دوشنبه 29 بهمن 1397 , 14:25
پدر و مادر شهید در حلقه بچه ها
مقام معظم رهبری که دستور آتش به اختیار داد، جوان های خودجوش دست به کار شدند تا در هر شغل و مسوولیتی که هستند بارهای زمین مانده را بلند کنند، آن ها آستین هایشان را برای جهاد فرهنگی بالا زدند و کمر همت بستند تا کارهای هر چند کوچک اما با نیت های بزرگ را انجام دهند. این عقیده بسیاری از جوان های فعال انقلابی این روزها است که حتی کارهای به ظاهر کوچک هم می تواند تاثیر خوبی داشته باشد، کارهایی که توسط جوان های دهه شصت، هفتاد و حتی هشتادی ها در قالب گروه های فرهنگی و یا مجموعه های خودجوش انجام می شود، از دستگیری افراد محروم گرفته، تا راه اندازی کسب و کارهای کوچک و یا اشاعه سبک زندگی شهدایی.
بچه ها دور مادر شهید حلقه زده اند، چشم می دوزند به لب های پدر و مادرش تا از خوبی های فرزندشان بشنوند، «طاهره محرابی» عضو گروه فرهنگی فائزون و مادر یکی از بچه های مدرسه شهید عطایی امروز به همراه جمعی از شاگردان مدرسه دخترش اردوی یک روزه بازدید از گلزار شهدای بهشت زهرا (س) را ترتیب داده است، اردوی جالبی که برخلاف برخی باورهای غلط نه تنها روحیه بچه ها را افسرده و دلمرده نمی کند، بلکه امید برای بهتر شدن و رشد معنوی آن ها را به همراه فراهم می آورد، به شرطی که دل های بچه ها برای شنیدن حرف های نورانی پدر و مادر شهید و آرامش گلزار شهدای بهشت زهرا (س) آماده شود، این آمادگی پیش از برگزاری با پخش مستندهایی از شهدای مدافع حرم و نقل خاطراتی از آن ها آماده شده. حالا بچه ها با شوق دیدار نزدیک شهدایی که وصف آن ها را پیش از این در مدرسه شنیده اند به گلزار شهدا آمدند. موضوع خوب دیگر در این اردوی همراهی پدر و مادر شهید «مجید قربانخانی» با بچه هاست.
داستان مجید متفاوت از داستان شهدایی است که شنیده ایم، تا قبل از شهادت او کسی باورش نمی شد روزی مجید پر شر و شور منطقه ولیعصر تهران در بین مدافعان حرم گل کند و در یک شب ره صد ساله را بپیماید، قصه مجید قربانخانی را در ماجرای مجید فیلم اخراجی ها شنیده بودیم اما واقعیت آن را از دفاع مقدس ندیدیم، شاید گمان می کردیم دوره مجید سوزوکی هایی که یکباره متحول شدند و رفتند تا از مظلوم دفاع کنند تمام شده است اما دیدیم که مجید دهه شصتی چطور گوی سبقت را از مجید سوزوکی های دفاع مقدس ربود و حالا نامش به عنوان شهید مدافع حرم خوشنام تر از دیگر شهدا می درخشد.
محرابی اردوی یک روزه دانش آموزان دختر شهید عطایی تهران را یکی از برنامه های گروه فرهنگی فائزون از سری برنامه های این گروه در راستای آشنا کردن نوجوانان با سبک زندگی شهدا می داند. وی در طول چند ماه برگزاری جلسات متعدد مشاوره و پخش فیلم در مدرسه بازخوردهای خوبی هم گرفته است، مثلا می گوید: «سر پخش مستند یکی از شهدای مدافع حرم بچه ها تحت تاثیر قرار گرفته بودند و بسیاری از آن ها بعد از فیلم گریه کردند. بچه ها متوجه خوبی ها می شوند، آن ها شهدا را دوست دارند، نشان دادن خوبی ها در الگوهایی مثل شهدا می تواند روی بچه ها تاثیر گذار باشد و آن ها را به سمت الگوگیری از شهدا سوق دهد.» او درباره میزان شناخت نسل نوجوان از شهدای مدافع حرم می گوید: «با وجود کارهای صورت گرفته در این چند سال از قبیل تهیه فیلم های مستند و چاپ کتاب و برگزاری یادواره ها اما باز هم باید کار بیشتری برای شناساندن سبک زندگی شهدا صورت بگیرد و درصد زیادی از نوجوانان شناخت کاملی از رفتار و منش شهدا ندارند.»
دانش آموزان در این اردو ابتدا سری به مزار شهدای مدافع حرم در قطعه 29 زدند و در کنار مزار یادبود شهید «مجید قربانخانی» روایت های پدر و مادر شهید را شنیدند. مهمترین نکته ی صحبت های مادر شهید قربانخانی آنجایی بود که گفت: «اگر مجید زنده شود و بخواهد به سوریه برود با وجود با خبر بودن از شهادتش اجازه می دهم.» مادر شهید معتقد است با وجود سختی ها و دلتنگی هایی که شهادت فرزند دارد اما شیرینی طعم شهادت چیز دیگری است و اگر فرزند پسر دیگری داشت او را برای رفتن به سوریه تشویق می کرد، تنها حسرت مادر این است که در بدرقه مجید حضور نداشته و دلش می خواست یکبار برای آخرین بار او را در آغوش بگیرد.
عهدنامه شهدایی هم بین دانش آموزان توسط پدر شهید قربانخانی توزیع شد، دانش آموزان مدرسه شهید عطایی در عهد و پیمان با شهدا قرار گذاشتند تا یک اخلاق بد خود را ترک کنند.
بچه ها سری هم به مزار شهید «سجاد زبرجدی» شهید دیگری از مدافعان حرم زدند که جشن تولد 28 سالگی او با حضور خانواده بر سر مزار شهید در حال برگزاری بود. بعد از این دخترها بر سر مزار شهدای دفاع مقدس حاضر شدند.
