شناسه خبر : 58879
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1397 , 11:02
اشتراک گذاری در :
عکس روز

خاطراتی از آیت‌ الله

خاطراتی از آیت‌ الله


 
شفقنا- امروز سالگرد شهادت یک الگوی فعالیت‌های داوطلبانه و خیریه است؛ آیت‌الله مهدی شاه‌آبادی. خاطرات، الگوها و تصاویری که از وی به یادگار مانده شاید شباهتی با رفتار بسیاری از دولتمردان ما نداشته باشد، اما اگر قدری انصاف داشته باشیم خواهیم گفت که در فضای امروزی که مشارکت و همدلی نیاز جدی مردم خوب کشورمان است جای او و امثال او چه بسیار خالی است. او در ‌سال ۶٣ در چنین روزی در جزیره مجنون به شهادت رسید. نگاهی به برخی خاطرات او خواهد توانست سرفصل جدیدی را در تبلیغ و ترویج به روی داوطلبان بگشاید.

روزنامه شهروند نوشت، به عنوان مثال می‌توان به عنصر امیدواری و تلاش در تفکر و رفتار او اشاره کرد. در دوران قبل از انقلاب برای تبلیغ، او و همسرش بچه‌ها را برمی‌داشته‌اند و به روستاها می‌رفته‌اند. با توجه به تبلیغات رژیم علیه روحانیت‌، او جاهایی را انتخاب می‌کند که سختی بیشتر و نیاز شدیدتری داشته باشند و نوعا از نظر شرایط زندگی مشکل‌تر باشند. آنها هنگام ورود در بعضی از روستاها با طردشدگی مواجه می‌شده‌‌اند. گاهی می‌شده که بر اثر تبلیغات سوء رژیم، افراد روستا حتی از فروش نان به آنها خودداری می‌کردند؛ لذا خانواده او همراه خود نان خشک و پنیر به روستا می‌آوردند تا در کوتاه‌مدت راه حلی برای تغذیه بیابند، اما سرانجام او آن‌قدر در رفتار و همدلی با مردم حوصله و پشتکار به خرج می‌دهد که رفتار روستاییان در روزهای آخر اقامت با روزهای ورود، تفاوتی توصیف‌ناپذیر می‌کند و مردم با اصرار و التماس می‌خواهند از بازگشت او جلوگیری کنند.
یا به عنوان نمونه، شهید شاه‌آبادی در اوایل ورود به روستای فشم، وقتی سراغ مسجد محل را از اهالی می‌گیرد با مکانی متروکه روبه‌رو می‌شود که با تلاش بسیار، پس از ٢ روز، موفق به گشودن درِ آن می‌شود؛ مکانی که کف آن به‌قدری پستی و بلندی داشته که به‌عنوان مصلّی قابلیت استفاده نداشته اما او به همراه فرزند (تنها مأمومش) تا یک ماه به تنهایی به مسجد می‌رفته، درحالی‌که هیچ‌کس برای اقتدا به او، به مسجد نیامده و او در بازگشت به منزل، به دلیل احتیاط به سبب ناهمواری سطح مسجد، نماز را اعاده می‌کرده است، اما رفتن به مسجد را تعطیل نمی‌کند. یک شب به سراغ جوان پهلوان و کشتی‌گیر محله می‌رود و با برقراری ارتباط با او و جوانان دیگر باب دوستی را می‌گشاید. سپس از همسر خود درخواست می‌کند غذایی تهیه کند و بدین‌ترتیب همراه با جوانان محله چندین شب متوالی به کوهنوردی می‌رود و آرام‌آرام پای آنان را به مسجد باز می‌کند تا این‌که پس از مدتی آمدن به مسجد و نماز خواندن یا تنها نماز خواندن، به شهید شاه‌آبادی علاقه‌مند شده و به ایشان اقتدا می‌کنند.
زمانی طبق درخواست ساواک او را به بانه تبعید می‌کنند. شاه‌آبادی در مدت تبعید خود، هیچ‌یک از نمازهای یومیه‌‌اش را در منزل نمی‌خواند، بلکه در همه جماعات شرکت می‌‌کرد و حتی در یک یا چند مسجد خاص نماز نمی‌‌خواند، بلکه سعی می‌‌کرد در همه چهارده مسجدی که در این شهر بود به‌نوبت حضور یابد. این شیوه، در کنار زندگی ساده، همراه با همدردی و تواضع سبب شد مردم به او علاقه‌‌مند شوند و کم‌کم بانه نیز به عرصه جدید مبارزات او تبدیل شود. ازجمله این‌که با وجود مخالفت شهربانی، برای دانش‌‌آموزان و جوانان بانه، کلاس‌‌های تعلیم و تفسیر قرآن دایر کرد و سرانجام ساواک پس از ۶ ماه از تبعید او صرف نظر کرد و خواهان برگشت او شد.
دوری او از اسراف زبانزد بود. همیشه بدترین میوه را از میوه‌فروشی می‌خرید و می‌گفت هیچ‌کس نیست این نعمت خدا را بخورد. حالا من این قسمت خراب میوه را جدا می‌کنم و بخش سالم آن را می‌خورم، چه اشکالی دارد؟
شاید اگر بخواهیم نمونه‌هایی از رفتار و کردار او را ذکر کنیم باید به موارد زیادی اشاره کنیم. مهم این است که این‌روزها وجود الگوهایی همچون شهید شاه‌آبادی نیازمند بازنمایی ما در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی است و پرداختن به زندگی این عزیزان می‌تواند راهکارهایی را در زندگی روزمره پیش پای ما بنهد

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi