شنبه 08 دي 1397 , 10:25
ظلم بزرگ و ظالمین طلبکار
روزهای هفتم، هشتم و نهم دیماه سال۱۳۸۸، ایران شاهد حضور شگفتانگیز مردم در سراسر کشور بود، حضوری خودجوش، ناشی از بصیرت، گسترده، بهنگام و پایانبخش فتنهای پیچیده و خطرناک.
مهدی فضایلی - روزهای هفتم، هشتم و نهم دیماه سال۱۳۸۸، ایران شاهد حضور شگفتانگیز مردم در سراسر کشور بود، حضوری خودجوش، ناشی از بصیرت، گسترده، بهنگام و پایانبخش فتنهای پیچیده و خطرناک.
9 سال پیش در چنین روزهایی کشورمان شاهد رویدادی بزرگ و معجزهگونه بود!
رویدادی که اهمیت آن بهراحتی برای همه قابل درک نیست و آنانی عمق آنرا فهم میکنند که تاریخ را،مردم را، توطئههای دشمن را و دستهای نامرئی امداد الهی را بشناسند.
روزهای هفتم، هشتم و نهم دیماه سال1388، ایران شاهد حضور شگفتانگیز مردم در سراسر کشور بود، حضوری خودجوش، ناشی از بصیرت، گسترده، بهنگام و پایانبخش فتنهای پیچیده و خطرناک.
ابعاد متنوع و تو در توی فتنه88 را نمیتوان در مجالی کوتاه مورد توجه و کنکاش قرار داد اما نمیتوان و نباید آن را فراموش هم کرد چون فتنه 88 از مهمترین و پرخسارتترین و در عین حال عبرتانگیزترین مقاطع چهل ساله انقلاب اسلامی است.
در جریان فتنه 88 ظلمی بزرگ اتفاق افتاد؛ این ظلم چه بود؟ یادداشت حاضر تلاش میکند فقط بخشی از این ظلم را مورد مداقه قرار دهد.
در تاریخ همه ملتها فراز و فرود وجود داشته و دارد.همه ملتها مسیرهای هموار و ناهموار را تجربه کرده و میکنند و همه جوامع تلخ و شیرینهای متعددی را چشیده و میچشند.
ملتهای هوشیار فرودها، ناهمواریها و تلخیها را نه فقط تحمل میکنند بلکه با زیرکی از آنها فرصتی میسازند برای عبرت گرفتن و با انگیزهتر شدن و سرانجام قویتر عمل کردن.
ملتهای هوشیار همچنین در فرازها، همواریها و شیرینکامیها بدون مغرور شدن، سرعتشان برای پیشرفت را بیشتر میکنند و اندوختههای خود را برای ایام عسرت فزونی میبخشند.
حال اگر عدهای در شرایط هموار و در یک فراز تاریخی و در دوران شیرین یک ملتی، بهخاطر خودخواهیها و لجاجتها نه تنها اجازه کام گرفتن را از ملت سلب کنند بلکه به جای آن تلخی و ناکامی و اسباب تشدید فشارهای دشمن را فراهم آورند، این آن ظلم بزرگی است که نمیتوان و نباید آن را فراموش کرد!
در سال 88 دقیقاً چنین اتفاقی برای ملت ایران رخ داد!
در پی پیروزی غرورآفرین حزبالله لبنان در تابستان 2006میلادی و حماسه حماس در پاییز 2009میلادی، شرایط منطقه برای دشمنان انقلاب اسلامی سخت و دوران فتوحات منطقهای ایران نقطه عطفی را تجربه میکرد.
دستاوردهای هستهای ایران و بیتأثیر ماندن فشارها نیز دشمنان انقلاب اسلامی را وادار به کوتاه آمدن کرده بود تا جاییکه برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه و آلمان که چند سالی بود مراودات دیپلماتیک خود را حتی در سطح معاون و مدیر کل وزارت امورخارجه متوقف کرده بودند از وزیر امورخارجه کشورمان برای سفر به کشورشان دعوت کرده بودند و مهمتر از اینها اوباما، رییسجمهوری تازه به کاخ سفید راه یافته آمریکا طی کمتر از سه ماه، دو نامه(نامه دوم دو روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری 88) برای رهبر انقلاب فرستاده بود و از موضعی نرم خواستار همکاری در زمینههای مختلف شده بود.
در چنین شرایطی، برگزاری انتخاباتی با شکوه، بیحادثه و با مشارکت بالا میتوانست استحکام درونی نظام را به رخ جهان بکشد و ضلع دیگر اقتدار منطقهای، علمی و سیاست خارجی را با انسجام و همبستگی ملی تکمیل کند و دشمن را به خضوع وادار نماید.
اما متأسفانه نه تنها چنین نشد بلکه با رفتار و اقدام غیرقانونی یکی از نامزدها و ادعای واهی تقلب، فتنهای آغاز شد که عوارض آن در عرصههای مختلف همچنان گریبانگیر ملت بزرگ ایران عزیز است.
آن ادعا و به دنبالش لشکرکشیهای خیابانی و ایجاد آشوب و بلوا در تهران و دو سه کلانشهر دیگر، به جای پیام اقتدار و استحکام درونی نظام، پیام ضعف مخابره کرد و شد آنچه نباید!
رفتار غرب یکباره عوض شد و شاخ و شانه کشیدنها و لُغز خواندنها دوباره آغاز گردید. از همان ابتدا تمامقد از آشوبطلبان و معترضین به نتیجه انتخابات حمایت کردند و با تصویب مهمترین قطعنامه تحریم یعنی قطعنامه 1929، (تقریباً همزمان با نخستین سالگرد فتنه)بیسابقهترین تحریمها آغاز و تا امروز ادامه یافته است.
میگذریم از خونهایی که ریخته شد و میلیاردها خسارتی که در آشوبها و اغتشاشات به کشور وارد شد؛این ظلم که گوشهای از آن بیان شد را چگونه میتوان جبران کرد؟
کسانی که چنین ظلمی را در حق ملت بزرگ ایران روا داشتند و تا امروز نه تنها اظهار ندامتی نکردهاند بلکه اگر فرصت پیدا کنند دوباره طلبکار خواهند بود، مستحق چه مجازاتی بوده و هستند؟
منبع:صبح نو