شناسه خبر : 63195
یکشنبه 30 دي 1397 , 11:20
اشتراک گذاری در :
عکس روز

بهار غربی، در پی زمستان استکبار نزدیک است!

نامه پیامبر خبر از ظهور اسلام در ایران داد، یا نامه امام به گورباجف که خبری بود از فروپاشی کمونیسم و سربرافراشتن گلدسته های اسلام در سراسر شوروی و یا نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب که نویدبخش خبرهای خوب از فروپاشی غرب و نطام سلطه خواهد بود...

فاش نیوز - وقتی چند سال پیش جنبش هایی در کشورهای عربی اتفاق افتاد که منجربه سقوط حکام آن کشورها می شد، کمتر کسی فکر می کرد مشابه این اعتراصات ممکن است در قلب اروپا هم روی دهد. اتفاقاً دشمنان انقلاب در پی این بودند که دامنه این بهار عربی به داخل ایران هم کشیده بشود، کارهایی هم کردند، فتنه گران هم هوا برشان داشت و بیانیه هایی دادند، ولی آخر کار دیدیم که روسیاهی به ذغال ماند و نه تنها انقلاب اسلامی استوارتر از قبل درحال طی مسیر پیشرفت است، بلکه این قلب اروپاست که درگیر اغتشاشات شده است. البته اعتراض و اغتشاش در اروپا مسبوق به سابقه است لکن اتفاقات اخیر در فرانسه که  که موسوم به جنبش ضد سرمایه داری یا «جلیقه زردها» شده، ویژگی ها و امتیازاتی دارد که آن را از حوادث قبلی متمایز می کند؛

یکی اینکه احساس می شود ماهیت این اعتراضات، چیزی بیشتر از یک اعتراض ساده در قبال وضعیت اقتصادی نامناسب است، هرچند وضعیت نابسامان اقتصادی در شروع آن بی تاثیر نیست. شاهد مثال، اعتراف یکی از سران جنبش به الگوگیری از انقلاب اسلامی و آرمان های امام خمینی است. ممکن است برخی این مساله را یک جهت گیری انحرافی بدانند در جهت تبلیغ ضدانقلاب برای اینکه عنوان کنن ایران منشا و محرک این اعتراصات هست،
ولی بدلایل واصح این شبهه اصلا مطرح نیست، چون اولا مساله ای که عنوان شده الگو گیری از انقلاب و اندیشه های امام خمینی است و نه جمهوری اسلامی و نظام حاضر.

دوم اینکه اگر چنین بود تا به حال سند سازی و دروغ پراکنی در مورد دخالت ایران در این حوادث گوش فلک را کر کرده بود. همین که چنین اتفاقاتی نیافتاده یعنی عنوان الگوگیری از انقلاب، یک مساله واقعی است که از طرف جنبش مطرح شده است.

نکته دوم در باره این جنبش که به اعتقاد بنده دارای ایدئولوژی و استراتژی فراتر از مباحث اقتصادیست، مسئله تعرض به اسرائیل در همان اوایل جنبش است. باز عده ای ممکن است این موضوع را غیرواقعی قلمداد کنند ولی به اعتقاد نویسنده، این حرکت نشات گرفته از جهت گیری انقلابی و ساختار متفاوت این جنبش است. از این رو می توان برای اشکار شدن ماهیت این جنبش به تشابهات جنبش جلیقه زردها با انقلاب اسلامی اشاره کرد.

یکی از مشابهت ها، ماهیت ضداستکباری انقلاب اسلامیست که با جهت گیری های بنیانگذاران جنبش ضد سرمایه داری فرانسه مشابهت دارد. دلیل این مساله الگوگیری از انقلاب ایران به گفته خود جنبش و هدف گیری اسراییل به عنوان سردمدار استکبار جهانی در همان شروع نهضت است.

در این باره لازم است توصیحاتی ارایه گردد ممکن است برخی به اشتباه سردمدار استکبار و استعمار در جهان را آمریکا بدانند و به قول معروف، کدخدای جهان را آمریکا بپندارند؛ قطعاً این افراد فاقد بصیرت دشمن شناسی هستند. این افراد همان هایی هستند که دلیل دشمنی را صرفاً مسایل اقتصادی می پندارند و لذا با حل شدن مساله اقتصادی، دلیلی برای دشمتی نمی بینند و لاجرم مذاکره و دوستی با امریکا و غرب را دور از ذهن نمی پندارند، بلکه به آن اقدام می کنند.

اینها همانهایی هستند که معتقد به قبص و بسط شریعت و انحصار افکار امام به زمان خویش هستند و گمان می برند که امام هم مانند ایشان ساده انگارانه، تنها به دلایل اقتصادی با رژیم اسراییل مخالفت کرده و لذا با حل این مساله اصل دشمنی هم برطرف خواهد شد.

سوال اینجاست که پس دشمن اصلی کدام است؟ جواب این سوال را می توان از نگاه امام و مقام معظم رهبری بخوبی دریافت. واقعیت این است که بنا به شواهد و مستندات، رهبر واقعی استکبار و استعمار در دنیا نه امریکاست ونه انگلیس و یا هرکشور دیگر؛ دلیل آن هم تغییر نقش کشورهای مذکور در ادوار مختلف تاریخ بوده است.

زمانی انگلیس ابر قدرت جهان بود و زمانی اسپانیا و یا فرانسه و هم اکنون این وطیفه به عهده آمریکا نهاده شده است. در واقع این اراده کشورها نبوده که آنها را تبدیل به قدرت اول جهان نموده؛ ظاهرا اینکه کدام کشور نقش ابرقدرت جهان را برعهده بگیرد نتیجه تصمیماتیست که در سقیفه های هر دوران گرفته می شود ولی تعیین کننده اصلی این جلسات چه کسانی هستند و یا کدام سیستم است که برای جهان تصمیم گیری می کند؟ وقتی سرنخ ها را دنبال کنیم تنها به یک اسم می رسیم: صهیونیزم بین الملل. از شواهد و مستندات می گذریم وتنها به مرام و منش امام خمینی و مقام معظم رهبری دراین مقال بسنده می کنیم.

این مسئله واضح و مبرهن است که امام خمینی همزمان با مبارزاتشان با حکومت دیکتاتور شاه، به مبارزه با اسراییل و ایادی آن یعنی امریکا و غرب اقدام نمودند. دشمنی امام با اسراییل اگر بیشتر از دشمنی با شاه نبود قطعا کمتر نبود. انقلاب اسلامی قطعا هزینه هایی که بابت دشمنی با اسراییل پرداخت کرده کمتر از دشمنی با شاه و تعییر رژیم نبوده و نیست و دشمنی امام با اسراییل آنقدر روشن است که نیاز به سند و مدرک ندارد؛

در زمان مقام معطم رهبری هم این دشمنی ادامه پیدا کرد، چون مبنا یکی بود. البته شاید بتوان گفت در دیپلماسی خارجی، این دشمنی ایران با اسراییل به دلایل سیاسی خیلی آشکارا عنوان نمی شد، ولی دکترین نظامی ایران در مقابله آشکار و مستقیم با اسراییل توسط مقام معطم رهبری در خطبه های نماز جمعه ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ از سوی ایشان اعلام شد. ایشان در پاسخ به مطالبی که توسط بیگانگان درباره حمایت ایران از مبارزین بحرین عنوان شده بود، ضمن رد این ادعا، فرمودند که اگر ما دراین باره مثل جنگ ۳۳ روزه حمایت می کردیم، الان اوضاع بگونه دیگری بود، اما درباره اسراییل این مسئله فرق می کند؛ و به صراحت اعلام کردند که از هرکس که با اسراییل مبارزه کند حمایت می کنیم و از این اعلام حمایت ابایی نداریم. حالب اینجاست که ایشان درباره آمریکا یا غرب این تعبیر را استفاده نکردند، با وجودی که شاید برخی دشمن اصلی را آمریکا می دانستند. شاید دلیل اعلام این دکترین نظامی در مبارزه با اسراییل، شبهاتی بود که توسط نااگاهان درباره ضرورت تغییر در سیاست های ضد اسراییلی بعد از فتنه ۸۸ عنوان شده بود، باشد. یعنی ایشان با این اعلام همگانی، خواستند به همه یادآور شوند که دشمنی ایران با اسراییل مسئله ای نیست که با منافع اقتصادی و سیاسی قابل تغییر باشد؛ البته این دکترین در جهان بازخورد خود را داشت و به قول معروف، آنها که باید می دانستند فهمیدند که هدف گیری در ایران درست انجام شده و بازخورد این سخنان به همه  نشان داد که مقام معطم رهبری در شناخت دشمن اشتباه نکرده اند. حال با اعلام موضع  جنبش جلیقه زردها در ضدیت با اسراییل، آنهم در اوایل جنبش، این معنی به ذهن متبادر می شود که گویا الگوگیری جنبش فوق از انقلاب ایران بدرستی صورت گرفته،

به اینها نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب در بهمن ۹۳ مبنی بر آشنایی بی واسطه با اسلام راستین را اصافه کنید. برخی براین باورند که نامه آقا به جوانان نتیجه داده و ذهن های پاک جوانان غرب را به این نتیجه رسانده که تنها راه نجات غرب، تاسی به انقلاب اسلامی است که نمونه راستین اسلام ناب محمدی را در عصر حاضر به منصه ظهور رساند و تصویری دقیق و روشن از اسلام راستین را در مقابل چشم جهانیان قرار داد.

به همه اینها هم نماد رنگ زرد را که رنگ نماد پرچم حزب الله لبنان است اضافه کنید؛ البته شاید به دید برخی این گونه نگاه به جنبش جلیقه زردها نگاهی رویایی و ایدئالیستی است ولی آینده روشن خواهد کرد که غرب به واپاشی نزدیکتر از آن است که بتوان تصور کرد و بزودی جنبش های مشابه تمام اروپا را فراخواهد گرفت و پرچم های عدالتخواهی و رهایی از زیر یوغ ظلم صهیونیست بین الملل سر برمی آورد. تاریخ گواه است که نامه های الهی اثر خود را بر جهان گذاشته است،

آنگاه که نامه پیامبر خبر از ظهور اسلام در ایران داد، یا نامه امام به گورباجف که خبری بود از فروپاشی کمونیسم و سربرافراشتن گلدسته های اسلام در سراسر شوروی و یا نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب که نویدبخش خبرهای خوب از فروپاشی  غرب و نطام سلطه خواهد بود  و به قول معروف، بهار غرب هم در پی زمستان استکبار نزدیک است!

کد خبرنگار: 23
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi