29 اسفند 1402 / ۰۹ رمضان ۱۴۴۵
شناسه خبر : 59163
سه شنبه 25 ارديبهشت 1397 , 13:35
سه شنبه 25 ارديبهشت 1397 , 13:35
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
بهارِ دوستی، خانه ای درخورد دیجیتالیسم
سید مهدی حسینی
نکاتی پیرامون قبل و بعد از انتخابات
امانالله دهقان فرد
بازگشت قدرت به صحن منَشاء تحولات بزرگ
سیدمحمدرضا میرشمسی
منافع ملی، بزرگی و مجازی سازی
سید مهدی حسینی
همراهی با مردم یا همکاری با دشمن؟!
حسین شریعتمداری
تاوانی که شیعیان عربستان برای اعتقادات خود می پردازند
مطالعات خلیج فارس
سخنی برای بعد از این
سید محمدرضا میرشمسی
ادبیات ایثار و شهادت
عیدانه ای برای مجاهدان بی مثال وطن
شهیدگمنام
مثل شهدا
مجتبی رحماندوست
قهرمان را باید مثل یک قهرمان تشییع کرد!
زهرا خراسانی
گزارش و گفت و گو
بازی بزرگ را خواهند باخت
حسام الدین برومند - این روزها دو خبر اصلی درسطح جهانی بازتاب پیدا کرده و در پشت هر دو خبر به اصطلاح این ترامپ بوده که نقش آفرینی کرده است! یکی خبر انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس غربی که دیروز(دوشنبه 24 اردیبهشت97) مقارن با تظاهرات سراسری اعتراضی در سالروز اشغال فلسطین (یوم النکبه) انجام شد و دیگری خبر خروج آمریکا از برجام که چند روز پیش رخ داد. سوالی که همین ابتدای بحث باید به میان کشیده شود این است که آیا میان این دو موضوع یعنی انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس غربی و خروج آمریکا از برجام ارتباطی وجود دارد؟ اگر جواب مثبت است، ترامپ که در هردوی این اتفاقات خبرساز شده چه سناریویی را در پی این دو اقدام دارد دنبال می کند؟ برای پاسخ به این قبیل سوالات و آنالیز شواهد و قرائنی که در ماه های گذشته در این باره اتفاق افتاده چند نکته قابل اعتناست.
یکم - در تمامی 18 سال گذشته یعنی از زمان حادثه خودساخته 11سپتامبر تا در پی آن قشون کشی و جنگ افروزی آمریکایی ها در افغانستان و عراق درسال های 2001 و 2003، هدف واشنگتن با ژست کدخدایی دنیا، این بوده که منطقه غرب آسیا را به "خاورمیانه آمریکایی" تبدیل نمایند! برای همین در سال 2003، طرح "خاورمیانه بزرگ" را پیش کشیدند که در نهایت نگرفت تا اینکه در ژوئن 2006 ، کاندولیزا رایس، وزیرخارجه وقت آمریکا در تل آویو طرح" خاورمیانه جدید" را به عنوان جایگزین طرح قبلی به اصطلاح به رخ کشید و حتی جنگ 33روزه در همان سال را درد زایمان خاورمیانه جدید دانست! اما هم طرح خاورمیانه جدید و هم جنگ 33 روزه ، نتایج تلخی برای آمریکایی ها داشت. در چند سال گذشته و پس از شکست طرح های قبلی مورد اشاره، تمرکز آمریکایی ها و جبهه غربی-عربی –عبری ، خلق و سازماندهی داعش بود تا کار جبهه مقاومت را برای همیشه به زعم و پندار خودشان یکسره کنند. البته به موازات حمایت و پشتیبانی از اسلام وهابی و تکفیری، از اسلام سکولار و خط سازش در منطقه هم بصورت ویژه و راهبردی حمایت کردند. و بالاخره موضوع دیگری که از سوی آمریکایی ها به عنوان یک پروژه برای شکل گیری خاورمیانه با مختصات آمریکایی دنبال شد، تلاش برای انقلاب زدایی از ایران اسلامی بود که الهام بخش روحیه ایدئولوژیک و ایمانی در مقابله فتنه ها و سناریو های آمریکایی بوده است. این انقلاب زدایی به گفته مقامات آمریکایی و ادبیات رسانه ها و اندیشکده های آنها با از طریق توافق هسته ای و برجام قرار بوده عملی گردد اما درنهایت شواهد آشکار منطقه به وضوح نشان می دهد که شیطان بزرگ علی رغم همه این طرح ها و پروژه ها در منطقه غرب آسیا زمین گیر شده است.
دوم - ترامپ در شرایطی به کرسی ریاست جمهوری آمریکا رسیده که شاهد شکست طرح های واشنگتن در منطقه غرب آسیا بوده و برای همین در نطق های انتخاباتی اش بر این مسایل و از جمله خلق داعش توسط آمریکا تاکید کرد. او چندی پیش هم با لحنی اعتراضی و در مقام انتقاد به دولتهای قبلی آمریکا گفت: "واشنگتن در سالهای گذشته ۷ تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کرده است."
