شنبه 27 آبان 1396 , 10:25
اگر پا ندارید، عصا که دارید!
مرتضی قنبری وفا - برادر من چقدر آه؟
چقدر قریاد؟
مگرچه خبر است؟
مگر قرار است بنیاد متولی حل تمام مشکلات ما باشد؟
به جائی رسیدیم که اگر بخواهیم برای گربه خانگی خود نام بگذاریم دست به دامان بنیاد می شویم.
شغل می خواهیم، بنیاد.
حقوق می خواهیم، بنیاد.
جهیزه می خواهیم تهیه کنیم، بنیاد.
من از شکم سیری حرف نمی زنم و هزار و یک مشکل دارم، مگر بدون مشکل کسی هست؟
من می گویم خودتان همت کنید.
اگر پا ندارید، عصا که دارید!
اگر نخاعی هستید، قحطی ویلچر که نیست.
به خودمان بیائیم و از تمام ظرفیت هایمان به نحو احسن بهره بجوییم.
هر کدام از افراد ایثارگر یک پتانسیل عظیم فکری و عملی هستند.
نباید در خانه بنشینیم و فقط و فقط از بنیاد گله و شکایت کنیم.
درست است، حق با شماست. بنیاد بودجه دارد و باید در بهترین نقطه ممکن به داد ایثارگر برسد، اما بنیاد اول و آخر تمام کارها نیست.
ما هم توانایی هایی داریم که در زیر سایه های تاریک به چشم نمی آید و خودمان بهترین گزینه برای حل مشکلاتمان هستیم.
اگر به چشم صداقت نگاه کنید، می بینید بی ربط حرف نمی زنم.
دیگر قضاوت با خودتان می توانید تائید کنید یا دشنامم دهید.
من فقط و فقط نظر خودم را گفتم و بس.
یا حق
درمورد حرفهای شما فقط میتونم بگم .
بسم الله الرحمان رحیم ..... صدق الله علی العظیم . همیشه روبه راه باشی .
از شما که خود جانباز هستید گفتن این سخنان بعید است.
خدا را شاهد میگیرم بنده چون شاغل هستم به جز حق پرستاری نا چیز، هیچ تسهیلاتی از بنیاد دریافت نمی کنم و چون سوگند یاد کردم ذکر می کنم از سوی اداره محل کارم سنواتی دریافت می نمایم مانند احتساب یک مدرک بالاتر تحصیلی ، گروه تشویقی و ماده 51 قانون جامع .
همین الان تنها فرزندم با داشتن مدرک کارشناسی حقوق حدود 1 سال است بیکار است .
حتی اداره خودمان از جذب فرزندم اجتناب می کند و می گویند مجوز جذب نیرو ازسوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی برای ما صادر نشده .
حال چگونه خودم از سویی باید در حسرت اشتغال فرزند تحصیلکرده ام باشم از سوی دیگر (شما که عزیز دل )هستید نیش و کنایه بشنوم .
آیا این یک غم جانسوز مضاعف نیست؟
بنده چون مشکلات جانبازان ، بخصوص جانبازان زیر 25 درصد را با تمام وجود لمس می کنم تا کنون هیچگاه در هیچ کجا شکوه و شکایتی نکرده ام و همیشه حق رسیدگی را به جانبازان دیگر داده ام و هیچگاه درصد را ملاک قضاوت درد و رنج سایر جانبازان قرار نداده ام.
برادر عزیز جانباز شیمیایی بنده به دلیل اینکه شما از مشکلات بنده بی خبر بوده اید از خواندن مطالب شما در ابتدا بسیار آزرده دل شدم اما پس از آن لحظاتی آن را به حساب بی خبری شما گذاشته و گذشت کردم .
شاید در صد شما کم باشد ولی نگاه داشتن حرمت و احترام به شما فوق العاده زیاد است.
اگر سخنان بنده شما را به رنجش آورد از شما پوزش می طلبم چون می دانم هیچگاه به اندازه کافی در معرض رسیدگی قرار نگرفته اید و در انتها از شما خواهش میکنم زود قضاوت نکنید . یا حق
شما با چه نیتی مطلب بنده را خواندید و مرا متهم می کنید؟
کجای حرف من چرخید؟
من به چه کسانی توهین کردم؟
به شما توصیه می کنم یکبار دیگر این مطلب را بخوانید.
شما از خیانت های تاریخ گذشته صحبت می کنید در حالیکه اصلا" نیازی به مطالعه چنین خیانت هایی نیست ، چون در همین سالهای اخیر خیانت های اسف باری به ایثارگران شد .
چرا به این ها اشاره ندارید؟ چرا نمی بینید در روز روشن قوانین حمایت از ایثارگران لگد مال می شود و اعتراض ما هم بی جواب مانده.
مگر آنهایی که به اسم ایثارگران میلیاردها تومان اختلاس کردند به جیب مبارکشان زدند گناهشان از امثال پهلوی کم تر است؟
پهلوی به فکر منافع سلطنت خود بود و این عده به فکر جیب و جناح بازی خود.
خلاصه مطلب بنده در این بود که جانبازان و ایثارگران بیشتر به توانایی های خود متکی باشند تا بنیاد. همین
شما زمین و زمان را با تاریخ میکس کردید تا بنده را بایکوت کنید ، اما بنده با چنین حرف های ...
در لاک خود پنهان نمی شوم و هر مقامی که ایثارگران را به بازی بگیرد رسوا می کنم.
رک می گویم من به هیچ مقامی توهین نکرده ام و در توصیه به دیگران قید کردم (خودمان) ، یعنی خودم را متمایز نکردم که عقل کل هستم.
تا امثال شما هستند باید برای حرف زدن واژه ها بچرخند تا حرفمان چند پهلونشود.
اول برای خودم متاسفم سپس ...
یا حق
که روزی فرمانده جنگ جانشین جنگ فرمانده لشکر و..........بودند وهمین بزرگواران مسئول سازماندهی ما در لشکرها وتیپ ها بودند عزیزم انها حتما میدانند که افرادی مثل منو شما در جامعه زندگی میکنیم ولی چون فریاد ما نمیرسد پشتیبان نداریم وتشکیلاتی وسازمانی وانجمنی وشورای نداریم دفاع کنند در نتیجه محکوم به زندگی با مشکلاتیم هرچند امار وارقام دست انهاست واطلاعات دارند باید نمایندگان مجلس حرکتی کنند که می بینیم وضع انها هم چگونه است بیشترشان به فکر سلفی وچشن ایستاگرام مال اندوزی ورانت ووکیل الجناح وباندشانند اما دولت محترم هم یا اعتبار ندارند یا کسی پیدا میشود چندهزار میلیارد اختلاس میکند ویا اقازاده ای پیدا میشود گرا میدهد به دشمن که تحریم سخت انجام دهند ویا چندصد نفر برابر کل مردم وام میگیرند وپس نمیدهند ویا دشمن جنگ های نیابتی به ما تحمیل میکنند بلاخره در این گیرداد ومشکلات تنها افرادی فراموش میشوند که از نظر مالی ضعیف وواز نظر اجتماعی تشکیلات قوی ندارند تا مدافع حقشان باشند لذا من با اقای قنبری مواققم تا کی به امید بنیاد منتظر بمانیم خودمان دست بکار شویم تا بیش از این فرزندان ما زجرکش نشوند اگر دولتیان کاری میکردند که در 30سال گذشته کرده بودند حالا هم منو شما فرصتی نداریم عمرمان تمامه اگر دولت روی حرفش باشه همان قبر مجانی را هم بعدا بدهد شغالقمر کرده حق یارتان فاش نیوز ممنون از زحمات شما
بنده 33 سال است جانباز 70 درصد هستم و بنیاد را خوب می شناسم .
از دوران بنیاد شهید کروبی تا بنیاد جانبازان رفیقدوست ، فروزنده ، دهقان و زریبافان و بقیه...
من اصلا" با اصل فلسفه وجودی بنیاد کاری ندارم و اهمیتی هم نمی دهم بلکه سخن من این است که اگر دچار معضل هستم نباید بنشینم و منتظر باشم کسی بیاید و دستم را بگیرد و بلندم کند.
برای مثال : خلاصه بگویم که اینجا مجال کم است در سال 76 دچار مشکل شدم بطوری که نمی توانستم اقساط منزل تازه خریداری خود را بپردازم چون وام با بهره آزاد گرفته بودم و قسط منزلم با حقوق دریافتی ام همخوانی نداشت و در آستانه از دست دادن خانه ام بودم نه به بنیاد رفتم ، نه اداره ای که در آن شاغل بودم بلکه در مجاورت ساری به شهر قائم شهر رفتم و خانه ای کوچک با حضور مشترک با صاحبخانه اجاره کردم و پس از یکسال زندگی دشوار و نا مطلوب ، شرایطم بهتر شد و به خانه ام برگشتم .
این یک مثال است که بنده تجربه کردم که اگر پا ندارم عصا که دارم .
آقا مسعود چند سال است که جانبازان از بنیاد شهید دوران شهیدی گله و شکایت می کنند ، تجمع می کنند اما نتیجه چه شد ؟
برای دو سال متوالی بنیاد شد بهترین نهاد زیر مجموعه دولت .
پس این همه اعتراض چه شد؟ صداها کجا رفت؟
پس بهتر نیست خودمان متولی امور زندگی خود باشیم .
آقا مسعود اگر از ایثارگران هستید فقط و فقط فراموش نکنید که : (ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ، موجیم که آسودگی ما عدم ماست) خودمان را عشق است ، بنیاد کیلویی چند؟