شناسه خبر : 59635
چهارشنبه 23 خرداد 1397 , 12:55
اشتراک گذاری در :
عکس روز

روز خون آلود

حسین قاسمی- می دانید این شب ها جمع می شدیدم و تا سحر به یاد مولا هرکس صدایی داشت میخواند. توی آن سنگرهایی که دیوارش را از گونی های داخل منازل خرمشهر که می رفتیم خالی می کردیم و می آوردیم خط و برای خودمان سنگر می ساختیم و سقف این سنگر با مقداری آهن قراضه ساخته شده بود.

  شب ها را با فانوس های کوچک روشن می کردیم. سنگری هم ساخته بودیم برای مسجد که مخصوصا" برای شبهای ماه مبارک برای روحیه دادن به بچه ها بازی راه انداخته بودیم که درگذشته در قهوه خانه ها راه می انداختند اما ما مقداری به آن تغییراتی داده بودیم و هرکس برای شلاق خوردن دعوت میشد، او را جریمه می کردیم.

 کسی که به آبادان می رود آن وسیله های خوراکی را بخرد بیاورد. تا آن روز بد که خودم رفته بودم با یکی از بچه های آبادان بنام مسعود خانی که در ایستگاه ۷ آبادان همان احمدآباد که زن ها یکی سبزی می فروخت یکی پنیر و...که نامردان بعثی به آنجا حمله کردند.

چه روز وحشتناکی بود. خداوند شاهد است که یک بار اعدام برای صدام کم بود. اون پست فطرت را میبایستی مُثله می کردند. وقتی برگشتیم گردان تمام لباس هایمان خون آلود بود و آن شب را برای آن عزیزان عزاداری نمودیم. این هم خاطره ای بود از آن روزهای خونین در ۲۸۴ کیلومتری کربلا

من الله توفیق

کد خبرنگار: 20
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi