دوشنبه 02 بهمن 1396 , 11:17
فریاد بی صدای جانبازان شیمیایی خوزستانی:
شیوه قدیمی«وعده درمانی» برای مردم خوزستان تا کی؟
خوزستان در حالی روز خاک آلود دیگری را پشت سر میگذارد که هنوز واکنش درخوری از جانب مسئولان درباره اوضاع وخیم این استان مشاهده نشده است؛ نه سفر ویژه ای به این خطه صورت گرفته، نه کارگروهی در مجلس یا دولت یا نشست ویژه ای در نهادهای ذیربط برای بررسی موضوع تشکیل شده و نه حتی شیوه قدیمی «وعده درمانی» به کار گرفته شده است!
اگر زلزله، سیل، رانش زمین و هر حادثه غیر مترقبه دیگری در شهر و دیاری رخ دهد، واکنش مسئولان به آن چه خواهد بود؟ اعزام گروههای امدادی، تشکیل کارگروه ویژه در دولت، مجلس یا نهادهای استانی و کشوری، به صف کردن نهادهای امنیتی و انتظامی یا راهکارهای دیگر؟ حال اگر اتفاقِ رخ داده از نوع زلزله و سیل نباشد، چه؟
در روزگاری که بسیاری از هموطنانمان در حسرت بارش برف زمستانی هستند و نگرانیها در باره شدت بحران خشکسالی در سال آینده خیلی شدیدتر از آنچه تصور میشد، بروز کرده است، در جنوب غربی کشورمان آن چنان اوضاع وخیمی حاکم است که خیلیها نمیدانند آیا تا سال آینده عمرشان به دنیا هست که نگران خشکسالی و بحران آب باشند یا خیر؟!
بیش از یک هفته است گرد و غبار غلیظی(ریزگزد) خوزستان را در بر گرفته، آنقدر که از آسمان خاک میبارد. امور روزمره مختل شده، نفسها به شماره افتاده و سلامت عموم به خطر افتاده است.، ولی هیچ بحرانی شناسایی نشده که برای رفع و رجوع آن، کارگروه شکل گیرد، دولت و مجلس جلسه اضطراری تشکیل دهند، تیمهای امدادی به منطقه اعزام شوند و...!
این را به گواه اخبار و شواهد میتوان دریافت که در دیگر کشورها هرچه زیر و رویشان کنیم، ممکن است از برهم خوردن زندگی روزمره مردم فلان شهر در فلان کشور، در آنها اثر و نشانهای بیابیم؛ اما از خوزستان، از پاره تن ایران خیر! نه اینکه هیچ کسی ندیده باشد، که برخی رسانهها دیدهاند، اما ظاهرا هنوز چیزی به چشم مسئولان نیامده است.
چند روزی است اهواز و برخی دیگر از شهرهای خوزستان اسیر گرد و غباری هستند که سال هاست ریههای ساکنان این خطه را هدف قرار داده و قلب آنها را به شماره انداخته، چشمانشان را آلوده، زندگی شان را مختل و همه هست و نیست شان را تحت الشعاع قرار داده است؛ اما جز وعدههای سرخرمن، واکنشی از جانب مسئولان رخ نداده تا این ابهام در ذهن مردم منطقه شکل گیرد که «نکند ما شهروند درجه دو هستیم که دردمان دیده نمیشود و برای درمانش اقدامی صورت نمیگیرد»؟
شاید اگر منصفانه به ماجرا بنگریم، طرح چنین ابهامی چندان بیراه هم نباشد. چون مگر میشود(براساس آمار مراجع داخلی و بین المللی) مدعی سرآمد بودن کشور در عرصههای پژوهشی و علمی شد ولی برای بحران گرد و غبار در خوزستان هیچ تلاشی نکرد؟ مگر میشود در دیپلماسی آنقدر خوب عمل کرد که کشورهای ۱+ ۵ را وادار به تأیید صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای کشورمان کرد، ولی نتوان مسئولان عراقی را به انجام تعهدات زیست محیطی شان مجاب کرد تا مالچ پاشی حوزههای تولید گرد و غبار از سر گرفته شود؟
مگر میشود شعارهای زیست محیطی سر داد و برای احیای حوزههای آبگیری، چون هورالعظیم که گفته میشود نقش بسزایی در تولید گرد و غبار دارد، هیچ کاری نکرد؟
مگر میشود مدعی دستیابی به فن آوری بارورسازی ابرها بود، ولی برای باریدن "بارانِ گِل" و پاک شدن هوایی که خوزستانیها ناگزیر به دم و بازدمش هستند، هیچ کاری نکرد؟
آیا بیماریهایی که تنفس در هوای پر غبار میتواند به دنبال داشته باشد، آنقدر بیاهمیت هستند که در خوزستان «پیشگیری بهتر از درمان» نیست و دست روی دست گذاشتهایم تا سونامی بیماریهای تنفسی از راه برسد؟
مگر میشود درد روزافزون مردم خوزستان را دید و دست کم به قدر تشکیل کارگروههای بحران در دولت و مجلس یا تصویب مصوبات و اختصاص بودجه برای یافتن راهکار برون رفت از این بحران هم کاری نکرد و منتظر ماند تا آسمان خوزستان خود به خود پاک شده و مطالبات بحق خوزستانیها تا فرا رسیدن موج بعدی گرد و غبار (بخوانید خاک!) فروکش کند؟
مگر فراموش کرده ایم که خوزستان عزیز به خاطر هم مرزی با کشور متخاصم در دوران دفاع مقدس، آماج بیشترین تهدیدات و گلوله باران ها و بمباران ها قرارداشت و جوانان غیور دیروز این دیار که اکنون گرِد پیری بر سرشان باریده و دچار جانبازی و مصدومیت شیمیایی هستند، بیشتر از دیگر ساکنین استان در معرض خطر و تنگی نفس و مشکلات عدیده دیگر قرار دارند. جانبازان و قهرمانانی که ماخوذ به حیا هستند و لب به شکوه و اعتراض نمی گشایند ولی آنان نیز مثل سایرین هیچ گاه دیده نمی شوند!
آنچه روشن است، در عملکرد مسئولان و نمایندگان مردم در قبال حال و هوای تیره و تار خوزستان، قصور و کوتاهی به وضوح مشهود است، زیرا اگر غیر از این بود، حالا اخبار پر شده بود از سفر مسئولان به منطقه برای بازدید از حال و روز ساکنان دیاری که از دل خاکش ثروتی بیهمتا استخراج میشود، ولی بر خاکش عدهای زندگی میکنند که سهمشان از منافع آن ثروت، خاک خوردن شده است و بیماری!
اینجاست که مجاب میشویم برای پیگیری حقوق این هموطنانمان، نه در خبر و تحلیلی گذرا، که در مطلبی که به روز رسانی خواهد شد، اوضاع خوزستان را لحظه به لحظه رصد کرده و واکنشهای شکل گرفته به بحران حاکم بر این دیار را به اطلاع عموم برسانیم؛ شاید کارگر واقع شده و موجب شکل گیری واکنشهایی شود که در نهایت امر، اندکی از رنج هموطنان خوزستانی مان کاسته شود.
* تعدادی از مردم اهواز و دیگر شهرهای خوزستان با انتشار عکسهایی از توفان خاک یکشنبه، خواستار چاره اندیشی برای این مشکل بزرگ شدند.
*شمار زیادی از ساکنان اهواز و دیگر شهرهای خوزستان که با توفان خاک روبه رو شدهاند، عکسهایی از وضعیت خاکی هوا تهیه و در صفحات خود در شبکههای اجتماعی از جمله فیس بوک و اینستاگرام منتشر کردهاند.
* «خاک شش» و «ما زندهایم» و «اهواز» نام برخی از این کمپینهای اینترنتی است.
* پس از وقوع پدیده گرد و غبار و آلودگیهای ایجاد شده در استان و شهرستان اهواز، روزانه بین ۱۰ تا ۱۵ نفر بیمار تنفسی به این بیمارستان مراجعه میکنند.
این نارضایتی از آنجا نشات گرفته که میبینند اخبار هواشناسی استان مبنی بر وقوع بازندگی و پاک شدن هوا، به حقیقت نپیوسته، بر این اساس گاه تعطیلی مدارسِ نوبت صبح، تعطیلی مدارس نوبت عصر، تاخیر در ساعت آغاز به کار ادارات و تصمیم هایی از این دست به اجرا در میآید که همگی سلیقهای به نظر میرسند و نتیجه ای در بر ندارد.!
* در حالی که همه شاخص های اندازه گیری آلودگی هوا شده حکایت از چندین برابر بودن میزان آلودگی هوای شهرستان های خوزستان دارد، هنوز هستند کسانی که بر سر کار حاضر میشوند؛ از جمله این افراد، کارمندان بانک ها بودند که تازه دیده شدند! با این حساب میتوان پرسید چگونه کارمندان بانک های این شهرها در روزهای غبار آلود و تیره و تاری که سپری شد، بر سر کار حاضر شده و کسی نگران سلامتی شان نشد؟
* خوزستان در حالی روز خاک آلود دیگری را پشت سر میگذارد که هنوز واکنش درخوری از جانب مسئولان درباره اوضاع وخیم این استان مشاهده نشده است؛ نه سفر ویژه ای به این خطه صورت گرفته، نه کارگروهی در مجلس یا دولت یا نشست ویژه ای در نهادهای ذیربط برای بررسی موضوع تشکیل شده و نه حتی شیوه قدیمی «وعده درمانی» به کار گرفته شده است!
با این حساب هنوز انتظار برای شکسته شدن سکوت مسئولان درباره وضعیت وخیم خوزستان و نفس های به شماره افتاده ساکنانش شکسته نشده است؛ انتظاری که نه تنها معلوم نیست چه زمانی سر میآید، بلکه کسی نمیداند آیا به پایان خواهد رسید و امید احیای هوای پاک این دیار را زنده خواهد کرد یا... ؟!
به نقل از تابناک
دلار هزار تومان و یا ۳ هزار تومان و یا ۸ هزار
تومان :
دولت چرا این دلار با ارزش نفت را خودش
در بانک نمی فروشد ؟!
و دلار را ارزان به صراف می دهد که بفروشد؟!
مگر کارخانه بابک سازی دارید ؟!
بعد می گویند برای تاسیسات نفت و کارخانه
و اشتغال زایی به سرمایه گذار خارجی
نیاز دارند ؟!
آقای دولت این ارز نفت را نگهدار برای سرمایه
گذاری و اشتغال زایی ؟!
این چند تا صراف و فامیل و حق بگیرانشان
هم برای همه عمرشان سود بردند ؟!
صادرات غیر نفتی را مردم انجام می دهند
و میلیارد ها دلار ارز را در بازار د یا به توسط
صراف ها می فروشند و مردم می خرند ؟!
فریب ارزش پول ملی را هم نخور که کار
فراریان و خارج کنندگان ارز است ؟!
از چین یاد بگیر که زحمت می کشد که پول
خودش را ارزان نگه دارد تا یک میلیارد نفر
را مدیریت کند و نان بدهد ؟!
اقتصاد دانی تو و مدیرانت از چین بهتر نیست ؟!
ارز فروشی ارزان یعنی بیکاری و گشنگی ؟!
...