سه شنبه 08 اسفند 1396 , 09:36
تصادف پرادوی امام جمعه با آبروی انقلاب!
**پرادوسواری یا غذا خوردن با کارگران و دانشجویان؛ مسئله اینست
تصاویر استفاده «حجتالاسلام لطفی»، امام جمعه ایلام از یک خودروی اشرافی (پرادو)، انتقادات زیادی را برانگیخته است.
البته حجم این انتقادات هنگامی بیشتر شد که رفتارهای اشرافی یکی از نزدیکان حجتالسلام لطفی نیز شهره عام و خاص شد و در ادامه آن هم صحبتهای امام جمعه ایلام در خطبههای اخیر نماز جمعه این شهر، بر عمق انتقادات افزود.
گویا ایشان در خطبههای این هفته نماز جمعه ایلام این عبارات را پیرامون انتقادات مطروحه به کار بردهاند:
«از بچهبازیهایتان دست بردارید»، «اهانت به جایگاه نماز جمعه، اهانت به رهبری و قابل پیگیری است» و «توصیه میکنم به این جایگاه که مینگذاری است، نزدیک نشوید و چنانچه نزدیک شوید، با مین به هلاکت خواهید رسید! »[11]
*جنجالهای رخداده پیرامون برخی تجملات موجود در حواشی حجتالاسلام لطفی همچنین در حالی است که در چند مدت اخیر، رفتارهای طلبگی برخی دیگر از ائمه جمعه کشور، توجه افکار عمومی را بیش از پیش به خود جلب کرده است.
از حضور یکی از ائمه جمعه در سلف دانشگاه و خوردن غذا با دانشجویان، تا برداشتن دربهای اختصاصی در یکی از مصلیها، حضور یکی از ائمه جمعه در تیم بسکتبال شهرستان، صرف غذای دیگری در جمع کارگران و غیره.
جدای از اینکه افکار عمومی چنین رفتارهای طلبگی و مردممدارانهای را با هر رفتار دیگری که بویی از تجمل برده باشد، قیاس میکنند اما این نکته هم وجود دارد که روحانیت معزز و خاصّه ائمه گرامی جمعه علیالقاعده بایستی در زیّ طلبگی مشاهده شوند و زیست داشته باشند.
به سخن دیگر اینکه طبیعیست که هر رفتاری مباین با این زیّ طلبگی و فیالمثل پرادو سواری یک امام جمعه هرگز در نظر مردم پذیرفتنی نیست و از طرفی سبب ملکوک شدن آبروی منصوبین به نظام و بیرغبتی مردم به نماز جمعه میشود.
لازم به توضیح است که صد البته ائمه جمعه منصوبین مقام معظم رهبری هستند اما این انتصاب سبب حرمت انتقاد نیست. ضمن اینکه طرح انتقاد نیز میتواند رافع اشکالات و بهتر شدن جهان پیرامون باشد.
فیالجمله اینکه مردم و خواص کشور انتظار دارند اگر هم در جایی اشکالی وجود دارد به سرعت مرتفع شود نه اینکه خدای نکرده اصراری بر آن وجود داشته باشد و یا حرفهای نسنجیدهای هم در این میان بیان شود.
گفتنیست، سیدامیر سیاح، مدیر گروه اقتصاد شبکه یک سیما، به تازگی در یک توییت در همین باره نوشته است:
«آقای لطفی باید بین خودروی لوکس و مهمانیهای پر خرج با امامت جمعه یکی را انتخاب کند.»[12]
نه سید بودن باعث برتری است و نه داشتن ژن خوب و جای مهر در پیشانی و نه امام جماعت بر مردم فقیر ایلام و نه حتی داشتن پست و مقام .
نشانه تقوا بسیار ساده است و از کلام انسانها نمایان می شود .
هر که سخن از حق و عدالت بگوید با تقواست
قصه پر غصه رانت و پارتی و مدیران نالایق یا تکراری، نه با قرتیبازیهای دیپلماتیک و نه با خالهبازیهای هشتکی و تشتکی، حل نخواهد شد..
کدام کشور را سراغ دارید که وقتی دارید تصویری از مدیرانِ سه دهه یِ قبلش می بینید، در واقع در حالِ تماشایِ جوانیِ مدیرانِ فعلی اش هستید؟!
چرا و چگونه و با چه ضرورت و منطقی تعدادِ زیادی از مدیران نزدیک به چهل سال است که مدیر اند و از این قوه به آن قوه می روند و از این مسوولیت به آن مسوولیت؟!
یک انسان چقدر دانش چقدر تسلط چقدر خلاقیت دارد که هی می تواند وزیر باشد و چشمه یِ خلاقیت و ابتکار و دانشش خشک نشود؟!
چگونه است که خودشان محضِ رضای خدا و خلقِ خدا، نمی گویند آقا ممنونیم، ما سی سال مدیر بودیم دیگر بس است، شخصی جوان تر و با نشاط تر بیاید.
اما
امامان جمعه عزیز...
چرا برخی امامان جمعه ی عزیز و دوست داشتنی که به ایشان، خدمات شان و تلاش های شان احترام هم می گذاریم، خودشان پیش قدم نمی شوند که به هر حال ما الان نزدیک چهل سال است امام جمعه ایم، بیست سال است امام جمعه ایم، شاید لازم باشد بعد از بیست سال سی سال، مردم در نماز جمعه شخصِ دیگری را ببینند. باری شاید این تغییر موجب رونق نماز جمعه شود.
برای انقلاب، برای کشور، برای مردم، برای خودتان هم که شده، داوطلبانه کنار روید و بگذارید جوان ترها و بانشاط ترها بیایند. به خدا انقلاب مدیر جوان خوب، روزنامه نگار جوان خوب که بتواند مدیر مسوول شود، روحانی جوانی که بتواند امام جمعه ی موفقی باشد کم ندارد.
انسان فوقِ فوقِ فوقِ تخصص هم که باشد لازم است پس از گذشتِ چند سال جایش را به چهره هایِ جوان تر بدهد.