شناسه خبر : 56476
یکشنبه 19 آذر 1396 , 12:01
اشتراک گذاری در :
عکس روز

نهج البلاغه و ثروت اندوزی حاکمان...

محمدرضا سابقی- در این نوشتار همانگونه که از نام آن پیداست به نوع نگرش و تلقی از فقر در جوامع مختلف و از جمله دیدگاه دین اسلام و به ویژه کتاب مقدس نهج البلاغه اشاره گردیده و مورد بررسی قرار گرفته است. عامل فقر به عنوان یک پدیده و واقعیت ناخوشایند اجتماعی است و معمولا نباید در جامعه بشری وجود داشته باشد. روی این اصل دین اسلام فقر و تنگدستی را جزو یکی از مصیبت های بزرگ و از جمله بلای جامعه بشری که تا سرحد نابودی آن تاثیر دارد، معرفی نموده است و ریشه کنی آن از اجتماع را اصلی ترین هدف و وجهه همت خود قرار داده است.

 به همین سبب از دیدگاه امام علی(ع) تمامی افراد جامعه مسلمان و غیرمسلمان باید در تامین نیازهای اولیه معیشت خویش در وضعیت اقتصادی مطلوب و مناسب با شرافت و کرامت انسانی خود باشند ،تا رفاه عمومی در جامعه برقرار گردد. به همین جهت امام علی(ع) مبارزه گسترده ای را با فقر و تهیدستی در همه ابعادش، آغاز نمود به گونه ای که در سخنی نورانی فرمود:(خدایا آبرویم را با بی نیازی نگهدار و با تنگدستی شخصیت مرا لکه دار مفرما چرا که فقر همان مرگ بزرگ است).

در این مجموعه شما با بعضی از علل و آثار فقر و همچنین راه های پیشگیری آن(به اندازه وسع ناچیز بنده) از دیدگاه حضرت امام علی(ع) آشنا می شوید:

علل فقر

 اسلام فقر مادی را یک پدیده غیرطبیعی می داند که علت بسیاری از فقرها جهل ،تنبلی و عدم کاردانی و تقوای مدیران و حاکمان و افراد مسئول است. حضرت علی(ع) می فرماید: هر کس بر رنج(ناشی از کار و کسب دانش و مبارزه با تبعیض و بی عدالتی) بردباری نورزد، باید فقر را در ابعاد متفاوت ، تحمل کند. همچنین می فرمایند: آن گاه که اشیاء جفت شوند تنبلی(جهالت) و کم کاری با هم جفت گردند و فقر تولد یابد(میزان الحکمه 251). همچنین بی برنامگی یا برنامه ریزی نادرست چه از جانب مدیران و چه خود افراد، به پیدایش فقر در سطح افراد و جوامع می انجامد. به همین جهت امام علی(ع) نداشتن برنامه در زندگی و سوء تدبیر را عامل فقر دانسته است. برخی از روایات متواتر نیز عدم استفاده درست و اسراف را سبب زوال نعمت دانسته اند ، که در واقع نوعی بی برنامگی و عدم رعایت میانه روی در مصرف است. البته در سطح کلان، اسراف گستره یی فراتر می یابد و هر نوع تضییع اموال کشور و بیت المال(اموال عمومی یا خصوصی) یا عدم بهره برداری بهینه از آن ها اسراف  و گناه تلقی می شود. اسراف علاوه بر اینکه موجب فقر می شود، از آن نظر که گناه و خطایی بزرگ است نیز سبب فقر به شمار می آید.

 همچنین یکی دیگر از علل فقر ارتکاب سایر گناهان خصوصا از جانب مسئولان می باشد ، معصومان(ع) گناه را سبب کم شدن روزی انسان و از عوامل فقر جامعه می دانند. امام رضا علیه السلام می فرماید: «همانا مومن نیت گناه می کند و از رزقش محروم می شود»(وسایل الشیعه جلد 1 ص58،). امام علی علیه السلام می فرمایند: از گناهان بپرهیزید، زیرا هیچ بلا و کم شدن روزی حتی خراش ها و زخم های بدن و سقوط و افتادن و هر مصیبتی از گناهان سرچشمه می گیرد..(بحارالانوار جلد7 ص350)...حال شما اختلاسها و ربا و رشوه ها و دروغ ها و چپاول هایی که بعضا صورت گرفته و می گیرد، را با این سخن مقدس امیرالمومنین علیه السلام بسنجید....

 از دیگر عوامل کاهش روزی، کفران و ناسپاسی نعمت های الهی است، (مثلا عدم رعایت آرمان های شهدا و حتی فراموشی شهیدان و ایثارگران و محرومان و...)،، قرآن کریم در این باره می فرماید : خداوند قریه ای را به عنوان مثال مطرح می نماید که دارای امنیت و آسایش بودند و روزی فراوانی به ایشان می رسید، آنان نسبت به نعمت های الهی کفران ورزیدند، از این رو خداوند لباس گرسنگی و ترس را بر آنان پوشاند. هنگامی که شخص کفران نعمت می کند، لیاقت داشتن آن را ندارد، خداوند نیز رحمت و نعمت خویش را از او دریغ می کند. از عوامل دیگر فقر ربا خوردن است، خداوند برکت را از سود به دست آمده از معامله و قرض ربوی، برداشته است.،،  نقل شده است: که شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد: خداوند در قرآن کریم می فرماید: یمحق الله الربا و یربی الصدقات؛ خداوند ربا را نابود کرد، ولی صدقات را زیاد می کند». ولی می بینیم که بعضی ربا می خورند و اموالشان به ظاهر زیاد! می شود. امام در پاسخ فرمودند: «چه نابودی از این بالاتر که یک درهم ربا دین انسان را نابود می کند و اگر توبه کند، باز هم اموالش از بین رفته و نابود می شود»(وسایل الشیعه جلد 9). نکته قابل توجه در این باره، نقش تکدی گری در افزایش فقر است؛  امیرالمؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: «درخواست از دیگران کلید فقر است و روزی را نابود می کند»(حکمت نهج البلاغه). البته تکدی گری که ناشی از ظلم اشراف و اقتصاد ناسالم است بحث دیگری می طلبد و مجالی دیگر...

. دیدگاه نادرست نسبت به دنیا و آخرت از علل دیگر فقر است گروهی چنان می پندارند که نیکبختی دنیا و آخرت جمع شدنی نیست و اگر بخواهند در جهان دیگر کامیاب باشند، باید در دنیا در فقر و بیچارگی به سر برند. اینان، به سبب برداشت های نادرست از مفاهیم پرارزشی چون زهد از دنیا روی گردانده، نعمت های آن را بر خود حرام کرده اند. این گروه، بر خلاف تهیدستان دیگر، حتی اگر توانایی مالی داشته باشند از آن استفاده نمی کنند.  این برداشت با سخنان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) و سیره عملی آن ها ناسازگار است. آن بزرگان میان بهره مندی از نعمت های این جهان و جهان دیگر، منافاتی نمی دیدند. امام علی، علیه السلام ، مکرر به این مطلب اشاره می کند که دنیا خوب جایی است اما برای کسی که بداند اینجا قرارگاه دائمی نیست، گذرگاه و منزلگاه اوست(خطبه 223). همچنین امام می فرمایند: دنیا خانه بین راه است، نه خانه اصلی و قرارگاه دائمی(خطبه 203). در بسیاری موارد ممکن است علت فقر، تحمیلی باشد و بسیاری از افراد در فقر خود نقشی نداشته باشند. مهم ترین عوامل این نوع فقر عبارت است از: عوامل قانونگذاری و مدیریتی ناسالم و عواملی دیگر مثل حادثه های طبیعی مانند زلزله، آتش سوزی، سیل، سرقت و خشکسالی مرگ یا معلولیت سرپرست خانواده..که باید آثار آن با برنامه ریزی درست برطرف شود

. همچنین مهم ترین عوامل پیدایش فقر تحمیلی را باید در عرصه اقتصاد جست وجو کرد؛ و عامل اصلی در بیان این عوامل، نوع روابط اقتصادی حاکم بر جامعه است. روابط ناسالم اقتصادی بر بسیاری از مردم تأثیر می نهد، شکاف طبقاتی میان اقلیت پردرآمد و اکثریت تهیدست را فزونی می بخشد و ممکن است سرانجام اقتصاد کشور را فلج کند؛ بخشی از این عوامل عبارتند از:

1-توزیع ناعادلانه ثروت:

امام علی علیه السلام در این زمینه می فرمایند: ماجاع فقیر الا بمامتع به غنی(حکمت 328)

2-انحصار ثروت در دست توانگران و ثروتمندان:

امام در این باره می فرمایند: «خداوند سبحان غذا و نیاز نیازمندان را در اموال ثروتمندان معین کرده؛ پس هیچ فقیری گرسنه نمی ماند، مگر به واسطه اینکه ثروتمندان از حق آنان بهره مند شده اند. و خداوند آنها را به خاطر این عمل مؤاخذه خواهد کرد.»(حکمت 328)

3-ثروت اندوزی حاکمان و والیان:
امام می فرماید: «همانا ویرانی زمین به دلیل تنگدستی مردم است، و تنگدستی مردم، به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانی است که به آینده حکومتشان اعتماد ندارند.»(خطبه 209)

4 - حبس مال(بخل ورزیدن به مال):

امام در این باره می فرماید: «از بخیل در شگفتم! به سوی فقری می شتابد که از آن می گریزد و سرمایه ای را از دست می دهد که برای آن تلاش می کند. در دنیا چون فقیران و تهیدستان زندگی می کند؛ اما در آخرت چون سرمایه داران محاکمه می شود.»(حکمت 123)

5- احتکار:
ازنظر امام یکی دیگر از عوامل فقر احتکار و انبار کردن کالاست که معمولاً در اوضاع نابسامان اقتصادی به سبب عواملی مانند جنگ و شیوع بیماری و... به امید بالا رفتن قیمت ها انجام می شود.

آثار فقر
از آن جا که فقر پدیده ای اقتصادی است، به طور طبیعی در حوزه اقتصاد آثاری ویران گر برجای می نهد. این پدیده چنانچه به موقع شناسایی و نابود نشود، چون غده ای سرطانی گسترش یافته، جامعه را فرا می گیرد و به مرگ اجتماع می انجامد؛ به تعبیر جامعه شناسان، فقر فقر می زاید و به طور معمول فرزندان فقرا در محرومیت باقی می مانند. اینک به پیامدهای شوم فقر از دیدگاه امام علی(ع) می پردازیم:

1- فقر موجب نقص عقل و دین:

امام علی خطاب به محمدبن حنفیه ، فرزندشان،می فرمایند:(حکمت 319) «فرزندم! از فقر بر تو می ترسم، از آن به خدا پناه ببر! زیرا فقر دین انسان را ناقص و عقل و اندیشه او را مشوش، و مردم را نسبت به او، و او را نسبت به مردم بدبین می سازد.» براساس این بیان نورانی امام، فقر آثار بسیار بدی را بر عقل و دین انسان برجا می گذارد. چنانکه در روایت دیگر می فرماید: «از دست رفتن دین، سبب نابودی امنیت است و با ترس و وحشت، زندگی مفهومی ندارد، و زوال عقل سبب زوال زندگی است و جامعه بی خرد را جز با مردگان نتوان قیاس کرد.»(حکمت 319) ...پس فقر خطرناک ترین بیماری است که جامعه را تهدید می کند و درصورت عدم تسریع در درمان آن، جامعه دچار اختلال و فروپاشی و در نهایت باعث از دست رفتن دین و معنویت می گردد.

2- فقر موجب ناتوانی و غربت:

امام در فرازی دیگر می فرمایند: «فقر و تهیدستی، مرد زیرک را در برهان، کند و ناتوان می سازد و انسان فقیر در شهر خود نیز غریب و بیگانه است»(حکمت 3). از کلام امام استفاده می شود که فقر قدرت و توان برخوردهای اجتماعی را از انسان می گیرد، و فقیر جرأت داد و ستد را از دست می دهد و به یک انسان بی اراده تبدیل می شود که قدرت انجام هیچ کاری را ندارد. در روایت دیگر می خوانیم «بی نیاز در غربت، وطنی است و نیازمند در وطن، غریب است»(حکمت 56) زیرا انسان بی نیاز هرجا باشد وسایل آسایش برایش فراهم است، ولی فرد نیازمند اگرچه در وطن خود به سر می برد، ولی از آنجا که فقیر است باید برای ادامه حیات خود به سوی دیگران دست نیاز دراز کند، تا بتواند زندگی خود را تأمین کند و اگر به این منوال زندگی خود را بگذراند، روزی جامعه و حتی اقوام و بستگان رهایش می کنند، در نتیجه، وطن برای او غربت می گردد.

