شناسه خبر : 63652
چهارشنبه 17 بهمن 1397 , 15:33
اشتراک گذاری در :
عکس روز

دیدن این فیلم جرم است

با وجود اینکه تمامی تماشاگران فیلم می دانستند«دیدن این فیلم جرم است» اما به تماشای نخستین ساخته ی کارگردانی نشستند که یک تریلر سیاسی اکشن دارای قهرمان بود و به شکاف میان نیروهای خودی و طرح مشکلات معیشتی مردم می پرداخت.

فاش نیوز - اهالی رسانه به تماشای یکی از فیلم های جشنواره فیلم فجر با نام «دیدن این فیلم جرم است» نشستند که در سکوت کامل خبری ساخته شده بود.

به گزارش خبرنگار فاش نیوز، با وجود اینکه تمامی تماشاگران فیلم می دانستند «دیدن این فیلم جرم است» اما به تماشای نخستین ساخته ی کارگردانی نشستند که یک تریلر سیاسی اکشن دارای قهرمان بود و به شکاف میان نیروهای خودی و طرح مشکلات معیشتی مردم می پرداخت. 

بعد از نمایش فیلم«دیدن این فیلم جرم است» به نویسندگی و کارگردانی رضا زهتابچیان و تهیه کنندگی محمدرضا شفاه و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برای اهالی رسانه در پردیس سینما ملت، جلسه پرسش و پاسخ فیلم با حضور  عوامل فیلم در حالی برگزار شد که به جهت موضوع ملتهب فیلم سالن مملو از جمعیت بود.

هانیه که زنی محجبه و باردار است حین رانندگی در خیابان به هنگام بازگشت از مراجعه به مطب پزشک زنان مورد ضرب و شتم و فحاشی مرد میانسل مستی قرار می گیرد به جهت پوشش و حجابش و در میان تعقیب و گریز خیابانی هانیه به نزد شوهرش امیر پناه می برد که از قضا فرمانده یک پایگاه بسیج است. مرد توسط نیروهای پایگاه بازداشت می شود تا تحویل مراجع قضایی شود و هانیه جهت مداوا به بیمارستان منتقل می شود که از آنجا به امیر اطلاع داده می شود فرزند دخترشان که هانیه باردار بوده سقط شده است. از طرفی نیز آقازاده ای که فرزند یکی از شخصیت های نامدار می باشد به همراه مراجع انتظامی با مراجعه به پایگاه می خواهند زمینه ی آزادسازی مرد مجرم را فراهم بیاورند که اینجا وقتی امیر می بیند به ناموسش فحاشی و دست درازی شده و فرزندش نیز سقط شده و تمام زندگی اش در حال از دست رفتن است و  مجرم نیز با هدایت مراجع بالادستی دارد می گریزد در جهت جلوگیری از خروج ایشان از پایگاه همه گی را خلع سلاح و بازداشت و گروگان گیری می کند. از این به بعد شاهد دودسته گی در بین نیروهای بسیج پایگاه می شویم که عده ای کنار امیر می مانند و عده ای دیگر نیز امیر را تنها گذاشته و پایگاه را ترک می کنند تا کمی بعدتر در همکاری با نیروهای امنیتی مقابل امیر قرار بگیرند. در ادامه با ورود فرمانده هان و مقامات بالا دستی کشور به پایگاه برای خلاص نمودن فرد مجرم که اینجا مشخص می شود علاوه بر ملیت ایرانی شهروندی انگلیسی و فرد بانفوذ یک شرکت نفتی نیز هست، موضوع وارد حوادث تازه ای می شود... .

در آغاز این نشست تهیه کننده فیلم گفت: ۲ سال پیش تصمیم گرفتیم فیلم را بسازیم و در همانجا گرفتن مجوز متوقف شد که پس از آن مجددا اسفند سال گذشته این بحث باز به شکل جدی در مجموعه ی باشگاه فیلم سوره و حوزه هنری مطرح شد. اینجا بود که پروانه ساخت را به خاطر مسائل امنیتی به شکل حقوقی با نام سازمان سینمایی حوزه هنری صادر کردند و فیلم را ساختیم، و در نهایت پس از اتمام ساخت فیلم بود که تهیه کننده حقیقی را پذیرفتند. کارگردان هم درباره چگونگی انتخاب نام فیلم گفت: اسم فیلم دیالوگی بود از صحنه ای در فیلم که بعدا آن سکانس به جهت شرایط تولید درآورده شد و بالتبع سکانس های دیگر مرتبط با آن نیز فیلمبرداری نشد و آن صحنه این بود که نیروی پلیس برای متفرق ساختن مردمی که در محل مورد منازع فیلم جمع می شوند به آنها با نصب بنر بلندی القاء می کند و می گوید که اینجا محل ساخت یک فیلم است و دیدن آن جرم است که در این لحظه امیر می آید و می گوید چرا نمی گذارید مردم به تماشای این فیلم بیایند؛ پس مگر دیدن این فیلم جرم است.
این سینماگر در خصوص چگونگی طرح این فیلم گفت: از ۱۲ تا ۱۳ سال پیش فیلمنامه را به نهادهای مربوطه ی مرتبط تحویل دادم و هیچکس برای ساخت جرات به خرج نداد و برخی حتی گفتند ما دوست داریم فیلمنامه را بسازیم ولی باید این تکه هایی که می گوییم حذف شود. سازنده ی《دیدن این فیلم جرم است》افزود: در این فیلم بسیجی ها پاسدارها حکومتی ها دولتی ها چادری ها همه گی دو دسته اند که این مسئله تعمدی بود و نباید با پیش فرض مواجه بشید. به خاطر شخصیتی مملکتی در فیلم چون "ناصر احتشام" هست که این مرد مجرم صاحب چنین شوکتی می شود. به سطح رویی توجه نکنید و به عمق توجه کنید. گواه من این قلب چاک چاک است. فیلم سفارشی نیست و پلان به پلانش را به دندان کشیدم و ساختم. نخستین بار سال ۸۴ و ۸۵ و بعدتر سال ۹۵ برای ساخت فیلم اقدام کردم که توقیف شدیم و پروانه ساخت ندادند و گفتند این فیلم خط قرمز ما هست. حتی در کستینگ بازیگران مضطرب بودند، ما داخل دکور سریال معمای شاه کار کردیم. نیروی انتظامی در دادن مجوز و امکانات کوچکترین کمکی به ما نکرد حتی چراغ گردان و لباس نداد. حالا با این وجود نیروهای سیاسی بیایند و  پای این فیلم بایستند و چنین فیلمی سفارش دهند؟.
محمدرضا شفاه تهیه کننده فیلم در خصوص موارد سانسور شده فیلم بیان داشت: پلانی در فیلم بود که مامور نیروی انتظامی توسط نیروهای امنیتی بازداشت می شود بعد از آنکه در صحنه ی ماقبل مامور نیروی انتظامی پس از متوجه شدن علت واکنش امیر در فیلم به امیر می گوید به جان ۳ فرزندم نمی دانستم که با زن و فرزندت چنین کاری کردند وگرنه به اون شکل برخورد نمی کردم. نیروی انتظامی هم شرط گذاشت که تا این پلان سکانس را درنیاوریم اجازه نمایش فیلم در جشنواره را نمی دهد که به همین جهت تنها این پلان از فیلم حذف شد. چرا اینکار را با ما کردند؟ مگر ما در فیلم نمی خواستیم بگوییم نیروی انتظامی با مردم هست؟.
زهتابچیان فیلمساز در خصوص اینکه چرا امیر به جای برداشتن قلم می آید اسلحه برمی دارد گفت: وقتی درها بسته باشد و نشود حرف زد و ماجراها از جای دیگر هدایت می شود دیگر قلم ها کار نمی کند و دست به اسلحه می رود.
همچنین وی در پاسخ به اینکه آیا امیر در این کشمکشِ خودش از رانت عمویش که سردار است استفاده می کند می گوید: امیر پیش از این دوبار در تحصن کارتن خواب ها و همینطور تحصن روبروی مجلس بازداشت شده بود پس چنین آدمی از رانت خانوادگی استفاده نمی کند.
در پایان نشست نیز تهیه کننده در واکنش به سوال خبرنگاری که پرسید چرا فکر کردید که اختلافات داخلی خودتان را می توانید بیاورید داخل سینما گفت: مردم از دیدن آنچه روی پرده هست لذت می برند پس این اختلافات خود مردم هست. این فیلم خواستیم آیینه ی تمام نمای امروز اجتماع و سیاست ما باشد با اقتضائات دِرام که ظرف کوچکی هست و باید یک چیزهایی را قوی تر و یک چیزهایی را ضعیف تر نشان دهیم تا دِرام شکل بگیرد؛ اما دیدن یک حقیقتی که فکر می کنیم در جامعه ی امروز ما شکل گرفته است و این نگاه از بالا باعث می شود که وضعیت خودمان را بهتر ببینیم. مضمون فیلم بر اصول انقلابی بنا شده است.

محمدرضا شفاه همچنین ابراز داشت: یک نگاه بیگانه‌پرستی در کشور وجود دارد که این تفکر وقتی قبل از انقلاب تبدیل به قانون می‌شود نامش را کاپیتالاسیون می‌گذاریم و همین تفکر بعد از انقلاب هم وجود داشت و مقاومت نیروهای انقلابی نگذاشت تبدیل به قانون شود.

وی افزود: برای پیشبرد اهداف فیلم تلاش کردیم از کلیدواژه قانون استفاده شود. من این اتهام را نمی‌پذیرم که راهکار ما اسلحه است. من خواهش می‌کنم شما خودتان قضاوت کنید؛ اگر جای امیر فیلم بودید چه‌کار می‌کردید؟ امیر خود در فیلم می‌گوید "آن اسلحه را دیگران دست من دادند". این واقعیت وجود دارد که وقتی قلم ها حرف نزنند آنگاه شمشیرها به‌میان می‌آید.
مهدی زمین پرداز بازیگر نقش امیر در فیلم که اتفاقا بعد از نقش آفرینی فوق العاده در مجموعه ی آخرین زمستان به نقش شهید حسن باقری در این فیلم هم در این نقش سخت بازی روان و یکدست و در عین حال با صلابت و درخشانی ارائه داده است در گفتگو با خبرنگار فاش نیوز در خصوص نقش خودش بیان نمود: در زمانه ای که علاوه بر سیاستمداران خوب سیاستمداران بد هم داریم که با مردم به جای دل با زبان بازی می کنند و در دل مردم نفوذ نمی کنند، اما شخصیت امیر در فیلم حرفش با عملش یکی می شود و با دلش به مردم نزدیک می شود و و دوست دارد حرف و عملش یکی شود و دل ها را از آن خود می کند. امیر حاضر شد از حق شخصی خودش به خاطر منافع ملی بگذرد ولی در مقابل آنها حاضر نیستند به کسی که به یک شهروند این کشور توهین کرده حتی یک تو بگویند و توبیخش کنند. قرار گرفتن در موقعیت امیر که زنش را زده بودند و فرزندش را کشته بودند و حکم مرگ خودش را داده بودند بسیار دیوانه کننده هست و تو باید چکار کنی در آن لحظه؟ امیر آمد حقش را بگیرد از ماجرایی که اصلا در وارد شدن درش دخالتی نداشت اما وارد جریاناتی شد و اتفاق هم پشت اتفاق رخ می داد. همه به امیر می گویند چکار میخواهی کنی و امیر در آن لحظات می گوید صبر کنیم ببینیم چه می شود حتی به میز مذاکره می رود اما می بیند نه موضوع از جای دیگری هدایت می شود و کار چیز دیگه ای هست.

گزارش از تورج اردشیری نیا

کد خبرنگار: 23
اینستاگرام
قانون اجرا نمی شود.
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi