شناسه خبر : 59331
پنجشنبه 31 خرداد 1397 , 11:45
اشتراک گذاری در :
عکس روز

گزارش جزئیات نشست‌ انجمن‌جانبازان‌نخاعی با مسئولان بنیاد استان‌تهران(بخش پایانی)

همان طور که در بخش نخست این گزارش، با عنوان «گزارشی از جزئیات نشست‌ مشترک انجمن‌جانبازان‌ نخاعی و مسئولان بنیاد استان‌ تهران» مشاهده کردید، چندی پیش نشست مشترک مدیرکل و معاونان بنیاد استان تهران با اعضای انجمن جانبازان نخاعی در محل این انجمن برگزار گردید. در این نشست ابتدا...

فاش نیوز -  همان طور که در بخش نخست این گزارش، با عنوان «گزارشی از جزئیات نشست‌ مشترک انجمن‌جانبازان‌ نخاعی و مسئولان بنیاد استان‌ تهران» مشاهده کردید، چندی پیش نشست مشترک مدیرکل و معاونان بنیاد استان تهران با اعضای انجمن جانبازان نخاعی در محل این انجمن برگزار گردید. در این نشست ابتدا اعضای هیئت مدیره انجمن با معرفی حسین اسرافیلی، رئیس هیئت مدیره به بیان نظرات خود و مسایل و مشکلات کمیته های مربوطه پرداختند که مشروح اظهارات آنان تقدیم حضورتان گردید.

پس از اظهارات و طرح مشکلات و مسایل مختلف از سوی اعضای هیئت مدیره انجمن جانبازان نخاعی، نادر نصیری، مدیرکل بنیاد استان تهران و معاونانش به بیان پاسخ ها و نقطه نظرات خود در باره مسایل و موارد مطرح شده پرداختند که جزئیات آن در قالب گزارش بخش دوم این دیدار از نظرتان می گذرد:

- نصیری(خطاب به نورچه ای): شما دو حوزه فرهنگی ورزشی را مفید و مختصر توضیح دهید.

- نورچه ای: من هم سلام دارم خدمت شما سروران ارجمند. ولادت حضرت علی اکبر امام حسین علیه السلام و روز جوان را تبریک عرض می کنم. این افتخار را دارم که در خدمت شما باشم. ما با خیلی از دوستانی که اینجا حضور دارند سال های متمادی است که از نزدیک آشنا هستیم. من خودم سال های بسیاری در شهرک شاهد زندگی می کردم. آقای اسرافیلی آنجا بوده اند بیشتر دوستان در آنجا مرا به اسم کوچک صدا می زنند و می‌گویند حاج داوود، و من افتخار می کنم چون خانم من فرزند شهید است من سالیان بسیاری را در آنجا بوده ام؛ این را خدمت آقای ساقی و دوستان دیگر که کمتر با من آشنا هستند عرض می کنم. من خدمت دوستان این را عرض بکنم که بعضی از همکاران جوان هستند و برخوردهایشان شاید بد باشد. ما از طرف همه آنها از شما عذرخواهی می‌کنیم و شرمنده شما هستیم آقای محبی من دست شما را می بوسم.

 

- محبی: اینها را من باب نمونه عرض کردم.

 

- نورچه ای: مسائلی را در مورد حوزه فرهنگی فرمودید. ما درتمام برنامه ها با حاج حسین آقا اسرافیلی ارتباط کاری داریم؛ در مراسم تشییع، محرم، عید، این ارتباط وجود دارد. بنیاد هم یک مجموعه است که من نمی‌خواهم خیلی از بنیاد دفاع کنم یا از آن طرف رها کنم اما همیشه حق به جانب جانباز است یعنی اگر دنیا را هم جمع کنید و به آقای اسرافیلی بدهیم آقای اسرافیلی نمی‌تواند آقای مسعودی را از روی ویلچر بلند کند یعنی ممکن است همه امکانات رفاهی را برایشان فراهم کنید اما باز نمی توانیم آن درد جانباز را درک کنیم.

 

- ساقی: ببخشید یک مطلب را بگویم، این خیلی مد شده است که دنیا را هم به شما بدهیم نمی توانیم درد شما را بفهمیم.

 

- نورچه ای:  یکی شاید زبانی بگوید من دلی می گویم.

 

- ساقی: ببینید این فکر ایجاد می‌شود که شما انگار تمام امکانات رفاهی را فراهم کرده اید اما حق ما بیشتر از اینهاست؛ اینطوری مصطلح شده است.

 

- نورچه ای: نه منظور من این است که اگر همه دنیا را جمع کنیم نمی توانیم بند انگشت جانباز را برگردانیم. من می خواهم این را عرض کنم که به نظر من بنیاد در همه گروه ها نتوانسته آنطور که باید کار کند؛ مثلا ما جانبازان نخاعی داریم "آقای حمیدزاده"  که هرچند وقت یکبار نابینا می‌شود. فکر نمی‌کنم کسی هم در موردش اطلاعی داشته باشد چون اصلا بین گروه ها نمی آید؛ اما ایشان شرایط خاص خودش را دارد؛ ضمن نخاعی بودن در کنار آن، یک بار چشم چپش یا هر دو چشمش نابینا می‌شود. من این را از نزدیک دیده ام.  در حوزه فرهنگی امکانات بنیاد محدود است. اگر امکانات خیلی خیلی مختصری هم هست که اصلاً جوابگو نیست معمولاً مربوط به جاهایی است که جانبازان درآنجا به صورت مجتمعی هستند؛ مانند شهرک ها (شهرک تهران پارس، شهرک شاهد) یا در خود آسایشگاه ها هستند.

متاسفانه دوستانی که در آسایشگاه ها هستند این امکانات را متعلق به خود می دانند و اجازه نمی دهند که از حوزه های دیگر بیایند و از این خدمات بهره مند شوند و این از معضلاتی است که در ارائه خدمات با آن دچار چالش هستیم. از آن طرف با توجه به نیاز این مکان ها برای نگهداری و بروزرسانی، ما این ها را به موسسات واگذار کرده ایم. این که گفته می شود این ها به دنبال درآمد زایی هستند، کاملا درست است. ما در 24 - 23 اسفند که آقای شهیدی به سمینار معاونین فرهنگی آمده بودند این قول را از ایشان گرفتیم و درآن جلسه هم مطرح کردیم که بنیاد استان ها یک مکانی را به عنوان ورزشگاه داشته باشند که حالا این ورزشگاه را ما به موسسات داده ایم تا ورزشگاه ها قوی تر شود. اما دیگر امکان بهره برداری جانبازان وجود ندارد. ایشان در همان جلسه دستور پیگیری جدی دادند و در جلسه بعدی 21- 20 فروردین ماه مجدد با ایشان جلسه داشتیم، مقرر شد که بخشی از سانس های خوب را با انتخاب بنیاد در اختیار جانبازان قرار دهند. همان طور که آقای مدنی فرمودند که «این ها را در اختیار ما بگذارید تا بهره مند شویم»، این ورزشگاه ها نیاز به بازسازی دارند و به همین دلیل در اختیار موسسات قرار گرفته اند. در ارتباط با حوزه هایی که شما فرمودید درست است، مکان هایی مانند کردان مال بنیاد بوده است اما اختیار آنها در حوزه تهران نیست. من باید از آنها تقاضا کنم مثلا برای 20-10 دوره از آنها تقاضای سهمیه کنم، حال سهمیه هایی که می دهند ممکن است زمان هایی باشد که مناسب ایثارگران نباشد مثلا اردیبهشت و خرداد ماه می دهند، بعد به جانباز می گوییم بیا و استفاده کن، می گوید بچه های من محصل هستند و الان امکان استفاده برایم وجود ندارد و من باید دوباره درخواست سهمیه بدهم.

 

- گلمحمدی: بیشتر این سهمیه ها که به شما می دهند پرسنل استفاده می کنند، شما باید بین سهمیه پرسنل و جانبازان تفکیک قائل شوید.

 

 - نورچه ای: من به شما این را عرض کنم که شما یک مورد هم در تهران نمی توانید بگویید که از سهمیه هایی که به ما می دهند برای پرسنل استفاده شده است. آنها بصورت آزاد استفاده می کنند. 

 

- گلمحمدی: من بالای سر بخش فرهنگی در مناطق بودم که به جانباز زنگ زدند و جانباز گفت نمی توانم بیایم، به جانباز بعدی زنگ نزندند، به راننده گفتند تو بیا برو.

 

- نورچه ای: من سعیم بر این است در خدماتی که می دهم شفاف سازی داشته باشم. آقای اسرافیلی با من بیشتر آشنا هستند اما در هر صورت من یک زیرمجموعه ای دارم و ممکن است زیرمجموعه ی من در منطقه خطایی کند که از دید من پنهان است. از شما خواهش می کنم و دست شما را می بوسم و تقاضا دارم این موارد را به من اطلاع دهید تا بتوانیم پیگیری کنیم. نقش نظارتی و بازرسی بنیاد برای همین است.

 

- گلمحمدی : این که گفتید کارمند آزاد می رود یعنی چه؟

 

-  نورچه ای: می تواند با 20% تخفیف برود و ثبت نام کند.

 

-  گلمحمدی : جانباز هم می تواند به این صورت برود؟

 

- نورچه ای: بله جانباز هم می تواند برود؛ برای همه این امکان وجود دارد. البته من کردان را عرض می کنم. بعضی از این ها مربوط به بنیاد تهران نیست و کشوری است. البته در پیک هایی که مشتری نباشد، آزاد انجام می شود.

 

- اسد زاده : یعنی هر جانباز با کردان تماس بگیرد می تواند به صورت آزاد برود؟

 

- نورچه ای: به سازمان سیاحتی کوثر مراجعه کند. اگر پیک شلوغ نباشد 20% تخفیف می دهند. به جانبازان تا 40% هم تخفیف می دهند. بعضا اگر زمان پیک نباشد تا 60% هم تخفیف دارد.

 

- اسد زاده : برای اطلاع رسانی به دوستان سئوال کردم.

 

- نورچه ای: آقای اسدزاده فرمودند برای 200 نفر جانباز نخاعی قرار است انتخاباتی را برگزار کنید. برای مکان آن، ما مرکز سیدالشهدا را داریم. البته در آنجا تردد جانباز ویلچری مشکل است. باید جایی باشد مثل سالن باز یا اگر سالن ورزشی باشد.

 

- اسد زاده: آسایشگاه شهید بهشتی را هماهنگ کنید.

 

-  نورچه ای: آن را من هماهنگ می کنم.

 

- گلمحمدی: تالارهای سپاه و ارتش هم خوب است، در صورتیکه شما پذیرایی اش را به عهده بگیرید.

 

- نورچه ای: آن را هم می توان هماهنگ کرد و پذیرایی اش را ما انجام می دهیم. در مورد دو تن از جانبازانی که فرمودید آقای آزادبخش و سیاتیری، من نوشتم تا آقای مهندس دستور دهند و آقای غفوری پیگیری کنند. جناب آقای مسعودی! در مورد جشنواره ها من واقعا از شما تشکر می کنم و از دوستان مخابراتی تشکر می کنم. کاملا درست فرمودید؛ برنامه اجرا می شود و من روسیاه می آیم و در برنامه شرکت می کنم. آقای اسد زاده آنقدر به من زنگ می زنند و من همیشه می گویم که واقعا خجالت می کشم که شرکت کنم. شما کاملا درست می فرمایید. شاید در سال های قبل ما یک صدم هزینه های آقای اسدزاده را کمک کرده باشیم.

 

- ساقی: این کاردانی خود بچه هاست و فکر نکنید آنها هم به همین راحتی کار را انجام می دهند، چون بچه ها از جیب هزینه می کنند و جاهایی هست که این هزینه ها جبران می شود.

 

- نورچه ای: واقعیت این است که دست دوستان مخابراتی که در این 6-5 سال خدمات رایگان می دهند را باید بوسید و خدمات به دوستان در غرب تهران می دهند من اینها را به عینه دیده ام و این حقیقتا جای تشکر دارد. در جشنواره ها تا سال گذشته کمک های ناچیز قطره ای کرده ایم. فقط در جشنواره امسال سهیم نبوده ایم و قول می دهم اگر اعتباری باشد در خدمتتان باشیم.

جشنواره ها که فرمودند کار بسیار خوبی است اما باید این نکته را عرض کنم که باشگاهی مثل باشگاه ایثار که آقای حسین زاده و آقای اسرافیلی و آقای گلمحمدی آنجا هستند همین مسابقات ورزشی را در رده های مختلف انجام برگزار می کنند. خوشبختانه سالن ورزشی آنجا مربوط به بنیاد است. دوستانی که در شرق تهران هستند از آنجا می توانند استفاده کنند. من لازم می دانم عرض کنم آن کار انجام می شود. آقای مهندس! لطفا شما دستوری در رابطه با استخر دوکوهه بفرمایید که آقای اسرافیلی قراردادش را خدمت شما آوردند. این دوستان زحمت کشیده اند دو سانس را برای ما می گذارند. مثلا پنجشنبه ها را می دهد. علت هم دارد چون ایثارگر جانباز وقتی مراجعه می کند شرایط متفاوتی دارد؛ تا زمانی که به کنار استخر برسد و ویلچر را بگذارد و آماده بشود یک سانس را از دست داده است. برای همین ما دو سانس را پشت سر هم گذاشته ایم، چون زمان را از دست می دادیم دوستان سپاه هم یک سانس را رایگان گرفتند و از سانس بعدی از بنیاد پول می  گیرند و می گویند ما از دوسانس 50% پول را گرفته ایم و تقریبا 5-4 سال است که تغییر قیمت نداشته ایم و این کار از زحمات آقای اسرافیلی و آقای چناری است که تشکر می کنم.

 

- اسرافیلی: البته این مجموعه استخر یادگار سردار شهید همدانی است. ما رفتیم خدمتشان و عرض کردیم یک سانس کم است. گفتند: چی می خواهید؟ گفتیم: دو سانس پشت سر هم می خواهیم.  مسئول مجموعه را صدا زدند و گفتند: اگر شده سانس فرمانده ها را کم کن و به جانبازان بده. یعنی هر چه خواستیم انجام دادند. خداوند درجاتشان را متعالی گردانند.

 

-نورچه ای: آقای ملاحسینی فرمودند ظاهرا با کوثر و سپاه صحبتی شده است. اگر امکان دارد با ما مکاتبه ای بکنید تا هم مکاتبه داشته باشیم تا در صورت امکان خدمات را بگیریم. باید این طرح توسط انجمن داده شود و باید بررسی شود. خدایی نکرده اگر برای  یک جانباز در شهرستان، با آن مسیر تردد مشکلی ایجاد شود نه انجمن و نه بنیاد نمی تواند مسئولیت آن را قبول کند و جان افراد را به خطر بیاندازیم. اکثر گردنی ها یا دیالیز می شوند یا مشکلات خاصی دارند. من فکر می کنم برای آن دوستان باید فکر دیگری شود. البته آقای مهندس در رابطه با آسایشگاه ها و اتاق مهمان توضیحاتی می دهند و برنامه ای که در آسایشگاه بقیه الله دارد انجام می شود را توضیح می دهند. آقای گل محمدی در رابطه با سفرهای سیاحتی و زیارتی فرمودند. به این صورت نبوده است که ما مانع کانالی که دوستان انجمن زده اند شویم اما واقعیت این است که سازمان های حمایتی ما مانند سپاه و ارتش و شهرداری و مخصوصا شهرداری در این قضایا حضور کمرنگی دارند و زمانی که ما هم مراجعه می کنیم و می خواهیم برای ایثارگران تسهیلاتی بگیریم، مثلا می گویند آقای اسدزاده آمده است و ما پذیرایی آن روز را انجام داده ایم، یا اتوبوسی برای جانبازان فرستادیم. به هر حال آنها هم زرنگ شده اند و مو را از ماست می کشند. ما هم مانند شما زمانی که کانال می زنیم، به در بسته می خوریم. فرمودید یک سری اتوبوس در کربلا برای ایثارگران هست که خدمات انجام می دهند. آقای نصیری! مطلع باشید که چندین کاروان را آقای اسرافیلی و آقای حسین زاده زحمت کشیدند و گروه های مختلف جانبازی را به کربلا اعزام کردند، من جمله جانبازان نخاعی را هم به کربلا فرستادند و چون از همه گروه های جانبازی بود کار بسیار شایسته ای است. ما در هفته گذشته که خدمت آقای اسرافیلی بودیم و جلسه ای را داشتیم نامه ای را من زده ام و یکی ازاولویت های مرکز را سفر عتبات اعلام کرده ایم یک موضوعی را آقای گلمحمدی در رابطه با سفر اقساطی کربلا فرمودند؛ در رابطه با کربلا سازمان بنیاد هیچ دخالتی نمی کند اما یک گروه از فعالان فرهنگی که همگی فرزند شهید بودند گفتند ما این خدمت را به شما ارائه می دهیم، ما وام می دهیم و بنیاد ضمانت کند که پول وام برمی گردد. گفتند ما این دوستان را از دم قسط به کربلا می بریم و شرایط خاصی هم داشتند، برای بازگشت سود تضمین می خواستند؛  مثلا در صورت فوت افراد بتوانند پول را از بنیاد بگیرند. چون فردی که فوت می کند حقوق بگیر بنیاد نیست و به همین دلیل از بنیاد تضمین می خواستند که همه اینها هزینه های اضافی را به زائرین تحمیل کرده بود و ما به دنبال راهکار جدیدی هستیم. اما بالاخره کاروان برای بردن جانبازان خاص مانند نخاعی طراحی نشده است؛  اما ما می توانیم این کار را بکنیم که آنها بیایند و با شما همکاری کنند. ما می گوییم خدمات را با شما تنظیم کنند؛ مثلا اگر شما هتل خاصی در نجف مدنظرتان است آنها هتل را بگیرند، شما هم 40-30 خانواده را با شرایط قسطی اعزام کنید. البته این قرارداد برای امسال بسته نشده است؛ اگر بسته شد یک کاروان ویژه راه اندازی می شود و ما این را نمی دانیم که عملی می شود یا خیر. چون در هاله ای از ابهام قرار دارد و این را هم نمی دانیم که آنها می توانند این شرایط را انجام دهند یا خیر. از آنها می خواهیم به شما وصل شوند. اگر قراردادها منعقد شد، دوستان را اعزام می کنیم. در مورد سیاحتی موسسه ایثار فرمودیدایده؛ واگذاری آن تقریبا غیر سازمانی بوده است و تصمیم گیری اش با خود آقای شهیدی انجام شده است. قرار شده 40-30 درصد این خدمات به صورت رایگان به ایثارگران بنیاد برگردد. در خصوص مسابقه پیامکی که آقای محبی فرمودند؛ ما خودمان مسابقه قرآنی در رمضان داریم و مربوط به یک گروه خاص نیست و برای تمام جانبازان برگزار می شود. پدر و مادر شهدا و همسر و فرزند جانبازان و آزادگان و کل ایثارگران برای این مسابقه در نظر گرفته شده اند؛ از جانباز 5% تا جانباز 70% می توانند در مسابقه ماه رمضان شرکت کنند و در سطح کشوری برگزار می شود و جایزه هم به آن تعلق می گیرد. ما این کار را داریم انجام می دهیم. اگر بتوانیم، به صورت جداگانه هم انجام می دهیم چون رقم ها بالا نیست. سعی می کنیم حداقل به یکی از برنامه ها کمک کنیم. فرمودید یک سری کتاب که چاپ می شود، ما این کتاب ها را تهیه کنیم و در اختیار شما قرار دهیم که در رابطه با کمک به ایثارگر است. کاملا درست است، این بخش در حوزه استان ها به آن رسیدگی نمی شود و مربوط به حوزه مرکز است و کتاب باید به آنجا برود و درممیزی کتاب ها بررسی شود. اگر مورد تایید قرار گرفت و دارای باری بود که به درد جانباز بخورد چاپ می شود. چون من آنقدر سواد ندارم من فقط می توانم کتاب را بخوانم و از نظر شکل ظاهری و فهم خودم  می توانم بگویم که به درد می خورد یا نه و خدایی نکرده جسارت نمی کنم؛ اما آنها باید ممیزی را انجام دهند. اگر مورد تایید باشد حمایت می کنم. یک نمونه از کتاب ها را با یک درخواست یا از سوی انجمن یا خود شخص به ما بدهید تا ما به مرکز برای ممیزی بفرستیم اگر شد ان شاءالله کمکشان کنیم. درارتباط با تقدیر از همسران جانبازان فرموید؛ ما سعی می کنیم در برنامه های مختلف این کار را انجام دهیم. نمی گویم به صورت گسترده اما به صورت خیلی مختصر انجام داده ایم؛ مثلا اردویی برای همسران جانبازان برگزار کرده ایم و گفته ایم اینها جداگانه به این سفر بروند و یک تغییر حال و هوا برایشان ایجاد شود. این کارهایی که مختصر انجام داده ایم به صورت قطره ای در مقابل دریاست. یک سری موارد را هم جناب آقای مدنی در مورد تفاوت بین آسایشگاه ها و بیرون گفتند؛ من خودم این را عرض می کنم که چون ما با آنها مواجهیم آنها هم حرف هایی دارند. من جسارت نمی کنم، آقای ساقی عزیزی هستند که بعضا در آسایشگاه حضور دارند و بالاخره این نوع مسائل را بهتر درک می کنند. حالا باید یک فکر اساسی شود.

 

- ساقی: این را من به دوستان هم عرض کردم؛ باید هر کاری که صورت می گیرد نمایندگان آنها هم حضور داشته باشند. چون آنها نمایندگان خاصی دارند و مشکلات خاصی هم دارند. بهتر است با تعامل با خودشان این مشکلات حل شود.

 

- نصیری: من در این باره توضیح می دهم.

 

- نورچه ای: در مورد تبعیض در اردوگاه ها این را عرض می کنم که به صورت محدود وجود دارد. اگر تقسیماتی برای مناطق هست، ما بین همه تقسیم می کنیم. حتی یک دانه را هم برای اداره کل نگه نمی داریم و به مناطق می دهیم. اما خب بعضی از گروه های ایثارگر به سراغ بنیاد می آیند و سراغ ما نمی آیند و سراغ افراد بالاتر از ما می روند، مثلا می روند پیش آقای شهیدی یا آقای میرمرادی و یا آقای کاویانی و یک خدمت خاصی را می گیرند و این از عهده من خارج است مثلا جانبازی از آسایشگاه امام خمینی یک سری خدمات گرفته است، بعد بچه های آسایشگاه شهید بهشتی می گویند چرا به ما نمی دهید؛ این ازعهده من خارج است. مثلا یک روز آقای کاویانی به دیدار جانبازان آسایشگاه امام خمینی رفتند. آنها گفته اند ما را به قم بفرستید. آقای کاویانی هم دستور دادند تا آنها را به قم اعزام کنند. حال زمانی که ایثارگران بعدی از ما درخواست می کنند، برای ما مقدور نیست. بعضی از گروه های ایثارگری خیلی فعال هستند. من نباید اسم ببرم اما کاملا مشخص است. آنها می‌روند و این کار را انجام می‌دهند و بقیه گروه‌های جانبازی در این مسائل متاسفانه کمرنگ هستند.

 

-  دکتر قنبری: بقیه  گروه‌ها یعنی جانبازانی که در منزل هستند. یعنی آسایشگاهی ها می روند.

 

- نورچه ای: آقای دکتر فرمایش شما کاملاً صحیح است. خدا شاهد است اگر از دستم برآید یک دانه از سهمیه مناطق را به خود گروه‌ها نمی‌دهم.

 

- دکتر قنبری: یک ضعفی هم در مدیریت بنیاد هست یعنی بنیاد زمانی که برای هر منطقه یک سهمیه می‌دهد باید به جانبازان تحت پوشش با نگاه عادلانه بنگرد؛ نه اینکه هرکس مراجعه کرد سهمیه بگیرد و اگر نیامد و نتوانست از خانه بیرون بیاید سهمیه هم نداشته باشد.

 

ساقی: این به خاطر این است که با مسائل فرهنگی که از مسائل اساسی است روزمره برخورد می‌کنید و می‌خواهید مشکل همان روز را حل کنید. این کار برنامه‌ریزی و جلسات کارشناسی می‌خواهد. شما مسلما نمی توانید برنامه‌ریزی و اجرا را با هم برعهده بگیرید.

 

- نورچه ای: جناب آقای ساقی درست می فرمایند اما من در برنامه ام این بوده است  که این خدمات  را به  ایثارگرانی بدهیم که تاکنون  کمترین بهره را از خدمات برده اند.

 

آخرین نکته که در رابطه با دیدارها فرمودید  پزشک پایش به منزل شما می‌آید و گزارش می‌دهد مددکار هم می‌آید اگر شما هم خانه نباشد این‌ها گزارش را رد می‌کنند یا اگر زنگ بزنند باز گزارش رد می کنند.

زمانی که پزشک پایش سلامت به جانباز مراجعه می‌کند، هم بازدید و هم دیدار محسوب می‌شود.

-  محبی: سرانه فرهنگی بنیاد چقدر است؟

 

- نورچه ای: اگر بخواهیم از نظر ریالی بگوییم نگویم بهتر است. ببینید دوستان! در این چند سال اخیر وضعیت بودجه و اعتبارات کل مملکت به هم ریخته است؛ نه در بنیاد که در کل مجموعه ها به همین صورت است و نمی توان گفت که مثلا" وضعیت بنیاد بد است اما وضعیت آموزش و پرورش و شرکت نفت خوب است. این مسئله مربوط به همه کشور است.

 

- ساقی: من یک توضیح بدهم دکتر! نه تنها بنیاد، در کل ادارات دولتی و سازمان ها ۲۵ درصد بودجه را حق دارند صرف مسائل فرهنگی کنند. خب بنیاد هم قاعدتاً خیلی از اینها بیشتر مجاز است. منتها یک حیاط خلوتی است که از هر جا کم آوردند از بودجه فرهنگی استفاده می‌کنند. مثلا برای حقوق پرسنل شهرداری ۴ یا ۵ درصد بودجه مخصوص فرهنگی است.

 

دکتر عبدوستی (معاون بهداشت و درمان بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران): عرض سلام دارم خدمت همه عزیزان و تشکر می کنم از همه دوستان که این جلسه را برگزار کردند. من سعی می کنم سریع، به صورت تیتروار موارد را عرض کنم. مسئله پایش سلامت که آقای طاهریان مطرح کردند که با ضعف و کاستی همراه است، من سوالشان را متوجه نشدم چون پایش ما نسبت به گذشته تغییر نکرده است. به همان ماهی یکبار که برای جانبازان نخاعی پزشک می‌آمد، برنامه همان است و اگر موردی هست که انجام نمی شود، بفرمایید تا آن را پیگیری کنیم.

 

- گلمحمدی: مثل اینکه دو ماه یکبار است.

 

-دکتر عبدوستی: نه، برای نخاعی ها ماهی یکبار است اما بعضی از ایثارگران خودشان می‌گویند دو ماه یکبار بیایند وگرنه ما برای فرستادن پزشک مشکلی نداریم. مورد بعدی، بیمارستان های غیر طرف قرارداد بیمه بود که آقای دکتر مطرح کردند، ببینید در بیمارستان های غیرطرف قرارداد مثلاً الان ما به صورت غیر روتین انجام می دهیم، چون روتین به این صورت است که ایثارگر مراجعه می‌کند، پولش را پرداخت می کند و اسناد را به بیمه می‌دهد و بیمه کارشناسی می‌کند و مبلغ را به ایثارگران پرداخت می‌کند؛ اما با معاونین بهداشت و درمان هماهنگ کردیم تا در موارد اورژانس و موارد خاص که خود  ایثارگران نخاعی ما می توانند به صورت خاص محسوب شود، با هماهنگی بهداشت و درمان این روند را تغییر دهیم و از نماینده بیمه خواستیم که نماینده را به بیمارستان در موارد غیر اورژانسی بفرستند بیمارستان مسائل مالی را انجام دهد تا جانباز به مشکل بر نخورد.

 

-دکترقنبری: این الان اجرا می‌شود؟

 

-دکتر عبدوستی: بله ما در روز گذشته برای یکی از والدین شهید این کار را انجام داده‌ایم. مورد بعدی پیک دارویی بود؛ ما سال گذشته جلسات متعدد دارویی داشتیم. پیک سلامتی که ایشان گفتند و پیک دارویی که ما پیگیر بودیم تا ایثارگران بعد از آنکه به پزشک مراجعه می‌کنند نسخه شان توسط یک برنامه نرم افزاری که روی گوشی نصب می شود و به این صورت است که ابتدا پیامک می آید و شما از آن طریق می توانید برنامه را نصب کنید، بعد از نسخه عکس می گیرید و ذخیره می کنید. آن شرکت دارو را برای شما از داروخانه های طرف قرارداد بنیاد تهیه می‌کند و درب منزل تحویل می‌دهد. همه این کارها انجام شد. فقط بحث کارشناسی مانده بود که به ستاد رفت. با آقای دکتر عباسپور و آقای شهیدی مکاتبه شد تا مجوزهای قانونی لازم گرفته شود تا ما بتوانیم این طرح را اجرا کنیم که متاسفانه تاکنون جوابی نیامده است.

 

-  گلمحمدی: شرکت خصوصی است یا  مربوط به بنیاد است.

 

- دکتر عبدوستی: نه، یک شرکت خصوصی است که زیرمجموعه بنیاد است و قرار بود که این شرکت با تعاملی که با بنیاد دارد این خدمات را به ایثارگران بدهد.

 

- ساقی: شما پیگیر هستید که این برنامه زودتر انجام شود؟

 

-دکترعبدوستی: ما منتظر جواب آقای شهیدی و آقای دکتر عباسپور هستیم.

 

- گلمحمدی: چقدر گذشته است؟

 

- دکتر عبدوستی: فکر می‌کنم حدود دو ماه گذشته است. احتمالاً در بحث کارشناسی ستاد کمی با مشکل مواجه شده است و نظراتی دارند که پیگیری شما هم حتما مثمر ثمر خواهد بود. کلینیک زخمی که فرمودید با آقای الله بانی و خانم فرهادیان قرارداد بسته شود؛ ما به اجبار نمی توانیم طرف را بیاوریم تا قرارداد ببندد؛ اما می‌توانیم روند را تسهیل کنیم. این دوستان باید بیایند نظر حراست بنیاد و نظر معاونت بهداشت و درمان را بگیرند. ما به شما قول می دهیم که ظرف مدت ۴۸ ساعت مجوزهای لازم را بدهیم اما باید خودشان درخواست را به بیمه دی بدهند. ما بقیه کارها را انجام می‌دهیم تا ایثارگران ما بتوانند از این کلینیک‌ها استفاده کنند.

 

- اسرافیلی: یعنی ما باید به کلینیکی که آقای دکتر طاهریان معرفی کرده اند پیشنهاد قرارداد با بیمه دی را بدهیم؟

 

-دکتر عبدوستی: بله، آنها پیشنهاد را بدهند، ما سریعاً اقدام می‌کنیم.

 

-دکتر طاهریان: ما اصراری به این دو کلینیک نداریم اما می‌گوییم این دو کلینیک خدماتشان به جانبازان خوب بوده است.

مورد بعدی خدمات در منزل، مانند پانسمان، ویزیت و زخم بستر را ما مشکلی نداریم اما آقای دکتر فرمودند مثلاً خدمات پانسمانی که در بیمارستان انجام می‌شود و گاهی نیاز به ویزیت متخصص هست، این خدمات هم در منزل انجام شود و این خدمات در منزل ادامه پیدا کند. ما همین الآن این خدمات را داریم.

 

- دکتر قنبری: ویزیت متخصص معمولاً نیست چون زمانی که به تشخیص پزشک پایش، با شرکت بیمه تماس می گیریم تا متخصص بیاید. می گویند ما اصلا متخصص نداریم.

 

- دکتر عبدوستی: من توضیح می دهم؛ جزء خدمات تعریف شده هست. شما یا باید از شرکت خدمات در منزل دیگری استفاده کنید یا اگر نمی آیند، آن مربوط به تعرفه پایین بیمه دی است که مثلاً برای متخصص ۲۰۰ تا ۲۵۰ تومان در نظر گرفته اند. هیچ متخصصی برای ویزیت با این مبالغ به منزل نمی آید. این به تعرفه ها برمی گردد. ما این خدمات را در بسته مان به بیمه ‌دی داده ایم و اگر در آسایشگاه ها نیاز بوده است انجام شده است.

در آسایشگاه ها بدین جهت است که وقتی پزشک مراجعه می‌کند، چون تعداد مریض بیشتر است شاید بیشتر هم برایش می صرفد تا در منزل بیاید و ویزیت کند.

مورد بعدی، پایش سلامت همسران جانبازان نخاعی بود؛ با توجه به اینکه ما هم اکنون هیچ مشکلی برای دادن خدمات به ایثارگران، همسران آنها و فرزندانشان نداریم، آنها می‌توانند به بیمارستان خاتم، ساسان و مصطفی خمینی یا هر بیمارستان دیگری مراجعه کنند و کلیه خدمات مورد نیاز مانند چکاپ ها را انجام دهند اما اینکه ما می خواهیم به صورت متمرکز انجام دهیم، بیمه ممکن است ما را زیر سوال ببرد و این خدمات پایه را برای همسران ایثارگران نپذیرد اما اگر به صورت فردی مراجعه کنند و در بیمارستان های مختلف پخش شوند، کلیه خدمات را می گیرند؛ آزمایش، سونوگرافی، سی تی اسکن همه انجام شود یا هر نوع ویزیت که بخواهند مانند پوست و قلب و.... ما هیچ محدودیتی برای ارائه خدمات به این عزیزان نداریم.

 

- اسرافیلی: فرضا" آن پایشی که ما نخاعی ها چند سال پیش انجام دادیم و برای جانبازان نخاعی ۴ روز بود، مثلا برای همسرانشان به صورت متمرکز یک یا دو روز باشد.

 

-دکتر قنبری: پارسال یک روز بود.

اسرافیلی: اگر فرضا" همسر جانباز می خواهد به بیمارستان برود و پزشک او را ویزیت می کند، می‌گوید می‌خواهم پیش فلان پزشک هم بروم، به او می‌گویند برو درمانگاه و مجدد وقت بگیر؛ در صورتی که آن پزشک برای دو روز آینده وقت ندارد. اگر به صورت متمرکز باشد این همسر ایثارگر دو روز بستری می شود، همه کارهای ویزیت پزشکان مختلف و بحث آزمایشگاهی و رادیولوژی آن در این دو روزاتفاق می افتد. شما بحث بیمه ای را کردید که ممکن است فرضا بیمه دی قبول نکند، مگر اینکه یک رایزنی بشود. ما خودمان هم با بیمه جلساتی داریم و پیگیری می کنیم.

 

- دکتر عبدوستی: از طرف آقای دکترعباسپور پیگیری کنید.

 

-  نصیری: پیشنهاد را شما بدهید تا برای همسران این اتفاق بیفتد.

 

 - دکترعبدوستی: بله درست می فرمایید. برای طرح پایش اصولاً نیازی نیست به اینکه در آن واحد چهار متخصص ایثارگر را ببینند، همان پزشک عمومی آزمایش، عکس، سونوگرافی می نویسد و بعد آن را در صورت نیاز ارجاع می‌دهد. مثلاً شخصی مشکل قلبی دارد یا قندش بالاست و یا احتمال گرفتگی قلب دارد، در این صورت به پزشک متخصص مربوطه ارجاع داده می شود.

 

- اسرافیلی: شماره تماسی به آقای دکتر قنبری بدهید تا با شما هماهنگ شوند.

 

 -دکترعبدوستی: بله، حتما من در خدمت هستم. مورد بعدی واکسن هایی  که در دی ماه تزریق می شود. این واکسن‌ها به صورت متمرکز از خود وزارت بهداشت وارد کشور می شود. ما قبل از شهریور پیگیر واکسن ها بودیم اما اصلاً واکسنی وارد کشور نشده بود. یک تعداد روسی وارد شده بود که ما اعتقادی به آن نداشتیم. چون آزمایش خود را پس نداده بود، به همین دلیل نخواستیم تا از آن برای ایثار گر استفاده کنیم و نظرمان بر این بود که از همان نوع فرانسوی و هلندی که بهترین آن است، برای ایثارگران استفاده کنیم. همان مهرماه که شما فرمودید، بخشی را از طریق وزارتخانه گرفتیم. البته به صورت آزاد خریداری کردیم و به تعدادی از ایثارگران زدیم و بخش دوم را وزارتخانه وارد کرد و از آنها گرفتیم و بقیه ایثارگران را انجام دادیم. من تشکر می کنم.

 

- مسعودی: فیزیوتراپی در منزل به چه صورت انجام شود؟

 

-دکترعبدوستی: فیزیوتراپی در منزل برای ایثارگران، تا ۱۰ جلسه در منزل، اگر پزشک متخصص بنویسد می آیند و در منزل انجام می دهند.

 

- گلمحمدی: آیا زمانی که پزشک مراجعه می کند باید برگه دفترچه را بکند؟

 

-دکتر عبدوستی: این را بیمه متاسفانه از پزشک پایش سلامت خواسته تا ضمیمه اسنادش کند. من صحبت کردم و گفتم که هیچ ضرورتی ندارد. ابتدا پذیرفتند اما بخش حسابرسی نپذیرفت. من مجددا در جلسه ای که داریم مطرح می‌کنم.

 

-یکی از حضار: وظیفه این پزشکان چیست؟

 

- دکترعبدوستی: پزشک پایش سلامت در مراجعات بیشتر، قلب، ریه، فشارخون و نبض را می بیند. اگر آزمایش نیاز باشد می‌نویسد، اگر جواب آزمایش آمد، آزمایش را چک می کنند و اگر بیماری مشکلی داشت، مثلا قندش بالا بود، به پزشک متخصص غدد ارجاع می دهد؛ یا مثلا شخصی که کراتین بالا دارد را به متخصص اورولوژی معرفی می‌کند. بیشتر حالت پایش دارد و به آن شکل، درمانی نیست. اما اگر ایثارگر سال ها فشار خون داشته باشد و زیرنظر متخصص هم باشد، اگر درخواست کند که دارویم هم تمام شده است، خب این پزشک آن را هم می نویسد.

 

- اسرافیلی: ببخشید آقای نصیری! جلسه طولانی شد. اگر به صورت مستمر جلسات باشد زمان جلسات کوتاه تر خواهد بود.

 

- نصیری: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطیبین و الطاهرین. از آقای اسرافیلی و همه دوستان تشکر می‌کنم و عرض تبریک به مناسبت روز جوان. همه ی ما بدون استثنا یا جوان هستیم یا جوان سابقیم. به همه شما به عنوان جوان سابق روز جوان را تبریک عرض می نمایم. من از شما می‌خواهم تا برای ما دعا کنید تا به شایستگی انجام وظیفه کنیم و اثرگذار باشیم. و از زحمات 73 ماهه آقای دکتر صمیمی تشکر می کنم و الحق و الانصاف آنچه که از دستشان برمی آمده است را انجام داده اند و آنچه که نشده است این نبوده که نخواهند، نتوانسته اند که انجام شود. استراتژی مدیران بنیاد این است که دلمان می خواهد به نحو احسن انجام وظیفه کنیم. اگر نمی شود، شما به بزرگواری خودتان ببخشید و با همین نگاه که فلانی تلاش کرده است و نتوانسته انجام دهد آن را ببینید.

آقای رئیس اشاره ای به آسایشگاه ها کردند؛ من در مجموع 37 - ۳6 سالی که در نظام اداری بوده ام بیشتر از ۳۱ سال آن را با جانبازان زندگی کرده ام و با خانواده شهدا بعد از تجمیع این دو سازمان بوده ام و از اول توفیق داشته ام تا با جانبازان باشم. من حدود ۲6 -۲5 سال  که یک ربع قرن است به صورت پلکانی تجربه مدیریت داشته ام وبا افتخار می گویم 5-4 مسئولیت استانی را در سه استان داشته ام. دو مسئولیت را در بوم خودم گیلان داشته‌ام و آخرین مدیرکل جانبازان بودم و دومین رئیس سازمان یا سومین رئیس سازمان بعد از تجمیع بوده ام، با آن شرایطی که به شما تحمیل کردند. قرار بود یک دوره سه ساله آقای صمیمی به تهران بیایند و من به مازندران بروم. استاندار وقت مانع شد که درست نبود. من هم پافشاری کردم و گفتم جایی می روم تا روزانه تردد کنم و با آقای انصاری در واقع توافق کردیم تا من در قزوین روزانه تردد کنم و یکی دوتا پروژه شخصی هم در آنجا داشتم. چهارمین مسئولیت استانی من برای اطلاع آقای رئیس، مناطق نبود شهرستان های استان تهران بود و تقدیر آنچنان حکم کرد که با همه رفاقتی که با آقای صمیمی داشتم ایشان را بیرون کنم و در انتظار باشم تا بعد از 6 سال شخصی بیاید و من را بیرون کند. این یک مزاح بود. این ادعا را از این باب دارم که دایرةالمعارف مشکلات شما هستم و با بعضی از دوستان نخاعی ارتباط خانوادگی دارم. بنابراین اگر آقای اسرافیلی آمده است و چند مشکل را مطرح کرده اند و بعد آقای دکتر آمده اند، پس من باید دایره المعارف مشکلات شما باشم یک نکته ای را عرض کنم که خدا می داند نه شما نیاز دارید نه من نیاز دارم. فرایند احراز مسئولیت من اینگونه نبوده است که به جناحی یا گروهی وصل باشم و اگر آقای شهیدی بفرمایند برای ابقا برو از فلان گروه و جناح رضایت بگیر من به خانه می روم و من به احدی وصل نیستم. من خدایی دارم و به تعدادی از ایثارگران و شهدا متوسل شده ام. بنابراین می خواهم بگویم شرایط کاری من در حال حاضر اینطور نیست که فضای اینچنینی برای ابقا هم داشته باشم. شاید یک عده بگویند 31 سال کارکرده است و به بخش اداری تسلط دارد اما فتح الباب معرفت من به دلیل تجربه سنواتی است و علی القاعده باید بر گردش کاری - مالی فراتر ازبنیاد استان آشنا باشم. من در این تشکیلات سند زده ام، معین نوشتم، دفتر روزنامه کل را نوشتم، ناظر مالی بوده ام، معاون برنامه ریزی و دبیر مالی قائم مقام بوده ام، مدیرکل شده‌ام و به تبع هزینه ای که برای من شده است، من به موضوعات باید اشراف داشته باشم و من به تبع این اشراف به این معرفت رسیده ام که از دهه سوم به بعد در کل کشور ما ارتقای خدمت ایثارگران را، هم از منظر کمی، هم از نظر کیفی داشته ایم.

این را گفتم تا به عنوان نازل ترین حلقه خدمتگزاری در نظام اسلامی، اولا خودم  شکرگزار نیمه پر لیوان باشم. اما اعتقاد هم دارم که تعدد مشکلات ایثارگران را داریم و همچنان تنوع حقوق ایثارگران را بر گردن نظام داریم و قبول هم بفرمایید که در خیلی از مشکلات، ایثارگران را نباید فقط متکی به بنیاد دانست. چون من معتقدم جامعه ایثارگر ما با جامعه ایثارگر کمیته امداد و بهزیستی فرق دارد از آن جهت مددجویان کمیته امداد و بهزیستی مستحق کمک هستند اما مخاطبین این تشکیلات محق خدمت هستند.

فرق بین این دو واژه بسیار است. من با واژه ها بازی نمی کنم چون اعتقاد دارم که با این واژه ها تبیین اعتقاد خودم را بکنم ولی من در یکی از جلسات این را گفته ام. مثلا سال ۸۲ که مسئولیت جانبازان را به من دادند همین آقای نوبخت رئیس مجمع نمایندگان بود و سخنران ویژه آقای سلطانی‌فر(استاندار وقت) بودند. من این ایده را داشتم که نگاه بخشی به بنیاد و نگاه صنفی به ایثارگران جفاست و در ادامه به آقای شهیدی گفتم انتصاب سیاسی و جناحی جفا به  ایثارگران است.

من در حد خودم از این بحث دوری می کنم و تا به حال درگیر این موضوع نشده ام و به ضرس قاطع می‌گویم که از این به بعد هم با شرایطی که دارم وارد نمی شوم چون الان شرایط من فرق کرده است.

ما به تعبیر مقام معظم رهبری به عنوان نماینده مجموعه نظام اسلامی باید در مقام خدمتگزاری به ایثارگران قرار بگیریم و اعتقاد راسخ بنده این است. اما به عنوان کسی که سالیان طولانی در این دستگاه بوده است و فارغ از همه بحث ها می توان مطرح کرد این است که بنیاد به تنهایی به هزار و یک دلیل نمی تواند مشکلات را حل کند، اما لازم بود که این چند بحث در جلسه اول مطرح شود. آنچه که  می توان به صراحت گفت این است که هرآنچه از دست ما برسد کوتاهی نمی‌کنیم. اما دوستانی که در این دو ماه با ما بوده اند و همه کسانی که در این چهار دوره مسئولیت اداری و استانی با من کار کرده اند می دانند که من دو سه کلیدواژه مدیریتی دارم؛ یکی بحث تمرکززدایی، دوم تفویض اختیار و سوم برنامه محوری است. در شهرستان های استان تهران این ها را پیاده کرده ام. من چند تا مثال بزنم، همین ساختمان ستاد تهران را که ده سال پیش گود برداری شده بود من رفتم ظرف ۲۱ ماه تجهیز کردم. ساختمان چهار شهرستان را هفت ماهه ساختم، همه خودروهای تشکیلات را بازسازی کردم  و همه رتبه های درون استانی و درون تشکیلاتی را به یک رقمی رساندم، مسکن رتبه ۳۱ داشت که به دوم رسید، مددکاری ما به دوم و سوم رسید، درحراست و روابط عمومی رتبه ها جابه جا شد. ما همینطور در دو دوره ارزشیابی ۹۵ برای عملکرد ۹۴ برای اولین بار در طول عمر بنیاد شهرستان های استان تهران در ارزشیابی استانداری سه دستگاه برگزیده شدند که یکی از آنها بخش شهرستان ها بود. در سال ۹۶ برای سال ۹۵ برای اولین بار یک دستگاه برتر معرفی می‌شود و آن شهرستان های استان تهران بود. بنابراین برنامه محوری دارم یکی از قاموس های مدیریتی من مدیریت با دیگران، چه در درون تشکیلات چه با مخاطبین است. بنابراین شما در قالب تشکیلاتی که اثرگذاری دارید در بخش مربوط به جانبازان قطع نخاعی در کل کشور، من از شما استمداد می طلبم.

 

بنابراین آنچه که از دستم برآید را با افتخار انجام می دهم و آنچه که از دستم بر نمی آید به شما نمی گویم. این که این نشست ها باشد من آمادگی دارم تا با این مجموعه فصلی یک بار بر اساس نیاز شما حتی اگر خواستید هر ماه من هستم اما خواهش من این است که در بحث هایی که شما گفتید دست من بالاست من حرفی نمی زنم که شما خوشتان بیاید. همین هفته گذشته با آقای شهیدی بحث طرح علمداران حماسه را که داشتیم، همین بحث آسایشگاه ها است. من هم بحث‌هایی برای آسایشگاه ها دارم اما بحث شما درست است و باید تعامل شود و آنهایی که داخل هستند بحث هایی دارند؛ همانند افرادی که در بیرون هستند. ما هم که در درون تشکیلات هستیم بحث هایی را داریم.

آقای  دکتر عبدوستی شاهد هستند که من یکبار را که حتما به آسایشگاه ها رفته‌ام، دوبار را هم در بعضی از موارد رفته‌ام. ما جلسات کارشناسی می‌گذاریم. برای آسیب شناسی شرایط موجود و به تبع آن بحث های مختلفی خواهیم داشت.

من هفته گذشته به آقای شهیدی گفتم یک ضابطه ای در رابطه با آسایشگاه ها داشته باشیم؛ آقایی که بحث مهمان دارد، آقایی که بحث پذیرش دارد. ایشان فرمودند: طرح را برای شورای معاونت بدهید تا برود آنجا دستور جلسه بگیرد. امروز ما هسته کارشناسی را راه اندازی کردیم و درخواست کردیم تا دوستان در 3-2 حوزه مرتبط یک مجلدی را تدوین کردیم و در قالب مجلد پیشنهادات اردوگاه ها و آسایشگاه ها را مشکلات و مباحث مختلف به عنوان بسته اجرایی داشته باشیم. من باید سازمان مرکزی و حوزه تخصصی را درگیر کنم. در بخش سیاحتی زیارتی آقای نورچه ای از السابقون تشکیلات هستند و شما ایشان را بهتر از من می شناسید. من هم معتقدم که باید در این بخش متمرکز شویم. اما خواهش من این است که این عزیزمان که در این جلسه هست و دستی بر قلم دارند مباحث این جلسه به شکلی تحریر نشود که سوء برداشت ایجاد کند. ما همه اهل یک خانه هستیم.

در بحث نظام اعتبار کشور به هزار و یک دلیل مشکل داریم. من یک دلیلش را می گویم. خواهش می‌کنم تصورات جای دیگر نرود. من سیاسی هستم اما سیاسی کار نیستم. این مشکل به دلیل حاکمیت یک جناح و گروه نیست؛ یک دلیلش این فشارهای بین المللی است. ما مطمئن هستیم که امسال مشکل اعتباری ما در کل کشور بیشتر از سال گذشته خواهد بود، در این شک نکنید. مگر اینکه معجزه شود و خدا می داند من خودم هم خیلی اتکا به مباحث مالی ندارم.

نکته دیگر اینکه شما بهتر است بدانید که از زمان ورود آقای نجفی به عنوان شهردار آنطور که به من اطلاع داده‌اند ما در استان تهران، حتی در شهرستان ها هم  این امکان را نداشتیم. فقط من یک مورد به زور و گرفتاری از آقای دبیر زمانی که رئیس بودجه بودند ۷۰۰ میلیون تومان برای ساختمان گرفتم. وگرنه این بحث‌هایی که در تهران بزرگ بود اصلا ما را در شهرستان‌ها به حساب نمی‌آوردند. در تهران بزرگ یکی از منابع پرداخت ها، خصوصاً خارج از تعریف سازمان منابع شهرداری بود. میلیاردی در بخش درمان دندان جانبازان خارج از تعهد بیمه یا  میلیاردی در بخش سایر هزینه های درمان ایثارگران، خارج از تعهد بیمه هزینه می‌شد که حالا بخش اول را تا آمدن آقای نجفی، آقای صمیمی گرفتند. بخش دوم، یک میلیارد هزینه دسته بندی شده ممیزی شده و تحویل شرکت سلامت شهرداری داده‌ام و از زمان آمدن آقای نجفی تا استعفا و خروجشان تا به حال به من و آقای صمیمی که به من کمک کرده اند یک ریال هم نداده اند. میلیاردی کمک موردی می‌کردند، حالا یک ریال هم نمی دهند. اول سال قبل بن شهروند می‌دادند؛ یک مورد هم به ما نداده اند. دختر شهید شهردار منطقه ۷ برای عرض تبریک پیش من آمده بود. می گفت آنچنان سیستم را قفل کرده اند که ما برای امور جاری در داخل شهرداری با مشکل مواجهیم. حالا این کمک میلیاردی در سطوح مختلف و در ردیف های مختلف که توافق و تفاهم شده بود در قالب تفاهم نامه استانی در اداره کل با شهرداری بود. ما ۲۲ منطقه شهرداری داریم ۱۳  بنیاد در ساختار مناطق داریم که این ۲۲ منطقه را دوستان روسای منطقه ما جلب مشارکت می کرده اند. من به منطقه ۲ رفته بودم؛ گزارش به من نشان دادند که مربوط به تعمیرات ساختمانی منطقه 2 بود و شهرداری به مدیر منطقه  2در یک مدت کوتاهی مبلغ۵۰۰ میلیون تومان کمک کرده بودند که اکنون اینها همه حذف شده است. بنابراین آنچه که شدنی است به ضرس قاطع می‌گویم پیگیر هستیم. خب شما بیشتر روی دو حوزه تمرکز کردید؛ معیشت را هم خودتان می‌دانید نه دست من است نه دست آقای شهیدی است و ساختار اینگونه است و یک سری موارد در قالب قانون جامع تامین اجتماعی است که من با بعضی از دوستان نماینده بحث داشته ام  که اگر قانون جامع تأمین اجتماعی را در نظام ما داشته باشیم، ایثارگر که بالای سر ما جا دارد، هیچ شهروندی نباید در بحث معیشت، اشتغال، درمان، تحصیل و مسکن مشکلی داشته باشد. این پنج مولفه را در قالب قانون جامع تامین اجتماعی اگر شما پوشش دهید دیگر هیچ شهروندی مشکلی ندارد، تا چه برسد به بحث اولویت ایثارگری.

باز من می‌گویم اگر قانون جامع تامین اجتماعی را داشته باشیم همه کسانی که از خزانه دولت حقوق می گیرند، مطابق این قانون باید مابه التفاوت دریافتیشان را با خط فقر، دولت تامین کند.

نماینده مجلسی که 4.5 میلیون می گرفت می‌گفت این چه حقوقی است که شما به خانواده شهدا می‌دهید. آن زمان  500-400 هزار تومان در گیلان بود. من  می‌گفتم چرا به من می گویی؟  تو چه قانونی وضع کرده ای؟ تو قانون تامین اجتماعی را نداری. من شش ماه زبانم مو درآورد تا این آقا را تبیین کنم و بعد از شش ماه این قانون تصویب شد. من گفتم آیا نمی‌توانید برای ۴۰۰ هزار نفری که در قالب ایثارگری از ما حقوق می گیرند کاری بکنید یا یک نظام پرداخت مجزا برای حقوق بگیران در نظر بگیرید؟! شما شرکت نفت را ببینید، پنجاه سال پیش انگلیسی‌ها  با وجود حق توحش که برای ما در نظر گرفته بودند، چون ذی نفع بودند، نظام پرداخت را تعریف کردند. حال که ۴۰ سال از انقلاب گذشته است این تغییر نکرده است و ما نتوانستیم آن را حل کنیم. ما این بحث‌ها را داریم. من می خواهم بحث ها را جمع کنم

.

در بحث سیاحتی زیارتی و بحث‌های اینچنینی بیایید به من کمک کنید، بدون توجه به امکانات بنیاد، یک سازشی را تعریف کنیم  و بعد هرچه آقای نورچه ای از امکانات بنیاد توانست جمع کند، وظیفه ماست که انجام دهیم، آن هم این است که هر کدام از شماها که می‌توانید مثلا با فرمانده نیروی انتظامی یا صدا و سیما یا دوستانی که شما دارید صحبتی بفرمایید که شما مثلا در فلان استان شمالی و فلان استان سیاحتی امکاناتی دارید، دوتا اتاق را به ما بدهید. من می خواهم اول کار همین انجمن نخاعی را درگیر کنم  مثلا صدا و سیما به ما بدهد.

 

- اسد زاده: ما دقیقا همین کار را برای صنف نخاعی خودمان انجام می دهیم. شما که پیشنهاد می دهید ما همین الان داریم این کار را انجام می دهیم. من یک خبر جدید را هم خدمتتان بدهم  که ظاهراً آقای کاویانی روز چهارشنبه جلسه ای را داشتند و گفتند کلیه قراردادها تعطیل است. یعنی به نظر من در خصوص سیاحتی دیگر از بنیاد آبی گرم نخواهد شد.

- نصیری: من با یک ادبیات دیگری گفتم اگر من بروم احتمال دارد یک مورد بگیرم. با شما باشم ۵ مورد بگیرم. می خواستم این را نهادینه کنم.

 

- دکتر قنبری: در مورد بحث آسایشگاه ها خواهشا یک طرفه به قاضی نروید. کارشناسان شما زبده و زبردست هستند ولی مشکلات را بچه های جانباز در منزل می‌دانند و آقای ساقی هم مشکلات بچه های جانباز در آسایشگاه ها را می دانند. آن پیشنهادی که من دادم برای کارگروه اگر تشکیل شود، تا هم کارشناسان شما باشند و هم نمایندگان بچه های آسایشگاه، هم بچه های انجمن باشند، از این می توانید برنامه جامعی در آورید که هم کامل و جامع باشد و هم مورد حمایت همه باشد. حال اگر شما چیزی را تصویب فرمایید و مورد حمایت شما نباشد خودتان در ارجاع به مشکل می‌خورید.

 

- نصیری: آقای دکترعبدوستی این دو گروه را با هم جمع نکنید. یک نشست شما با این دوستان داشته باشید، یک نشست هم بعداً با دوستان انجمن یا با شورای آسایشگاهها داشته باشید و به قول آقای دکتر، یک معجون از نقطه نظرات این دو گروه داشته باشیم تا با کمترین مشکل، در اجرا تسریع شود.

- عبدوستی: عذرخواهی می کنم، من یک پیشنهاد دارم، شما به عنوان نماینده انجمن نخاعی با دوستان آسایشگاهها به یک توافق برسید و نظرات و پیشنهادات کارشناسی خود را به ما بدهید، ما هم نظر کارشناسی بچه‌های خودمان و نظر کارشناسی ستاد را می گیریم.

 

- دکتر قنبری: این کار یک کار نامه نگاری نیست. باید به صورت نشست باشد. ما پیشنهاد داریم. ما مشکلات را می‌دانیم اما در مقام اجرا شما نمی توانید انجام دهید. باید تعامل کنیم.

 

- نصیری: این پیشنهاد تکمیل‌کننده پیشنهاد بنده است و آن این است که با انجمن نخاعی و شورای جانبازان آسایشگاهی جلسه بگذارید و ماحصل نشست ها را که ان شاالله به توافق می رسید، صورت جلسه کنید.

- ساقی: این باعث شکاف می‌شود. شما به عنوان متولی امر باید در راس کار باشید.

 

- نصیری: هستیم.

 

- ساقی: نه این شکل نباشد، به این صورت باشد که شما جلسه را تشکیل می ‌دهید و از دوستان دعوت می کنید. شما در واقع به دو طرف بها می دهید و می گویید ما یکسری تشکیلات داریم، می خواهیم از نظرات شما استفاده می کنیم.

 

- نصیری: محوریت را ما داشته باشیم مشکلی نیست.

 

- ساقی :  اینکه ما از آنها دعوت کنیم یا آنها از ما دعوت کنند این نشدنی است.

 

- عبدوستی: من با توجه به تجربیات قبلی عرض ‌کنم که وقتی تعداد زیاد باشد نظرات زیاد میشود ممکن است اصلاً به جمع‌بندی نرسیم وقتی شما نظر می‌دهید بچه‌های آسایشگاه هم نظر می‌دهند بعد نظراتمان و نظرات ستاد هم هست به یک جمع‌بندی می‌رسیم می نشینیم با خود شما و بچه‌های آسایشگاه و بچه های ستاد هماهنگ می‌کنیم کارشناسی می‌کنیم این که شما می گویید زمان بر است.

 

- گلمحمدی: به چند نفر دعوت می دهید؟ دو نفر از انجمن دو نفر از آسایشگاه ها دو نفر هم شما کلا 6 نفر شد.

- ساقی: آسایشگاه ها هر کدام حکومت جداگانه دارند.

 

- دکتر عبدوستی: دوستان از آسایشگاه های مجزا می آیند.

 

- نصیری: من پیشنهادم به آقای دکتر این است که  نشست‌های مجزا با آسایشگاه ها داشته باشید. مثلا یک نشستی را با شورای انجمن آسایشگاه شهید بهشتی و نشست دیگری را با دو آسایشگاه دیگر و نشست دیگری را با انجمن جانبازان نخاعی  داشته داشته باشیم. در کل چهار نشست مختلف داشته باشیم.

 

- اسرافیلی: آقا خیلی تشکر استفاده کردیم انشاالله جلسات برگزار بشود تا از کارها و برنامه ها مطلع شویم.

 

- نصیری:  ماهم آماده ایم.

 

- اسرافیلی:  جهت شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات

کد خبرنگار: 17
اینستاگرام
باسلام وصلوات به ارواح طیبه شهداوامام شهداوسلام درودبه رهبرفرزانه انقلاب اسلامی ایران بنده بعنوان یک جانباز۵۵%ضایع نخاعی واعصاب روان سوالم این است چرامسوولین بنیادشهیدبعنوان چوب خشک ایستاده ازحق حقوق جانبازان وخانواده های آنهادفاع نمیکنندچرااین همه تبعیض درقانون وجودداردچراسهمیه۴۰%ماجانبازان وفرزند ان مادردانشگاه هابه ۲۵%تقلیل یافت چراهمیشه همه مشکلات کشوررابه پای جانبازان ختم میشودوهمانطورچراحق جانبازی مارابه نمیدهنداگرکارمندهستیم چه ربطی به جانبا زی ماداردآیادربنیادجانبازان ستخدام بودحقوق جانبازی نمیگیردبنده چندین جانبازرامی شناسم زیر۵۰%هستندوکارمندبنیادبودندوقتی بازنشت شدندهم سه میلیون نیم باحق پرستاری میگیره وهم حقوق بازنشتگی میگیره حدودشش نیم میلیون حقوق میگیره بنده ناراحت نیستم جانبازهستندنوش جانشون بسلامتی خرج کنندسوال حقیراین است چراماکه فرهنگی هستیم بجزحقوق فرهنگی وحق پرستاریک ریال ازبنیادحق جانبازی نمیگیرم این چه عدالتی است بنده هنوزخونه ندارم چرابنیادبفکربی سرپناه بودن بنده حقیرنیست چندین سال بودمستاجربودم باهزارگرفتاری دردسرسه سالی است دریک خونه سازمانی مخروبه۶۰سال ساخت لانه موش زندگی میکنم که هرنوحشره که به ذهن میرسددرداخل خونه پیداست چندین بارتقاضادادم که این خونه راطبق قانون که حق بنده است که قانون میگویدجانبازی اگرسرپناه نداشته باشددریک خونه سازمانی ساکن باشددولت بایداون خونه بصورت اقساط وباشرایط درآمدجانبازواگذارگردددراین جهت چندین نامه به روسای جمهوری اسلامی چه دولت دهم وچه دولت یازدهم نوشتم هیچ جوابی ندیدم مثل اینکه نامه هابه زباله دان تاریخ پیوست والانوشته بودم خواهشمندیم ترتیبی اتخاذگردداین خونه باشرایط مناسب به بنده واگذارشودتااینجانب خونه راکم کم تعمیر کنم تاازاین مشکلات حشرات موزی رهایی یابم اینگارکسی نامه بنده راندیده اگر خودشان یاخانواده خودشان بوداین جوری ازش حمایت میکردندتاکی بایداین وضعیت ماادامه پیداکندبنده بعنوان جانبازضایع نخاعی واعصاب روان منتظرجواب مسوولین هستم وسلام وعلیکم ورحمت الله
همه بانک ها، سازمانها و وزارتخانه ها و شرکت در کنار ساحل شمال ، ویلاهایی بیشماری برای استراحت کارکنانشان دارند ولی رزمنده ها و زیر 25% ها که کل ایران را ازاد کردند هیچ سهمی از این استراحتگاهها ندارند !
ایا این عدالت است ؟
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi