شنبه 30 تير 1397 , 09:40
آیا در این اوضاع رهبری اقدام نمیکنند؟
رهبری نسبت به رفتار قوا و دستگاههای مختلف نه تنها بیتفاوت نیستند بلکه حساسیت بالایی دارند و مستمرا" انجام وظایف و بخصوص وظایف معطل مانده را از آنها مطالبه میکنند؛ گاهی آشکارا و در معرض افکار عمومی و بیشتر از آن و گاهی با عتاب و خطاب و همراه با بازخواست، در جلسات خصوصی!
فاش نیوز - رهبری نسبت به رفتار قوا و دستگاههای مختلف نه تنها بیتفاوت نیستند بلکه حساسیت بالایی دارند و مستمرا" انجام وظایف و بخصوص وظایف معطل مانده را از آنها مطالبه میکنند؛ گاهی آشکارا و در معرض افکار عمومی و بیشتر از آن و گاهی با عتاب و خطاب و همراه با بازخواست، در جلسات خصوصی!
«مهدی فضائلی» کارشناس ارشد مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت:
چرا در این اوضاع رهبری اقدام نمی کنند؟ پرسشی است که این روزها پرتکرار شده است.
علت اصلی تکرار این پرسش هم روشن است؛ نابسامانی و مشکلات حوزه اقتصاد کشور، برخی فساد های اقتصادی و احساس کم تحرکی و عدم اقدام جدی از سوی دولت.
این یادداشت فهم نویسنده است از پاسخ این پرسش.
نخست اینکه باید به تفکیک مقوله رهبری از مدیریت توجه داشته باشیم و بدانیم شان و جایگاه رهبری و مسئولیت اصلی ایشان، امور اجرایی کشور اعم از دولت و قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی نیست بلکه راهبری انقلاب در مسیر اهداف و آرمان ها و صیانت از انقلاب در برابر انحرافات بزرگ، اصلی ترین وظیفه رهبر انقلاب است.
دومین نکته به شیوه رهبری حضرت آیت الله خامنه ای بر می گردد.
به نظر می رسد ایشان تاکید و اصرار زیادی بر عدم ورود به حیطه اجرایی قوای مختلف دارند و تلاش می کنند امور از مسیر و روال قانونی طی شود.شیوه ای که در سبک کلی رهبری امام راحل(ره) نیز مشاهده می شد؛ هرچند هم امام و هم رهبری، در مواردی خاص و بنابرضرورت و البته محدود و متناسب با شرایط و اقتضاءات،ورود های خارج از روال داشته اند.
در عین حال رهبری نسبت به رفتار قوا و دستگاه های مختلف نه تنها بی تفاوت نیستند بلکه حساسیت بالایی دارند و مستمرا" انجام وظایف و بخصوص وظایف معطل مانده را از آنها مطالبه می کنند؛ گاهی آشکارا و در معرض افکار عمومی و بیشتر از آن و گاهی با عتاب و خطاب و همراه با بازخواست، در جلسات خصوصی!
سومین نکته موثر در طرح پرسش مذکور،به تحلیل و ارزیابی شرایط کشور بر می گردد.
غیر از آنانی که با دامن زدن به پرسش چرا رهبری اقدامی نمی کنند؟در صدد القای اغراض خاص هستند، اکثر پرسش کنندگان شرایط کشور را بحرانی و ویژه تلقی می کنند و بر همین مبنا خواستار اقدامات ویژه و ورود متفاوت رهبری به امور اجرایی هستند در حالیکه رهبر معظم انقلاب اسلامی شرایط کشور را در عین خطیر دانستن و قائل به وجود مشکلات در زمینه های مختلف بویژه شرایط اقتصادی،به هیچ وجه بحرانی نمی بینند.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی، مبتنی بر ایمان به وعده ها و نصرت الهی، تجربیات چهار دهه گذشته، اشراف به ظرفیت ها و امکانات کشور و نظر کارشناسان و همچنین ارزیابی و شناخت دقیق از توانایی دشمن، همه مشکلات کشور را قابل حل دانسته و هیچ بن بستی را به رسمیت نمی شناسند؛البته مشروط به تلاش انقلابی مدیران اجرایی در بخش های مختلف و حرکت در مسیر یاری رساندن به دین خدا!
