سه شنبه 18 مهر 1396 , 16:16
ایدئولوژی غلط مسئولان و متولیان امر کار را خراب کرده!
در زمان جنگ گروهی بودند در هر شهر و کوی و برزنی، اینها به علت ترسو بودن، دلبستگی به دنیا و تعلقات آن یا باقی ماندگان رژیم پهلوی از رفتن به جبهه هراس داشتند و برای توجیه کار خود می گفتند اینها برای پول به جبهه می روند و خودم بارها و بارها این حرف را می شنیدم!
فرید اسکندری - سلام و درود خدا بر جان نثاران دفاع مقدس و شهدایی که با الهام گرفتن از شهدای کربلا، مرزهای دنیوی وجغرافیایی را درنوردیدند و همچون مولایشان حسین علیه السلام، بی سر و بی تن شدند و این سیل خروشان ارزش های ناب محمدی(ص) روز به روز در اذهان جوانان این مرز و بوم جاری می گردد و امواج سهمگینی ایجاد می شود که جلوگیری می کند از ظلم و کودک کشی و هتاکی به نوامیس مسلمانان و غیر مسلمانان!
ارزش هایی که با خون جوانان این مردم به دست آمده با اتحاد و همبستگی ملت های منطقه خاورمیانه میتواند جهان را از بنیان تغییر دهد و طوری شود که در هیچ جای جهان مظلومی مورد تعدی و ظلم قرار نگیرد. این مقوله فوق ایده آل های و اهداف ایرانی اسلامی ست که به صورت فرایند زمانی تمام جهان را فرا می گیرد.
با توجه به زندگی و مشکلات معیشتی مردم متأسفانه برخی افراد در رأس کار قرار می گیرند که جمع و عموم و پیشگامان خون و قیام برایشان معنا ندارد و مهم نیست و تنها اهداف دنیایی و منفعت شخصی و پست مورد تصدی، مشغله اصلی این گروه است و از طرف دیگر ایدئولوژی غلط مسئولان و متولیان امر کار را خراب تر و عرصه را به مردم علی الخصوص پیشگامان خون و قیام سخت کرده و نارضایتی ولی نعمتان جامعه که خون داده اند، را رقم می زنند!
در زمان جنگ گروهی بودند در هر شهر و کوی و برزنی، اینها به علت ترسو بودن، دلبستگی به دنیا و تعلقات آن یا باقی ماندگان رژیم پهلوی از رفتن به جبهه هراس داشتند و برای توجیه کار خود می گفتند اینها برای پول به جبهه می روند و خودم بارها و بارها این حرف را می شنیدم!
چون ما خانواده شلوغی بودیم و در روستای ما عده ای اندکی بودند که به جبهه نمی رفتند، برخی زمانها میشد که از خانواده ما به تنهایی چهار نفرمان در جبهه های مختلف بودیم. من بعد از یک دوره چهار ماهه در 60 کیلومتری کردستان عراق بدون مرخصی چهار ماه در بدترین شرایط جنگ بودم و وقتی مرخصی و پایان دوره آمدم به شب عاشورا قسم به من 7 هزار تومن دادند، برای چهار ماه و یه مبلغ سیصد تومن قبل از عملیات بیت المقدس 3 به عنوان مساعده دادند منظورم سیصد تا تک تومنی سال 66 و از اواخر سال 64 تا پایان جنگ نزدیک به دو سال توفیق حضور در جبهه و خاک پای مردم شدن داشتم و خدا را گواه در روز قیامت میگیرم که پولی که این مدت به من داده شد به سی هزار تومن نمی رسید و امروز پول یک قرص اعصاب برایم پنجاه هزار تومن بدون دفترچه خرج بر میدارد.
اون موقع سموم کشنده بعثی ها ما را نابود می کرد، امروز علاوه بر این که حتی یک درصد جانبازی به من ندادند با کارهایی که قدرتمندان می کنند من و امثال بنده را بیشتر می سوزانند. ما به امام راحل لبیک گفتیم و جاودانه لبیک گویشان هستیم. هدف ما مال دنیا و پول نبود.
عشق به شهادت و حنابندان های شب عملیات حلاوتی داشت که تنها کسانی درک می کنند که در مهلکه بوده اند.
خدا گواه است دردی که من به خاطر اثرات آتش دشمن می کشم، قابل توصیف و بیان نیست و خدا را شاهد می گیرم که امثال ماها و کسانی هم که حتی پلاکشان پیدا نشد ولی نعمتان کرسی نشینان زورگو هستند و این جور افراد همه ی ادوار تاریخ بوده اند.
علی (ع) هم نتوانست نفاق این گروه را از بین ببرد و امید دارم درد هایی که امروز من و امثال بنده می کشیم که تنها راه رسیدن درد ما به آرامش مرگ است، پاگیر این گروهی شود که به ناحق وارث و هدیه شهدا و ایثارگران را غصب کرده اند و خداوند به وسیله ذوالفقار امام زمان (عج) پس بگیرد و به صاحب اصلیش برگرداند و از همسنگران و هم رزمانم میخواهم دعایمان کنند با شهادت آرام گیریم و اگر به وسیله مرگ طبیعی بمیرم و بمیریم عین بی انصافی ست!
