شناسه خبر : 56824
شنبه 04 آذر 1396 , 14:34
اشتراک گذاری در :
عکس روز

داستان یک پرونده مفقودی!

به بهانه نداشتن دستور رسیدگی به پرونده های اعصاب و روان، پرونده ام از مسیر رسیدگی خارج و مقفود شد، ولی بالاخره در سوم آبان سال 96 مجددا" در کمیسیون عالی شرکت کردم.

فاش نیوز - اینجانب رزمنده دوران دفاع مقدس به عنوان سرباز به مدت شش ماه و یک روز (بدون احتساب ۴۶روز تشویقی مطابق با پایانی دیگر همرز مانم) در سال۶۲ در پاسگاه زید عراق در شرق بصره حضور داشتم.

  همچنین در سال های 64 و 65 در عملیات والفجر۹ کردستان در شرق سلیمانیه به مدت ۴۰شبانه روز در سه مرحله حاضر بودم و با ایثار و گذشت در صحنه واقعی جنگ و نبرد عزم خود در دفاع از ثغور کشور اسلامی ایران ثابت کردم.

 

 

 صحنه های شهادت، قطع عضو و مجروحیت همرزمانم همراه با ناله های معصومانه و مدد گرفتن از ائمه اطهار را نظارگر بودم، اما افسوس می خورم که چرا شهادت نصیب من نشد و تنها توانسته ام بسیجی وار مجروحان را پانسمان و روانه پشت جبهه کنم.

 در همین عملیات یکی از آخرین نیروهایی بودم که شب هنگام، بعد از اعلام دستور از ارتفاعات پایین آمده و پیکر مطهر دو تن از شهدای همرزم را از تیررس بعثی ها دور کردم و نیروهای شارک در عملیات بهتر می دانند که من چه می گویم.

 براساس مدارک موجود از سال۸۹ درشهرستان کوهدشت لرستان و از سال۹۲در مرکز استان (خرم آباد) با صرف هرینه های زیاد مجددا پرونده ای تشکیل دادم،

 بعد از طی ۳سال و کلی رفت و آمد با فراهم کردن تمامی مدارک و مستندات درخواستی، از کمیسیون محترم بدوی به عنوان ذی حق در راستای احقاق حق، 23بهمن 95 در کمیسیون عالی شرکت داده شدم، اما به بهانه نداشتن دستور رسیدگی به پرونده های اعصاب و روان، پرونده ام از مسیر رسیدگی خارج و مقفود شد، ولی بالاخره در سوم آبان سال 96 مجددا" در کمیسیون عالی شرکت کردم.

  قبل از برگزاری کمیسیون، مراسم با سخنرانی حجت الاسلام دهقان نماینده ولی فقیه در دانشگاه علوم پزشکی حضرت بقیه الله (عج ) آغاز و ایشان با فرمایشات مبسوطی با بشارت فرارسیدن ماه مبارک ربیع الاول ضمن تکریم رزمندگان دفاع مقدس فرمودند" صبر را پیشه کنید که ان شاالله حق به حق دار و شما هم به حقوق تان می رسید".

اما با کمال تاسف نه تنها به حقم نرسیدم بلکه از دادن پرونده ام برای ارائه به کمیسیون خوداری کردند.

 

 

 حال از شما همرزم گرامی و دلسوخته می خواهم (شما را به جان آقا امام زمان قسم می دهم) که به من کمک کنید تا بدانم چگونه درد و رنجم را به گوش مسئولان برسانم؟

از طرفی پرونده ام در شلوغی و ازدحام مراجعه کنندگان گم شده است و علیرغم مراجعات مکرر و پی درپی هنوز از دسترسی به آن محروم هستم.

نمی دانم گناه من که به ظاهر زنده برگشته ام چیست که سزاوار و شایسته این همه برخورد ناصواب باشم؟

 خدایا از جمیع نعماتی که به ما عطا فرمودی iکه البته "نعمت جان" ارزشمندترین آن است سپاسگذارم، اگر چه در برهه ای جان بر کف به تکلیف در خدمت بودیم اما حالا باگذشت زمان حقی که مشمول مرور زمان نمی شود، ناخواسته و به علت نداشتن علم و آگاهی، ناحق شده است.

 

*علی حسین غضنفری «رزمنده و جانباز اعصاب و روان»

کد خبرنگار: 20
اینستاگرام
انسانيت در من ميميرد
وقتي ایثارگری
با سالها حضورش در جبهه های حق..
کنار خیابان......
جوراب ميفروشد//

انسانيت نابود ميشود
وقتي همسر جانبازی پشت خط
عابر پياده وقت چراغ قرمز
برای گذران زندگیشان
اسپند دود ميکند//

انسانيت معنايي ندارد
وقتي رزمنده ای فرتوت..
با زخمهای دوران دفاع مقدس..
روي برگشت..!
به خانه را ندارد//
.....؟؟؟؟؟

و مدیران ما فقط انسان هايي هستند
که به وسعت اندک ديدشان
ایثارگری و عدالت...
و انسانيت را جار ميزنند....
.....
سلام
به حفاظت اطلاعات سپاه مربوطه مراجعه کن و کتبا اعلام کنید اسنادم را مفقود کرده اند.این یک راهکار.
سلام چشم امافکرنمی کنم طرف من رابگیرند/بارخدایاعقیده ام راازعقده ام نگهدار/امین
سلام
دقیقا پرونده ات را کجا مفقود کردند سپاه یا جای دیگر. آیا کپی هم دارید؟
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi