شناسه خبر : 61365
چهارشنبه 04 مهر 1397 , 11:58
اشتراک گذاری در :
عکس روز

حال و هوای گلزار شهدای اصفهان:

همه بیدار بودند!

اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم جز این نباید کلامی و دعایی داشته باشیم: «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد»

فاش نیوز - در اولین روز هفته دفاع مقدس برای اولین بار به زمینی در شهر اصفهان پا گذاشتم که ساکنانش همه بیدار بودند. چه جایی بود!

چه مکان با اُبُهتی بود آنجا!؟

عرفای مشهور و اولیای الهی را که زیارت کردیم بعد از طی مسیری که شن ریزه داشت و سنگی بود رسیدیم به جایی که تا چشم می دید مزار شهید بود.
چهره های نورانیشان که در قاب بالای سرشان می درخشید.

همراهم یکراست رفت بالای سر یک شهید که اسمش "محمد علافچیان" بود. او این شهید را به عنوان دوست شهیدش انتخاب کرده بود و هر وقت کارش به بن بست می خورده می آمده گلزارشهدا و بالای سر این شهید، دست به دامنش می شده است. بعد رفتیم بالای سر مزار شهیدی که خودش با لحن بی ریایی می گفت: بیا عباس آقا را هم ببین و زیارت کن.

شهید "عباس قائم مقامی" از دوستان هم محله ای آنها بود، خیلی خاطرات از او داشت که وقتی دیگر برایتان خواهم نوشت.

وقتی دوستم مرا برد بالای سر شهید "حسین خرازی" انگار دنیا را به من داده بودند. لبخند دلنشینی روی لبش بود که حال دلت را به طور کل دگرگون می کرد. خیره شدم به نگاهش و قسمتی از سخنانش یادم آمد که از ما خواسته بود «همواره خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان الگو در نظر داشته باشیم، که راهشان، راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند که در این راه شهید می شوند».

سرم را که بالا گرفتم، ناگهان چشمم به چهره نورانی و متبسم "حاج احمد کاظمی" افتاد که در گلزار شهدا همسایه شهید خرازی است. با ذوقی تو دلم گفتم: " شهیدم! تو هم اینجا هستی؟"

شهید کاظمی، اهل نجف آباد بود که خاطره صدایش در عملیات بیت المقدس با شهید احمد متوسلیان در اذهان بیشتر مردم ایران به یادگار مانده است، آنجا که پشت بی سیم می گفت: " احمَد احمَد احمد... احمَد احمِد احمَد...

بعد از قرائت فاتحه و طلب یاری از ساحت با کرامت این دو شهید، راه افتادیم برای زیارت قبور سایر شهدا.

رسیدیم به چهارراهی که به هر طرفش که می رفتیم عاقبت بخیری در پی داشت. بعدش یک تابلو دیدم از شهدای غواص. نگاه غواص ها خیلی به دل آدم می نشست. یکیشان دلت را با لبخند مهربان و شهدایی اش گرم و امیدوار می کرد و یکی دیگرشان جوری نگاهت می کرد که انگار داشت ته دلت غواصی می کرد که مبادا بوی دنیا بدهد و یا هر چه که خصلت مذموم دنیایی است!

آخر سر رسیدیم سر مزار شهید "تورجی زاده". دورِ مزارش شلوغ بود. بیشترشان جوان بودند. او در وصیتنامه اش گفته بود: «بسیجی ها، سپاهی ها ... این لباسی که بر تن کرده اید خلعتی است از جانب فرزند حضرت زهرا (س)، پس لیاقت خود را به اثبات برسانید».

دَمِ غروب از آن قطعه پاک و نورانی و مطهر
بیرون آمدیم و ضمن تکرار عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن هفته دفاع مقدس به شهدا و قدردانی از جانفشانی و ایثارگریشان، برای امنیت و ناموس وطن، طبق گفته شهید خرازی عمل کردم، که گفته بود "اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم، جز این نباید کلامی و دعایی داشته باشیم: اللهم اجعل محیای محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد ".

* جعفری

کد خبرنگار: 17
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi