شناسه خبر : 59571
یکشنبه 20 خرداد 1397 , 12:27
اشتراک گذاری در :
عکس روز

یک شهید، یک خاطره

بهترین هدیه

یک روز ابوالفضل رفیعی برایم نقل کرد: «وقتی در قم محافظ بیت حضرت امام(ره) بودم، روزی حاج احمد آقای خمینی به من امر فرمودند یک تسبیح برای امام تهیه کنم. به بازار رفتم و یک تسبیح چوبی خریدم. وقتی بردند خدمت امام، ظاهراً به خاطر این‌که رنگ آن مشکی بود فرموده بودند این تسبیح را نمی‌خواهم.

حاج احمد آقا به من فرمودند: «تسبیح دیگری تهیه کنید.»
گفتم: «تسبیح قبلی را بیاورید تا عوض کنم.»
حاج احمد آقا فرمودند: «نیازی نیست، آن هم باشد.»
اما من مصرانه ادامه دادم: «آقا آن را بیاورید تا یکی دیگر مثل آن نخرم و تسبیحی تهیه کنم که مدنظر امام باشد.»
ایشان تأملی کردند و تسبیح را آوردند. به بازار رفتم و تسبیح دیگری تهیه کردم. وقتی تسبیح را به حاج احمد آقا دادم فرمودند: «‌تسبیح دیگر را هم بدهید.»
گفتم: «آقا آن تسبیح متبرک است. حضرت امام آن را لمس کرده‌اند و دیگر برنمی‌گردانم. برای من بهترین هدیه است.»
وقتی ابوالفضل این خاطره را گفت حالتی معنوی داشت و معتقد بود که تمام زندگی امام، راه رفتن امام، ورزش امام و حتی تسبیح دست گرفتن ایشان از روی نظم و برنامه است.
* خاطره‌ای از شهید ابوالفضل رفیعی سیج

* راوی: سید کاظم حسینی، همرزم شهید

منبع: کیهان
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi