شناسه خبر : 63434
یکشنبه 07 بهمن 1397 , 11:13
اشتراک گذاری در :
عکس روز

یک شهید، یک خاطره

جیک ‌جیکِ گنجشک‌ها

 درختی در باغ داشتیم که گیلاس‌های آن را نمی‌چیدم تا هر وقت برادر کوچکم علی از جبهه برمی‌گشت و برای دیدارم به باغ می‌آمد، گیلاس‌ها را تناول کند.
 در آخرین دیدارمان علی چند دانه گیلاس چید و خورد. بعد رو به من گفت: «بقیة گیلاس‌ها باشه برای گنجشک‌ها.»
***
هنوز برادرم از جبهه نیامده بود که یکی از دوستانش به باغ آمد و گفت:
- «علی توی روستا منتظرتون هست و می‌خواهد شما رو ببیند.»
متعجب شدم! آخر همیشه برای دیدنم به باغ می‌آمد!
جیک‌جیک گنجشک‌ها در باغ پیچید و همان لحظه فهمیدم که خبر شهادتش را آوردند.
خاطره‌ای از شهید علی ضمیری
راوی: حسین ضمیری، برادر شهید

منبع: کیهان
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi