شنبه 15 مهر 1396 , 09:26
عاشق ترین عاشقان کیست؟
حجت الاسلام محمد ادریسی - نه درحاشیه بلکه در متن بودن یا نبودن ها و تحول ها در روزگار ما، عشق سریع الوصال و سریع الفراق است. در این رهگذر، بیاییم به عشق یکدیگر رحم کنیم. عشق، مشکل آفرین نیست بلکه مونس طلبی است که نا محترم و بیگانه ها را از خودی ها و محترم ها جدا و سینه ها را گرم و زیبا آفرین می شود و نفس را عفیف و فکر را لطیف می کند.
برای بیشتر خواه تمام دنیا هم کم است. عاشقی کار آدمی است و بگذریم از این که عاشقی بازی این زندگیست و یک روز پستانک ، عروسک، بادکنک، توپ و روزی دیگر لباس، ابرو،کفش ، کلاه و روزگاری هم چرخ ، ماشین ، موبایل و روزی هم مدرک و مراد و مرید و... و این قصه همچنان ادامه دارد.
عشاق در روزگار ما پنج فرقه هستند:گروهی از آن میترسند،عده ای آن را می پرستند،دسته ای از آن می گریزند ،افرادی هم با آن به هلاکت میرسند، وبعضی هم از آن بهره می برند اما افراد بسیار انگشت شماری هستند که تا به حال آن را دیده و حس کرده اند بهر حال انکار عشق محال است.
جان ستان عشاق خداست که در حدیث قدسی آمده است: «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی، و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه»؛ آنکس که من را خواست ، من را پیدا می کند و آنکس که من را پیدا کرد، من را میشناسد و آنکس که مرا شناخت، من را دوست خواهد داشت وآنکس که مرا دوست داشت، عاشقم می شود و آنکس که عاشقم شد، من هم عاشق او می شوم و آنکس که من عاشقش شدم، بی واسطه خودم جان ستانش خواهم شد و آنکس که جانش نزد من شد، خونبهای او بر من واجب است و آنکس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او هستم .
ازسید العاشقین محمد مصطفی(علیه صلوات رب العشاقین ) درباره بهترین انسانهای عاشق مروی و مشتهر است که فرمود :
«أفضل النّاس من عشق العباده».
عاشق ترین عاشقان آن انسانی است که عبادت را عاشق شود.
عبادت یگانه علت مولد سعادت است.عشق ورزی به او در فطرت انسان است. عبادت معاشقه ای با خداست. عبادت دعوتکنندهی انسان به پاک زیستن است. عبادت اولین وظیفه وآخرین وظیفه است. عبادت تمام زندگی ماست.
عشق دوبار از دست ندادن است. عشق گره از کار مهموم و محروم گشودن است.جدایی از محبوب نشدن است.بدون عوض با سخاوت بخشیدن است.هرکس غیر او کسی را خواست که جدای از اوست مرده ای بیش نیست.هرکس غیر او طالب دیگری شود محروم است.هرکس در حضور او به چاپلوسی و شیرین زبانی با غیر او بایستد مفلوک است.
با سپاس از یادداشت ارزنده شما باید یاداور شد که فاصله ای طویل بین شیوخ و مردم ایجاد شده که دستی از آستین آمریکا در نیامده و سیاست آنها سالهاست که بر علیه اسلام است، بلکه این فاصله با روحانیت حاصل عملکرد خود آنهاست مثلا در نماز جماعت خلوت مساجد فقط چند جوان سی و چندساله گاهی دیده می شوند!
بااینهمه بودجه دینی در مصداقی دیگر خانم از ترس حفاظت حرم امام رضاع با چادر وارد و به محض خروج چادر در کیف و موها پریشان میشود. که اینها و صدها مصداق دیگر حاصل جدایی شیوخ از امت است..که بهتر است شما که در حوزه هستید آسیب شناسی فرمایید. چرا امت امام خمینی و مدرس یا بهشتی را جهادگر و رزمنده و ایثارگر می بینند نه آخوند و دلایل رکود روحانیت در کشور چیست؟
و..؟