چهارمین و آخرین نکته هم اینکه رهبری در عین حال با علم به خطیر بودن شرایط کشور و بمنظور پیگیری جدی تر مسائل و تسریع در حل مشکلات اقتصادی، علاوه بر اقدامات سالهای گذشته و هشدار های لازم برای پیشگیری از چنین شرایطی(که متأسفانه چندان مورد توجه قرار نگرفت)، طی سال جاری نیز، اقدامات مهمی را انجام داده اند.
تعیین سیاست ها و جهت گیری برای حمایت از کالای ایرانی با هدف رونق بخشیدن به تولید و کاهش مشکل بیکاری،تشکیل شورای عالی هماهنگی اقتصادی(دارای اختیارات خاص)با محوریت دولت و تاکید بر همکاری قوای دیگر، دستور به دولت برای تهیه گزارش از اوضاع ارز و طلا برای ایشان، واکنش نسبت به تسامح و تساهل در برخورد با مفسدین اقتصادی و تشکیل جلسه فوق العاده با دولت با موضوع حل مشکلات اقتصادی را میتوان از اهم اقدامات چهار ماه اخیر دانست.اقداماتی که ضمن احترام به استقلال و مسئولیت دولت، نقش بسزایی در ایجاد تحرک و قدرت تصمیم گیری مسئولان دارد.
مردم و نظام اسلامی مادامی که در مسیر اهداف و آرمان های انقلاب ثابت قدم بمانند و هدایت های رهبر فرزانه انقلاب را به کار ببندند، باید مطمئن باشند که می توانند بر مشکلات فائق شوند و کمر موانع و توطئه ها را خم کنند؛ کافی است به فراز و فرود های چهار دهه گذشته و مشکلات و مراحلی که پشت سر گذاشته ایم نگاهی بیندازیم؛ مراحلی بعضا" دشوارتر و در شرایطی که امکانات ما به مراتب کمتر و محدودیت ها بیشتر بود.
به نقل از فارس
احمدی نژاد همانگونه که صحنهٔ سیاست ایران را میبینید؛ بعد از مقام معظم رهبری تنها فردی که تمام هستیاش را به آتش کشیده و به این سو و آن سو میرود و تبیینگر صحبتهای رهبری میباشد؛ شخص دکتر احمدینژاد است. شما در مسئولین طراز اول سیاست ایران مطلقاً کسی را نمیبینید که مانند او شهر به شهر رفته و تبیین حقایقی را انجام دهد که جلوگیری از یک معاملهٔ بزرگ شود. اما چه شده است که او چنین رفتار میکند و فردا قرار است به طور مثال به شهر #بجنورد رفته و در کنار مردم قهرمان آن خطّه سخنرانی کند؟!
۱- همانگونه که قبلا عرض شد دکتر احمدینژاد یک کاتالیست سیاسی شده است. او با هوشمندی تمام این معادلهٔ پایدار؛ همان بزرگترین معاملهٔ قرنی که مقام معظم رهبری فرمودند: «از آن طرف مسئلهی فلسطین و این سیاست شیطانی و خبیثی که آمریکا در مورد فلسطین در نظر گرفته است، اسمش را هم گذاشته است «معاملهی قرن». البتّه بدانند که این معاملهی قرنی که آنها فکر کردهاند، به توفیق الهی هرگز تحقّق نخواهد یافت.» را ابتدا به سمت یک ناپایداری و سپس انتروپی بسیار بالا برده و آن را در نطفه(اتاق فکر متصل به خارج) خفه خواهد کرد.
۲- دکتر احمدینژاد امروز یک تفاوت بسیار بزرگ با تمام سیاستمداران ظاهرالصلاحی دارد که گوشهٔ اتاقهای خود کز کرده و در مقابل این اتفاق سکوت اختیار کردهاند. این تفاوت بر این پایه است که این دسته؛ انقلاب را مطلق از آن خود دانسته و گوشهای نشستهاند و صحنهٔ خباثتآلود مقابل خود را نظاره و هیچ غلطی هم نمیکنند! دکتر احمدینژاد ابتدا با اثبات عدم صلاحیت برخی نهادها که در ۳ پست قبلی به آنها اشاره شد، دوباره به مانند سالهای زعامت ریاستجمهوری خویش، فرماندهی و سکانداری آرمانهای انقلاب را به دست گرفته و هر لحظه صریحتر از قبل صحبت خواهد کرد!
۳- یکی از اتفاقاتی که امروز بر سر انقلاب پیش آمده است؛ همان معاملهٔ قرنی میباشد که رهبر معظم انقلاب به آن پرداختهاند! حال شما به اطراف رهبر معظم انقلاب نگاهی گذرا انداخته و ببینید چه کسی حاضر است همراه ایشان ایستادگی در مقابل زورگویان عالَم برای اثبات حقانیت و حقوق ملت ایران را داشته باشد؟ اثبات حقانیت آرمانهایی که دارای هزینه شده است! ابتدای انقلاب؛ امام این هزینه را پرداخت بود و هزینهای که امام پرداخت، اعتماد عمومی به مردم بود. این اعتماد عمومی را در این راه امام به کار انداخت و هزینه کرد و امروز دکتر احمدینژاد به عنوان تنها متغیری که در آیندهٔ این کشور تاثیرگذار است، مردم را در مقابل برجامیون(همان قطعنامهایون ۵۹۸) قرار میدهد. حال جز احمدینژاد کسی را همگام با رهبری میبینید که حاضر به همراهی و ایستادگی در مقابل زورگویان عالَم برای اثبات حقانیت و حقوق جمهوری اسلامی و ملت ایران باشد؟!
۴- امروز احمدینژاد به مانند دوران ریاستجمهوری خویش، در جایی که پای دفاع از حق و دفاع از حقیقت و دفاع از حقوق ملت ایران در میان باشد، هرگز از میدان خطر عقب ننشسته! و تنها راه دستیابی یک ملت به حقوق خود را همین ایستادگی آگاهانه و از سر بصیرت میداند لذا به میان مردم رفته تا سخن رهبر معظم انقلاب را برای مردم تبیین کرده و حقوق آنها را به خود آنها یادآور شود تا ملت غیور ایران بر آن پافشاری کنند. چراکه نمیشود حق را از دیگران التماس کرد و گرفت!
۵- دکتر احمدینژاد زمانی که فشارهای اقتصادی بر مردم به شکلی شده که صدای خرد شدن استخوانهای این ملت را میتوان شنید به میان مردم رفته و میرود و اصول انقلاب را برای مردم تبیین میکند. البته باید گفت که ما هیچ مسئولی را نمیبینیم که به میان مردم برود! آیا مسئول نظام جمهوری اسلامی حق دارد مانند اعیان و اشراف و پولدارها زندگی کند؟! و در زندگی خود به مانند اشراف زالوصفت رفتار کنند؟! او به مردم میگوید؛ نگاهی به مسئولان خود بیاندازید و ببینید آیا مسئولانتان شباهتی با افراد به هزیمت رفته و اشباه خود در حکومتهای طاغوتی دارند یا خیر؟! این سوالات مبنایی، همان آرمانهای انقلاب و رهبری است که رویای مسئولین ناجوانمردی که قصد معاملهٔ قرن در ... را دارند را برآشفته میسازد! آری؛ او آرمانهای انقلاب را دوباره سر دست گرفته و بدون هیچ ترسی روشنگری دقیقی برای مردم انجام میدهد! او با دقت هرچه تمامتر به مردم سرزمین ایران میگوید که کسی که با این آرمانها در تضاد باشد ضد انقلاب است!
۶- سردست گرفتن آرمانهای انقلاب توسط دکتر احمدینژاد به شدت برای تیم قطعنامه و برجامی خطرناک شده است! ولی او به طوس خواهد رسید!
( دکتر احمدینژاد یک کاتالیست بسیار فعّال است که هرلحظه تندتر خواهد شد و قصد بالا بردن اِنتروپی مردم را دارد! این اِنتروپیِ آزاد شده، خائنین را با خود خواهد برد! )
سلام بر شهیدان
درود بر ولایت فقیه
دکتر احمدی نژاد در فرودگاه مشهد با برخورد زننده مسئولان مواجه شد لابد ترسیدند آنها نیز همچون استاندار سابق خراسان شمالی توبیخ و برکنار شوند لذا مانع از ورود ایشان و شرکت در جشن میلاد حضرت امام رضا(ع) شدند و از فرودگاه مشهد بازگشت.
در داخل کشور نیز نتیجه اعتماد و انتظار پنج ساله از شیطان بزرگ و دشمنان گریبانگیر تندروهای غربگرا و سیاستمداران اشرافی شده که بزودی مجبور به خداحافظی خواهند شد البته جانشین آنها کار خاصی ندارد بلکه کافیست کلیه عملکردها در پنج سال گذشته معکوس شوند برای مثال :
فقدان هرگونه تدبیر و امید و کلید معجزه صد روزه، گسترش مسکن مهر در شهرها و روستاهای کشور و جهان، عملکرد کاملا غلط در سیاست خارجی و رابطه و معامله با رژیم اشغالگر و کودک کش اسراییل و آمریکای شارلاتان و حیله گر و وهابیون عربستان یا بهاییان انگلیسی که باعث تورم هولناک شد، رکودتولید ، هدایت نقدینگی از حساب شخصی به تولید، اشتغال واقعی، تقلید دینی و عقیدتی از سلبریتی ها، بی توجهی مفرط به جوانان و زنان و دختران و ازدواج و رشد بی سابقه طلاق و فاجعه در کشته های جاده ای و هوایی و حوادث طبیعی همچنین امت حزب اله بخصوص ایثارگران میبایست تبدیل به روشها و سیاستهای اعتدال و میانه روی بعلاوه گسترش روابط دوستانه با کشورهای جهان شود آنگاه عزت پاسپورت و حذف گرین کارت و فضاحت در بهداشت و درمان و حوصله معلمان و نابودی محیط زیست و منابع طبیعی و جنگلها و نشریات اینترنت و تلگرام و فیلم مبتذل گیلاس 30 هزار تومن و پراید 30 میلیونی بالاخره یارانه نقدی سربلندی و رفاه عمومی به دلها و سفره های مردم باز خواهد گشت.
در حال حاضر براساس گزارش رییس برنامه و بودجه کشور در سال 96 بیش از 2/5 میلیون بشکه نفت و درآمدهای دو برابری مالیات و صادرات غیر نفتی داشتیم که دولت با تورم 8 درصدی و سرانه درآمد 3/5 میلیون تومن هیچگونه مشکل مالی و ارزی ندارد لیکن آنچه مهم است مشکلات مالی و معیشتی مردم است که علاوه بر افزایش ناگهانی و حدود 40 درصدی مایحتاج عمومی و افزایش حقوق و مستمری حدود 10 درصدی کلیه اقشاری که وابسته به درآمد ماهیانه میباشند با کاهش درآمدی حدود 30 درصد مواجه میباشند و بطور متقابل و مستقیم تاثیر بسزایی در بازار داشته است.
یارانه سالها بدون تغییر مانده در حالیکه اگر فقط تورم رسمی سالیانه طی 5 سال مسئولیت دوبت تدبیر و امید را بدون تورم چند سال دولت قبل متوسط 30 درصد حساب کنیم میبایست یارانه دولت فعلی بیش از 40 درصد افزایش یابد تا عدالت اجتماعی با احتساب آمارهای رسمی جبران شود در حالیکه آمار رسمی بر اساس نظر کارشناسان اقتصادی اشتباه هستند و رهبر معظم انقلاب نیز به میزان تورم رسمی در حضور مسئولان دولت تذکر داده و فرمودند " یک جای کار اشکال دارد."