چهارشنبه 05 ارديبهشت 1397 , 10:02
رسوایی آمریکایی ها در ماجرای طبس
بیابان طبس راوی معجزهای در قرن حاضر است. این بیابان مصداقی برای سوره فیل است که دانههای ریز شن، بر نیرومندترین سپاه عصر حاضر چیره شد و آنان را که از پیشرفتهترین وسایل و تجهیزات بهره میبردند به ذلت کشانید.
«اَلَمْ تَرَ کَیفَ فَعلَ رَبّکَ بِاَصحابِ الْفیل، اَلم یَجعلْ کَیدهُمْ فی تَضلیلٍ و أرْسَلَ عَلیهمْ طیراً اَبابیلَ، تَرمیهمْ بِحجارةٍ مِنْ سِجیلٍ فَجعلهُمْ کَعصْفٍ مَأْکولٍ»، آیا ندیدی که پروردگارت با صاحبان فیل چه کرد؟ آیا کید و تدبیری که برای خرابی کعبه اندیشیدند خراب نکرد؟ و بر هلاک آنها مرغان ابابیل را فرستاد تا آن سپاه را به سنگ های سجیل (دوزخی) سنگباران کردند و تنشان را چون برگهای خرد شده گردانید...
بهراستی که انقلاب اسلامی گسترهی شگرفی از تاریخ است که در بستر آن سنتهای الهی با اعجازی خاص تجلی مییابند و قانونهای تاریخی در آن عرصه، نمود و نمایش مییابند تا همگان به چشم دل دریابند که هرگز برای سنت خداوندی تبدیل و تغییری نیست.
بیابان طبس راوی معجزهای در قرن حاضر است. این بیابان مصداقی برای سوره فیل است که دانههای ریز شن، بر نیرومندترین سپاه عصر حاضر چیره شد و آنان را که از پیشرفتهترین وسایل و تجهیزات بهره میبردند به ذلت کشانید. دولت آمریکا برای مقابله با انقلاب اسلامی و نفوذ دوباره در ایران، پس از جریان گروگانگیری لانه جاسوسی، کماندوهای خود را در صحرای طبس پیاده کرد تا با آزادسازی گروگانها و بمباران نقاط حساس ایران از جمله جماران و کشتن رهبران انقلاب، حکومت اسلامی را نابود کنند.
تفسیر آیه «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَاللّه وَاللّه ُ خَیْرُ الْماکِرینَ» را باید از کویر تفتیده طبس پرسید. بیابان خشک طبس، تبلور کمین گاه الهی شد برای گرگهای در کمین نشستهای که راوی سیاه مرگ بودند. طبس برای مردم ایران فراتر از نام بیابانی در دوردستهای کویر است. طبس یک خاطره است؛ خاطرهای از محافظت الهی از سرزمین و مردمی که نمیتوانند زور و زورگویان را تحمل کنند. شاید از همین روست که خاطره پنجم اردیبهشتماه سال 1359 برای مردم ایران فراموش نشدنی و به یاد ماندنی است. روزی که یکی از پیچیدهترین عملیاتهای نظامی آمریکا با شکست روبه رو شد.
عبرت گرفتن از تاریخ که در قرآن به آن سفارش شده، ضروری است. تاریخ عرصه پیروزی حق بر باطل است و قرآن کریم هدف از بیان سرگذشت پیشینیان را این میداند که در مورد نتایج آنها اندیشه شود. ازاین رو رویداد طبس میتواند عظمت الهی و امدادهای غیبی را برای مردم آشکار کند. ماجرای طبس یکی از رسواترین توطئههای آمریکا بر ضد انقلاب اسلامی است.
از همان آغاز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بهدست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، دولت ایالات متحده به فعالیت بسیار گسترده سیاسی و نظامی دست زد. آمریکا با اعزام ناوگان نظامی خود به خلیج فارس وانمود کرد که هر لحظه آماده حمله به ایران است. البته هنگامی که از حل بحران گروگان گیری از راه سیاسی و خط و نشان کشیدن نظامی ناامید گردید، به فکر اجرای طرح نجات گروگانها و در کنار آن براندازی نظام جمهوری اسلامی افتاد.
در عملیات طبس عدهای از مزدوران داخلی آمریکا نیز با آنها همکاری میکردند. سازمان سیا برای انجام مأموریت نجات گروگانها، از کمک برخی از عوامل نفوذی در ایران استفاده میکرد. اسنادی که بعداً فاش شد، نقش بنی صدر را در رأس این نیروها روشن ساخت.
چند روز پیش از تجاوز طبس، از سوی فرماندهان نظامی که بنی صدر آنها را به کار گماشته بود، یعنی تیمسار شادمهر رئیس وقت ستاد مشترک و تیمسار باقری فرمانده وقت نیروی هوایی، به پایگاه یکم شکاری دستور داده شد توپهای ضدهوایی 23 میلی متری که حریم حفاظتی فرودگاه مهرآباد و خود پایگاه را تأمین میکرد، جمع آوری شود. همین کار در پایگاههای دیگر مانند شیراز و ایستگاه رادار مشهد نیز انجام شده بود.
«جیمی کارتر» در جلسه اضطراری شورای امنیت ملی گفت: «ما باید برای آزادی گروگانها وارد عمل شویم و عملیات در اولین فرصت ممکن باید آغاز شود...»
رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا «ژنرال جونز»، تاریخ 4 اردیبهشتماه 59 را مناسبترین زمان شروع عملیات اعلام کرد. بدین ترتیب غروب روز پنج شنبه همان تاریخ تعداد شش فروند هواپیمای 130-C آمریکایی، نود نفر کماندوی این عملیات را که آمریکاییها نام آن را «نور سبز» یا «دلتا» انتخاب کرده بودند، از قاهره به ناو هواپیمابر «NIMITZ» در دریای عمان و نزدیک آبهای ایران منتقل کردند. نیمهشب پنجشنبه هواپیماهای مذکور و هشت فروند هلیکوپتر نفربر از عرشه ی ناو هواپیما بر«NIMITZ» برخاستند و با پرواز در ارتفاع کم راهی ایران شدند.
طبق نقشه هواپیماها و هلیکوپترها باید در فرودگاه شمارهی 1 واقع در صحرای طبس فرود آیند، سپس هلیکوپترها، کماندوها را به اطراف تهران منتقل کنند تا از آنجا با کامیونها و خودروهایی که از قبل توسط عمال داخلی و نفوذی آمریکا آماده شده بود، به اطراف جاسوسخانه (ساختمان سفارت سابق آمریکا) انتقال یابند.
پس از ورود به حریم ایران اسلامی، یکی از هلیکوپترها در 120 کیلومتری شهر راور کرمان دچار نقص فنی شد و ناگزیر فرود آمد. سرنشینان این هلی کوپتر به هلی کوپتر دیگری منتقل شدند که پس از طی مسافتی دستگاه هیدرولیک این هلیکوپتر نیز از کار افتاد، اما توانست خود را به ناو هواپیمابر برساند.
در هر صورت، شش فروند هواپیمای 130-C و شش فروند هلی کوپتر در محل مورد نظر واقع در صحرای طبس در تاریکی شب فرود آمدند. یکی دیگر از هلیکوپترها در حال سوختگیری برای اجرای مرحلهی بعدی عملیات، دچار نقص فنی شد. با از کار افتادن این هلی کوپتر، تمام برنامههای امریکاییها بهم خورد. زیرا با محاسباتی که انجام داده بودند، برای انجام مرحله بعدی عملیات حداقل به شش فروند هلی کوپتر نیاز داشتند. موقعیت به ناو «NIMITZ» و از آنجا به کاخ سفید گزارش شد و از رئیس جمهور کسب تکلیف شد.
کارتر دستور توقف عملیات و عقب نشینی را صادر کرد، اما سپاه شیطان در چنگال عذاب الهی گرفتار شد. آن هنگام که آمریکاییها قصد بازگشت کردند، توفانی از شن برخاست، هواپیماها و هلیکوپترهای آمریکایی، در حال برخاستن از زمین دچار مشکل شدند. یک هواپیما و یک فروند هلی کوپتر با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفتند. در اثر حادثه هشت تن از آمریکاییها در آتش عذاب الهی سوختند و بقیهی پرندههای جنگی نیز از خاک ایران اسلامی فرار کردند.
انتهای پیام