3- فقر موجب ذلت و خواری:

امام علی از سنگینی و ذلت و خواری فقر به خدا پناه می برد، آنجا که می فرماید: «پروردگارا آبرویم را با بی نیازی نگهدار و شخصیتم را در اثر فقر ساقط مگردان که از روزی خواران تو درخواست روزی کنم و از اشخاص پست خواستار عطوفت و بخشش باشم، به ستودن آن کس که کمکم می کند مبتلا گردم، و به مذمت و بدگوئی از آنکه به من نمی بخشد آزمایش شوم، و تو در ورای همه اینها سرپرست منی که ببخشی و یا منع نمایی، و تو بر همه چیز قادری»(خطبه 225). فرمایش حضرت علی(ع)، با صراحت بر این نکته دلالت دارد که فقر و تنگدستی، آبروی انسان را از بین می برد و باعث می شود حرمت او ضایع شود. انسان فقیر مجبور است گوهر عزت و مناعت خود را زیر پا نهدو به بندگان خدا چشم امید بدوزد و از آنها لطف و مرحمت انتظار داشته باشد. در اینجا است که زمینه های ستایش و تملق افراد فراهم می شود و باستایش و تملق انسانی دیگر عزت نفس و کرامت والای انسانی به پایین ترین حد سقوط می کند و در این مرحله است که می توان گفت انسان هیچ ندارد، و هیچ نیست، چرا که ماهیت انسانی اش را که فرشتگان در مقابلش سجده کردند، از دست داده است. او در حقیقت از دیدگان دیگران فراموش می شود. الامام علی(ع): «الفقر ینسی» فقر انسان را به فراموشی می سپارد.

فقر مادی و فشارهای اقتصادی ناشی از آن، موجب تشویش و اضطراب می شود، انسان را می آزارد و پیوسته جان و دلش را به خود مشغول می سازد و تشویش و اندوه حاصل از آن، آرامش روحی وی را بر هم می زند. امام علی(ع): به راستی که فقر، اندوه آور است(غررالحکم جلد 2).

4- فقر زمینه ساز فساد اداری:

امام در نامه بسیار ارزشمند خود به مالک اشتر مطالبی را در مورد قضات و کارگزاران بیان می دارند که از مفهوم آنها می توان این گونه استفاده نمود که نپرداختن حقوق کافی به کارگزاران، موجب نیاز آنها به مردم و در نتیجه باعث رشوه خواری و فساد اداری می گردد: «با جدیت هرچه بیشتر قضاوتهای قاضی خویش را بررسی کن، و در بذل و بخشش مال به او سفره سخاوتت را بگستر، آنچنان که نیازمندیش از بین برود و حاجت و نیازی به مردم پیدا نکند.» و در جای دیگر می فرماید: «سپس حقوق کافی به آنها بده! زیرا این کار، آنها را در اصلاح خویش تقویت می کند، و از خیانت در اموالی که زیردست آنها است، بی نیاز می سازد.»(نامه 53). از بخشی از این فرمایش چنین برمی آید که اگر کارمندان با وجود تأمین نیاز، خیانت کنند باید آنان را بشدت تنبیه و مجازات کرد در غیر این صورت، سرزنش خالی آنان!!سودی ندارد.

5- فقر باعث ضعف عقیده می شود:

خداوند در آیه 16 سوره فجر، یکی از آثار فقر و تهیدستی را تغییر فضای تفکری بشر از مسیر درست معرفی می کند؛ زیرا فقر و تهیدستی، زمینه ساز بدگمانی به خداوند و لب گشودن به اعتراض و گلایه نسبت به اوست. براین اساس گفته شده است: کاد الفقر ان یکون کفرا؛ نزدیک است که فقر به کفر منجر شود.(بحارالانوار، ج 72، ص 29) فقر باعث درخواست فقیر از دیگر همنوعان می گردد. فقیر روزی خود را از دیگران درخواست می کند، در حالی که روزی دهنده خداوند است و باید از خداوند درخواست کرد. بنابراین، فقیر به جای خداوند، دیگران را رازق می پندارد و گمان می کند دیگران می توانند به او روزی دهند، هرچند خداوند آن را معین نکرده باشد.

6- فقر زمینه ساز بی عفتی:

فقر مادی همچنین زمینه بی عفتی مردان و زنان را سبب می شود. خداوند در قرآن کریم به این تاثیر نامطلوب و بد فقر مادی اشاره می کند و می فرماید که زنان و مردان غیرمتاهل که فقیر و فاقد امکانات ازدواج هستند بیشتر از دیگران در معرض بی عفتی و آلودگی ها و فسادهای جنسی هستند. همچنین امیرمؤمنان علی(ع) درباره تاثیر بسیار بد فقر در زندگی بشر می فرماید: «الفقر الموت الاکبر؛ فقر، مرگ بزرگ است.(حکمت 163) به این معنا که مرگ هر چند سخت و بد باشد، هیچ مرگی چون فقر نیست که آدمی زنده مرده می باشد و مرگ بر او آسانتر از این زندگی است که در فقر و بینوایی در آن قرار گرفته است.

7- فقر موجب جهل می شود: حقیقت این است که در حالت عادی، شکل گیری باور درست دینی، دست کم نیازمند سواد و آموزش است، در حالی که بسیاری از فقرا از تحصیل این نعمت ابتدایی و اساسی محرومند. برای رشد فکر و اندیشه باید بسیاری از تسهیلات فراهم شود.

8- فقر موجب ناامیدی می شود:

یکی از پیامدهای بسیار مخرب فقر، ایجاد ناامیدی در فقر است. در متون دینی بر اهمیت داشتن امید تاکید فراوان شده است. زیرا امید بال پرواز فرد به سوی ترقی، بالندگی و شکوفایی است. فقر و تنگدستی، بیچارگی و درماندگی زمینه ساز یأس و نومیدی از خدا و پناهنده شدن به غیر او. پس نومیدی به عنوان یک اثر فقر مطرح است و از سوی دیگر، نومیدی یکی از عوامل شرک و کفر است. قرآن کریم در این زمینه می فرماید:(یوسف: 87) و از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران از رحمت خدا مأیوس می شوند. بنابراین، می توان گفت: فقر موجب ناامیدی و ناامیدی موجب بی دینی و کفر می گردد.

9-فقر و انحراف اخلاقی:

زشتی اخلاق یعنی دچار دنائت طبع و صفات پست نفسانی شدن و نیز انجام رفتارهایی که از این صفات سرچشمه گرفته اند. حضرت علی علیه السلام نیز به صورت مکرر فرموده است فقر باعث کارهای زشت می شود. «العسر یشین الاخلاق» تنگدستی اخلاق را زشت می کند(غرر الحکم جلد 2) «المسکنه مفتاح البوس»؛ ناداری کلید نکبت است(بحارالانوار جلد 87) امام علی(ع) همچنین در توصیه ای به امام حسن مجتبی(ع) می فرماید: انسانی را که طلب روزی خود می کند ملامت مکن؛ چه هر کس روزی خود و خانواده خود را نداشته باشد، خطاهایش فزون می گردد به هر حال، روایات مزبور با لحن قاطع این حقیقت را اعلام می کنندکه فقر بر رفتار و خصوصیات اخلاقی فرد تاثیر بسیار منفی دارد.

10- فقدان منزلت اجتماعی:

در بعضی از روایات بر این نکته تاکید شده است که فقر موجب حقارت می گردد. حضرت علی(ع) می فرماید: «الفقر یخرس الفطن عن حجته»؛ فقیر از بیان دلیلش عاجز است(حکمت 3). حضرت علی(ع) همچنین خطاب به فرزند خود می فرماید: پسرم! کلام فقیر شنیده نمی شود و مقام او شناخته نمی گردد. آن حضرت در چند فرمایش جداگانه می فرماید: هر کس فقیر باشد از مقام و موقعیتی برخوردار نیست و کوچک و خوار شمرده می شود. محرومیت باعث خواری است.

11- فقر و انزوای سیاسی:

انسان های فقیر، معمولا در مراکز قدرت جایگاهی ندارند، چرا که برای شرکت در رقابت های سیاسی؛ توان مالی نداشته و نفوذ و تاثیر چندانی در میان توده های مردم نمی توانند داشته باشند. امام علی(ع): الفقیر حقیر لایسمع کلامه و لا یعرف مقامه [فقیر در  چشم مردم] بی مقدار است؛ نه سخنش شنیده می شود و نه جایگاهش شناخته می شود(حکمت 44).

.................................................................

بعضی از راه های پیشگیری از فقر اندیشه و فقر اقتصادی:

همیاری اجتماعی- ایجاد روحیه تعاون و همکاری- نظارت بر کار دولت و سایر مسئولان.......

 

اول:وظایف و کارهایی که خود فرد باید انجام دهد.

 

دوم:وظایف افراد جامعه که یقینا باید بدانند و به آن عمل نمایند.

 

وسوم: وظایف دولت و مسئولان سایر نهادها:

نظارت مستمر بر توانایی مدیران و لیاقت آنها و حذف افراد ناکارامد-.....تأمین اجتماعی- نظارت بر بازار- نظارت بر مالکیت...و...

؛بنابراین یکی از فرایندهای اجتماع فقیر و گرسنه و گرفتار ضعف اقتصادی این خواهد بود که ناچارا  انحطاط ادبی و اخلاقی سراسر آن را فراخواهد گرفت و در چنین اجتماعی دیگر نه امید خیر و پیشرفتی می رود و نه احساس امنیتی می شود و نه از جرایم و جنایات خاطرها آسوده می گردد و نه از فضل و کمال و اکتشاف در آن اثری دیده می شود و نه چنین اجتماعی از دین بهره ای می برد و نه این گونه اجتماعی به درد دین می خورد زیرا انسان ،با استعداد مرده و بی اثر به چه درد دین می خورد یا اینکه دین به چه درد او می خورد؟

اسلام هم از فردی که زندگیش تیره گشته چه بهره ای خواهد برد. نه تنها اسلام از چنین فردی نفع نخواهد برد بلکه در بسیاری جاها چنین شخصی مضربه حال اسلام و مایه سرافکندگی خود و دین است. در نهج البلاغه هم از درمان فقر سخن به میان آمده و هم راه پیشگیری نشان داده شده است. پس در مبارزه با مشکل فقر بر مسئولان نظام واجب است تا با اجرای سیاست های مناسب، برای از بین بردن زمینه های پیدایش فقر گام های مؤثری بردارند.

برای آگاهی و اطلاع بیشتر نهج البلاغه شریف را که پرتویی از قران کریم است را با دقت و مداوما بخوانیم.

والسلام علی من اتبع الهدی

 

کد خبرنگار: 23
اینستاگرام
بسیار جامع و کامل از سخنان امیرالمومنین بهره برده اید. و سخنان بسیاری از فلاسفه بزرگ جهان در برابر کلام امام علی رنگ می بازد و اینجاست که ما می توانیم معنی حدیث پیامبر که فرمودند انا مدینه العلم و علی بابها را فهمید.
اگر خلفای غاصب بنی امیه و بنی عباس می گذاشتند که فرمایشات حضرت علی به جهانیان برسد همه اندیشمندان جهان مرید امام می گشتند ولی افسوس که اندکی از علم و دانش امیر دانش عالمیان در دست است..
اینکه برترین انسان بعد از رسول خدا به حاشیه رانده می شود و آنهمه عظمت و دانش نادیده گرفته شد بزرگترین خسارت و زیان برای انسانها می باشد.
یعنی فقر بیشتر مردم
...
فقر همان مرگ بزرگ است
......
مقاله را بخوانید
....
فقر جامعه توسط مدیران لیبرال
...
بنزین از ابتدای دی ماه امسال 1500 تومان می‌شود

در نهج البلاغه هم از درمان فقر سخن به میان آمده و هم راه پیشگیری نشان داده شده است. پس در مبارزه با مشکل فقر بر مسئولان نظام واجب است تا با اجرای سیاست های مناسب، برای از بین بردن زمینه های پیدایش فقر گام های مؤثری بردارند.
اگر بنزین گرانتر و یارانه ها قطع شود که اینها قطعا اینها را انجام خواهند داد.
مگر اینکه رهبری حکمی بدهند و گر نه فقر با این وضعیت دولت و مجلس بیشتر می شود.. خدا پدر احمدی نژاد را بیامرزد که حداقل دوارده میلیون مستاجر آواره را با مدیریت صحیحش از پول بیت المال صاحب خانه کرد و به روستاها خدمات شایسته ای شد و هوا و فضا...
مشکل کشور ما تفکر دولتی است..
یا با اشرافند یا با برجام هایی به رنگهای متفاوت
فقط تفکر ما می توانیم و خادم ملت بودن باعث پیشرفت و تغییر شرایط خواهد شد.
پای بندی به اصول اسلام

اسلام http://fashnews.ir/fa/news-details/56476/
اسلام اصلى دارد
به نام مبارزه با ظلم و ستمگرى،
اصلى دارد به نام حماسه شهادت.
حسین سمبل احیاى عدالت اسلام است.
حسین سمبل مبارزه با ظلم در دنیاى اسلام است،
حسین حماسه شهادت است
حسین شعار عدالت اسلامى است،
شعار عدالت است.
و تا شما عزیزان فاطمیون و امثال شما بزرگان واقعی جبهه حق نام حسین را زنده نگه مى دارید؛ یعنى ما طرفدار عدالت اسلامى هستیم.

اینکه پرچم سیاه بالاى خانه تان مى زنید یعنى من وابسته به حسینم؛ کدام حسین؟
همان حسینى که در راه عدالت شهید شد.

پس من وابسته به عدالت اسلامى ام.
من وابسته به حسینم، کدام حسین؟
همان حسینى که در راه خدا هرچه داشت داد،
آن حسینِ پاکباخته در راه خدا.
پس من طرفدار پاکباختگى در راه خدا هستم.
شهیدان و رزمندگان فاطمیون مصداق این اصل زیبای اسلام و پیروان از جان گذشته امام حسین ع هستند. و برادران افغانستانی فاطمیون سرافراز ما هر چند گمنامند اما افتخاری بزرگ برای اسلام و جهان رقم زدند.
همیشه در پناه رحمت خداوند باشید ای برادران و خواهران افغانستانی مومن...
Reply
no0yes3 1396/09/18 - 13:47
سلام ، وقتی مسئولان مردم را بحال خودشان رها میکنند و بجای اقدام و عمل توجیه میکنند یا آمار سازی را بهانه نمایش عملکرد صفر میکنند کم کم مردم همانطور از مسئولان حمایت خواهند کرد که ایشان به وظایفشان عمل کردند.
اینکه هزینه های چند هزار میلیاردی را به نحوی حیف و میل کنند که خشتی روی خشت نرفته باشد و خاری از پای مردم خارج نشده باشد دارای پیامی شوم و ترسناک از نفوذ بوقلمون صفتان در دستگاه است. توجیه و آمارسازی بجای خدمت کردن به مردمی که تمام سرمایه زندگی را پای استقلال و آزادی و نظام اسلامی گذاشتند بسیار اسفبارتر از حمله داعش است. چرا مسئولان سپاه اقدامی موثر برای رهایی ملت از چنگال بوقلون صفتان نمیکند؟ چطور امکان دارد فقط یک مسئول عالیرتبه به فکر مشکلات و گرفتاریهای مردم باشد و سایر مسئولان باری به هر جهت فقط دنبال حقوق سر برج و گاهی تیغ زدن و حق امضا و غیره باشند؟ آیا چنین وضعیتی میتواند بعنواند حکومت اسلامی مطرح شود؟ همانطور که جهان غرب برنامه ریزی کرده بود اینگونه مسولان خیلی سریع وا دادند و بند را به آب دادند.
خطبه 209 این مطلبی که گذاشتن توش نیست
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi