر من هم قدر می‌دانستم باید به جای 10 فیلم،  12 فیلم می‌ساختم و به دنبال آب و نان آن نبودم. از خودم می‌گویم. این اتفاق برای همه ما رخ داده است و نمی‌توان دست روی یک نفر گذاشت و بگویی فلانی مقصر است. در واقع خودمان را نقد می‌کنیم. مسئول ما، رئیس ما و کسی که مسئولیت دارد از یک کره دیگر نیامده است. او هم تقصیر دارد.

تسنیم: آیا برنامه‌ای برای حضور این فیلم در جشنواره سینما حقیقت دارید؟

من تصمیم دارم که هیچ اقدامی نکنم چرا که خیلی به این جشنواره‌ها اعتقاد ندارم. یک زمانی برایم ارزش بود که فیلم‌مان جایزه بگیرد، آن بالا بروم و ... اما وقتی رفتم و دیدم دیگر ارزشی برایم ندارد. البته آقای آذرپندار و دوستان صاحب اختیار هستند اما بنده اقدامی نخواهم کرد. تولید این فیلم حدود 3 ماه طول کشید و تدوین آن حدود 4 ماه طول کشید. تصویربردار کار آقای سید هادی حسینی پویا و آقای احمد خلیل اول هستند،  حسن نصیری مدیر تولید کار بودند و آقای پرویز رمضانی صدابردار کار بودند. من شاگرد آقای سرهنگی هستم. طرح و ایده‌ی این کار برای آقای سرهنگی است و من کارهای دیگر این مستند را انجام دادم.

انتهای پیام/

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi