شنبه 23 دي 1396 , 12:02
محبوب جانبازان آسمانی شد
جانباز نخاعی جبهههای دفاع مقدس، شهید حاج «محمد قبادی» پس از سالها تحمل درد و رنج ناشی ازمجروحیت، قطع نخاعی و بیماری، روز جمعه ۲۲ دیماه به یاران شهیدش پیوست.
فاش نیوز - جانباز نخاعی جبهههای دفاع مقدس، شهید حاج «محمد قبادی» پس از سالها تحمل درد و رنج ناشی ازمجروحیت، قطع نخاعی و بیماری، روز جمعه ۲۲ دیماه به یاران شهیدش پیوست.
او سال ۱۳۴۱ در تهران متولد شد و در ۲۰ سالگی برای دفاع از دین و میهن به جبهههای جنگ اعزام شد و در فروردین سال ۱۳۶۲ در حالی که عضو واحد تخریب تیپ سیدالشهدا «علیهالسلام» بود، شامگاه عملیات والفجرِ یک در شمال فکه مجروح و به درجه رفیع جانبازی نایل شد.
او خود درباره جبهه رفتن و مجروحیتش میگفت:
دلم آرام نمیگرفت. آنموقع ۲۰ سالم بود. ماندن در خانه مرا راضی نمیکرد. همه دوستانم در جبهه بودند و پدر و دو برادرانم. خجالت میکشیدم و مدام به خودم میگفتم تو چرا ماندی؟ هرروز که میگذشت عطشم بیشتر میشد. تاب ماندن نداشتم. هر خبری که از جبهه میرسید دلم را طوفانی میکرد؛ اما با اینوجود نمیتوانستم به جبهه بروم! به خاطر مادرم و برادر کوچکم. آخر آنها دیگر تنها مرا داشتند. پدر و هر دو برادرانم در جبهه بودند و مادرم از این میترسید که با رفتن من خانهاش سوت و کور شود. وقتی بیتابیهایم را میدید میگفت: حداقل صبر کن پدر یا یکی از برادرانت برگردد بعد تو به جبهه برو؛ اما من نمیتوانستم بنشینم و منتظر بمانم. بالاخره تصمیم خودم را گرفتم. رفتم جبهه. شبانه. بیخبر. تنها یکی از دوستانم از این ماجرا باخبر بود که قرار شد بعد از رفتنم به مادرم خبر بدهد و از او بخواهد مرا حلالم کند.
چهار ماهی میشد که در خط مقدم جبهه بودم. عملیات والفجر یک آغاز شد. من هم یکی از صدها رزمندهای بودم که در والفجر یک حضور داشت. گفتنش آسان است اما به سرانجام رساندن یک عملیات به این سادگیها نیست. مثل بیشتر عملیاتها به یک بنبست رسیدیم؛ به میدان مین؛ مینهای تلهای. یکاشتباه کوچک و یکاشاره کافی بود تا آنجا به یک جهنم تبدیل شود. خاصیت مینهای تلهای همین است اگر یکی از آنها منفجر شود همه میدان مین میرود روی هوا. مینهای تلهای سد بزرگی بود و بنبست عملیات. باید این حصار را میشکستیم. معبر. باید یک معبر باز میکردیم. چند نفر داوطلب شدند برای باز کردن معبر. تخریبچیها بودند اما فرصت و زمان را نباید از دست میدادیم باید چند رزمنده دیگر به آنها کمک میکردند. با چند رزمنده دیگر به کمک برادران تخریبچی رفتیم. تمام هوش و حواسم را جمع خنثی کردن مین کرده بودم که یکدفعه: «بمب» برای یک لحظه احساس کردم آتش به تمام وجودم دارد چنگ میزند. چند ثانیه بیشتر طول نکشید دیگر هیچ چیز نفهمیدم. یکلحظه چشمانم را باز کردم دیدم در بین مجروحان زیادی پشت آمبولانسم. دوباره بیهوش شدم.»
خانواده قبادی از جمله پدر مرحوم و برادرانش نیز اهل جبهه بودند و حتی مرحوم مادر بزرگش شیرزنی بود که به جبههها و رزمندگان سرکشی میکرد و به همراه مادر جانباز شهید قبادی، در کارهای پشتیبانی جبهه و جنگ حضوری فعال داشت.
جانباز شهید قبادی بعد از مجروحیت، مدتی را در آسایشگاه جانبازان ثارالله بستری بود. بعد از مدتی ازدواج کرد و خداوند فرزند پسری به او عطا کرد که او را بسیار دوست داشت.
شهید قبادی لیسانس حقوق را از دانشگاه تهران اخذ کرد و مدتی هم به تحصیلات حوزوی پرداخت.
از ویژگیهای بارز او خوشرویی و مردمداریاش بود که با اکثر جانبازان ارتباط صمیمی داشت و به کارها و مشکلاتشان رسیدگی میکرد. او همچنین با وجود جسم رنجور خویش فریادگر دردها و آلام همرزمان جانباز و ایثارگرش بود و به این منظور کارهای رسانهای مختلفی را از جمله همکاری با پایگاه خبری فاشنیوز و راهاندازی و اداره گروههای مجازی و حقیقی متعدد برای جانبازان و ایثارگران عهدهدار بود.
شهید قبادی از افراد فعال در انجمن جانبازان نخاعی بود و رابط این انجمن با جانبازان شهرستانی بود و مسائل و مشکلات آنان را به انجمن و مسئولان ذیربط انتقال میداد.
از اواخر سال ۱۳۹۴ علاوهبر مشکلات عدیدهای که به خاطر وضعیت سخت جسمی و عارضه قطع نخاعش داشت، به بیماری سرطان نیز دچار شد و دردهای شدیدی در نواحی مختلف بدنش به آلام قبلیاش اضافه شد. با این حال روحیهای قوی و توکل فوقالعادهای داشت و خم به ابرو نمیآورد. طی دو سالی که با این بیماری دست و پنجه نرم میکرد، مدام در راه بیمارستانهای تهران و خانه در رفت و آمد بود و سرانجام بعدازظهر روز جمعه به شهادت رسید.
****
پیکر پاک جانباز شهید حاج محمد قبادی صبح یکشنبه از مقابل منزل آن شهید در بولوار آیتالله کاشانی، بولوار ابوذر، خیابان مقداد، خیابان شهید آتوت، روبهروی حسینیه شهید آتوت تشییع میشود و در بهشت زهرا «س» و در جوار یاران شهیدش آرام میگیرد.
همچنین مراسم سوم آن شهید روز سهشنبه همین هفته ساعت ۱۵ تا ۱۷ در مسجد امام سجاد «علیهالسلام»، بالاتر از فلکه صادقیه، ابتدای بزرگراه شهیداشرفی اصفهانی، جنب پارک صبا(گلستان هشتم) برگزار میشود.