بنابراین ترامپ از چند ماه پیش یک بازی بزرگ را طبق معادلات خود و به اصطلاح با نگاه تجربه آموزاز شکست های آمریکا در طرح های قبلی کلید زده که اینجا ارتباط میان موضوع انتقال سفارت آمریکا ازتل آویو به قدس و خروج کاخ سفید از برجام برملا می شود. مساله انتقال سفارت آمریکا به قدس چیزی جز مشروعیت زایی برای رژیم نحسِ نجسِ صهیونیستی نیست و از سوی دیگر خروج آمریکا از برجام برای یک به اصطلاح توافق بزرگ تری دیده شده که برجام موشکی و منطقه ای را درپی داشته باشد. در این صورت، اگر به فرض محال ایران از برنامه موشکی و نفوذ منطقه ای خود دور شود؛ این چیزی جز مشروعیت زایی برای صهیونیست های کودک کش است؟
داخل پرانتز سخنان تازه پمپئو وزیر خارجه آمریکا در گفت وگو با شبکه تلویزیونی فاکس نیوز قابل توجه است که به صراحت ادعا می کند: "امیدوارم که در روزها و هفته های آینده، ما بتوانیم به توافق جامع و کامل دست یابیم که بطور حقیقی کارایی داشته باشد و جهان را در برابر رفتار ایران محافظت کند. ما توافقی می خواهیم که نه تنها جهان را از شر برنامه های هسته ای ایران، بلکه از شر برنامه های موشکی و رفتار مضر این کشور محافظت نماید. به همین منظور و برای رسیدن به این هدف، من به همکاری با کشورهای اروپایی ادامه خواهم داد..."
سوم - و بالاخره باید گفت؛ انتهای بازی ترامپ از یکسو این است که مساله فلسطین را برای همیشه خاتمه ببخشد و از سوی دیگر ایران اسلامی را به عنوان موتور محرکه تحرکات اسلامی و نبض جبهه مقاومت به اصطلاح مهار و مدیریت کند و اگر دست ایران را از منطقه قطع کند، موضوع حزب الله و حشدالشعبی و انصارالله و... نیز تمام است اما ترامپ این بازی بزرگ را به دلیل خطای راهبردی در محاسبات خواهد باخت. چون اولا؛ با افتتاح خفت بار سفارت آمریکا در قدس، مساله تمام نشده بلکه شروع شده و این بار انتفاضه ای با وحدت و همبستگی ملی فلسطینی ها آغاز خواهد شد که از قضا دیروز در اهپیمایی اعتراضی یوم النکبه ، نشانه های ایستادگی و رشادت نسل جوان فلسطینی کاملا هویدا بود. دوما؛ محاسبه غلط اندر غلط ترامپ این است که می پندارد می تواند برجام موشکی و منطقه ای به ایران تحمیل کند و این در حالی است که تجربه برجام هسته ای برای ملت ما، راه هرگونه برجام شماره دو، سه و ... را بسته است ولو اینکه عده ای در داخل برجام اروپایی- نه صرفا مذاکره با اروپا- را خواب ببینند.
چند سال پیش وقتی مهمان یک دانشگاه نروژی بودم یک استاد ایرانی الاصل آن دانشگاه بازدیدی از دانشگاه را به من پیشنهاد کرد و طی ٣ ساعت بازدید پیاده ، او با اشتیاق بسیار زیادی برای من دربارۀ دانشگاه ، کتابخانه ، اهداف و سایر چیزها توضیح داد . در انتهای بازدید که به ناهار ختم شد از او دلیل این همه اشتیاقش را جویا شدم گفت : راستش محیط و فضای آموزشی این دانشگاه به من آرامش میدهد ، با آنکه ایرانی الاصل هستم اما همه به من احترام می گذارند ، دانشگاه مرا در سه کمیته عضو کرده تا مشارکت کنم ، دانشجو و استاد میخواهند بیاموزند ، نمیخواهم بگویم ایران وطنم نیست اما اینجا خانۀ اصلی من است
محبت میکنم محبت میبینم ، راست میگویم راست میگویند ، بد کسی را نمیخواهم بد مرا نمیخواهند ، وظایفم را انجام میدهم وظایفشان را انجام میدهند ، مشورت میکنم مشورت میکنند ، خیانت نمیکنم خیانت نمیکنند ، منظم هستم منظم هستند ، بدگویی نمیکنم بدگویی نمیکنند ، با حرفم آزارشان نمیدهم با حرفشان آزارم نمیدهند ، همکاری میکنم و همکاری میکنند
✅ تلقی و حسی که از این گفتوگو پیدا کردم این بود که چقدر این انسان نرمال است . فرد نرمال خوبی ببیند خوبی میکند اما اگر همان فرد بکبار #حذف شد دیگر احتیاط میکند ، وقتی به او خیانت شد فاصله میگیرد ، وقتی دروغ گفتند بدبین میشود ، وقتی از او سوء استفاده کردند درمحبت کردن تردید میکند ، اگر شخصی در قبال محبت کردن ، احترام گذاشتن و وظیفه شناس بودن واکنشهای منفی و مخرب ببیند چه روحیهای برای همکاری خواهد داشت ؟ همکاری و یا عدم همکاری معمولا در مقام عکسالعمل به رفتارهای دیگران انجام میپذیرد
تابه حال تجربه کردهاید که وقتی در ترافیک آرام رانندگی میکنید ناگهان اتومبیلی در شانۀ خاکی جاده سعی میکند از دیگران سبقت بگیرد ، معمولا در آن لحظه در ذهن انسان نرمال این اندیشه شکل میگیرد که چرا من باید ساعتها در ترافیک قانون را رعایت کنم اما دیگری این کار را نمیکند ؟ افراد در برابر رفتارهای بدی که انجام میدهند نباید مصونیت داشته باشند ، در چارچوبی که شایسته سالاری نباشد دروغ گفتن بدون مجازات بماند و غرور برتر از مصلحت باشد نرمالها فرار میکنند
✅ بحرانها در جامعه انباشته میشود ، وقتی عدهای نور چشمی از حاشیۀ خاکی حرکت نمایند و بدون مجازات حقوق دیگران را رعایت نکنند !!
محبت میکنم محبت میبینم ، راست میگویم راست میگویند ، بد کسی را نمیخواهم بد مرا نمیخواهند ، وظایفم را انجام میدهم وظایفشان را انجام میدهند ، مشورت میکنم مشورت میکنند ، خیانت نمیکنم خیانت نمیکنند ، منظم هستم منظم هستند ، بدگویی نمیکنم بدگویی نمیکنند ، با حرفم آزارشان نمیدهم با حرفشان آزارم نمیدهند ، همکاری میکنم و همکاری میکنند
✅ تلقی و حسی که از این گفتوگو پیدا کردم این بود که چقدر این انسان نرمال است . فرد نرمال خوبی ببیند خوبی میکند اما اگر همان فرد بکبار #حذف شد دیگر احتیاط میکند ، وقتی به او خیانت شد فاصله میگیرد ، وقتی دروغ گفتند بدبین میشود ، وقتی از او سوء استفاده کردند درمحبت کردن تردید میکند ، اگر شخصی در قبال محبت کردن ، احترام گذاشتن و وظیفه شناس بودن واکنشهای منفی و مخرب ببیند چه روحیهای برای همکاری خواهد داشت ؟ همکاری و یا عدم همکاری معمولا در مقام عکسالعمل به رفتارهای دیگران انجام میپذیرد
تابه حال تجربه کردهاید که وقتی در ترافیک آرام رانندگی میکنید ناگهان اتومبیلی در شانۀ خاکی جاده سعی میکند از دیگران سبقت بگیرد ، معمولا در آن لحظه در ذهن انسان نرمال این اندیشه شکل میگیرد که چرا من باید ساعتها در ترافیک قانون را رعایت کنم اما دیگری این کار را نمیکند ؟ افراد در برابر رفتارهای بدی که انجام میدهند نباید مصونیت داشته باشند ، در چارچوبی که شایسته سالاری نباشد دروغ گفتن بدون مجازات بماند و غرور برتر از مصلحت باشد نرمالها فرار میکنند
✅ بحرانها در جامعه انباشته میشود ، وقتی عدهای نور چشمی از حاشیۀ خاکی حرکت نمایند و بدون مجازات حقوق دیگران را رعایت نکنند !!
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
مثل گندم درویمان کردند
علی کرمی
روایتی از فوتبال پیرمردها مقابل دشمن بعثی
محمدعلی نوریان
روزی که فرمانده ارتش به پای پدرش افتاد
خواهر شهید
وقتی سربازان بعثی به ایرانیها التماس کردند
کتاب خاکریزوخاطره
معرفی کتاب
ندانی که ایران نشست من است
جهان سر به سر زیر دست من است
دریغ است ایران که ویران شود
کُنام پلنگان و شیران شود
همه سر به سر تن به کشتن دهیم
بِه از آنکه کشور به دشمن دهیم
چنین گفت موبد که مُردن به نام
بهْ از زنده ، دشمن بدو شاد کام
چو ایران نباشد تن من مباد
در این بُوم و بَر زنده یک تن مباد ...
* امام در 29 آبان 65 فرمود «هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر آمریکا، فریاد میزنند سر مسئولینمان» چه شده است؟ در یک چنین مسأله مهمی باید همه دست به دست هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که وحدت دارید، چرا شما میخواهید تفرقه و دو دستگی ایجاد کنید، چه شده است شما را و کجا دارید میروید؟ «این تذهبون؟». بعد فرمود تندرو و کندرو و دو دستگی در کشور ایجاد نکنید و این خلاف اسلام، دیانت و انصاف است.