شناسه خبر : 64074
چهارشنبه 15 اسفند 1397 , 13:18
اشتراک گذاری در :
عکس روز

میزگرد رئیس فراکسیون ایثارگران مجلس با ایثارگران در دفتر فاش نیوز(بخش دوم)

دولت ایثارگران و فرهنگ ایثار و شهادت را رها کرده است

بخش نخست از گزارش نشست رئیس فراکسیون ایثارگران مجلس شورای اسلامی با چند تن از نمایندگان جانبازان که در پایگاه خبری فاش نیوز برگزار گردید، مسائل و مشکلات جامعه از قبیل نظام معیشت، اشتغال و... ایثارگری مورد بحث و بررسی قرار گرفت....

فاش نیوز - بخش نخست از گزارش نشست رئیس فراکسیون ایثارگران مجلس شورای اسلامی با چند تن از نمایندگان جانبازان که در پایگاه خبری فاش نیوز برگزار گردید، مسائل و مشکلات جامعه از قبیل نظام معیشت، اشتغال و... ایثارگری مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در ادامه و قسمت دوم از این گزارش نیز بحث پیرامون موضوعاتی چون بیمه و درمان، مناسب سازی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و... از نظرتان می گذرد:


مجتهد: آقای نوروزی زمانی که شما در عراق میهمان آقایان بودید ولی ما در اینجا مجروح بودیم، رسیدگی به مسائل درمانی ما راحت تر از وضعیت فعلی بود. اگرچه دوران، دوران جنگ و کمبوده ها بود ولی با همه اینها، به هر بیمارستانی مراجعه می کردید با احترام از شما استقبال و به کارهای درمانی رسیدگی می کردند.
اما الان در برخی از جاها با خفت و توهین و اهانت با یک ایثارگر برخورد می کنند چرا که هر روز سیاست ها تغییر می کند و هر کسی طرحی می دهد.
بر مبنای طرحی که به بنیاد داده شد (از جمله آقای عباسپور، معاون درمانی بنیاد آن را پذیرفتند) اشتباه عمده ما این بود که آمدیم درمان ایثارگران را یکی کردیم که در واقع سنگ بزرگ علامت نزدن است. اگر چه در بحث درمان، جانبازان با ضایعات بیشتر مقدم ترند و بعد هم شلوغش کردیم تا جایی که فرزند شهید می‌گوید باید نوه شهید هم شامل این طرح شود. بنابراین دایره عمل بسته می‌شود و برای جمع کردن آن مشکلاتی به وجود خواهد آمد.
اما امروزه روز که سن جانبازان بالاتر می رود و کارشان در درمانگاهها و بیمارستان ها سخت‌تر می‌شود. یک روز به دستگاه‌ها می سپاریم و مجلس باید مدت ها برود تا مصوبه هیئت دولت را ملغی کند. این است که معضل باید در جایی حل شود.

واقعاً طرحی که ارائه دادیم و آنها پذیرفتند مو لای درزش نمی رفت؛ اگر چه در نظام اداری کشور، انواع سیستم های الکترونیکی را از بنزین گرفته تا یارانه و درمان، فعال کردیم. اما آیا کارت درمان ایثارگران نمی توانست در این سیستم هوشمند جای بگیرد.
 چند مدت پیش جوی راه انداخته بودند، مبنی بر اینکه جانباز دارو را در ناصر خسرو می فروشد، حال اگر یکی دو نفر این کار را بکنند به همه که تعمیم پیدا نمی کند، اگر چه از اساس موضوعی دروغ است.
 ما در مجمع تشخیص تلاش کردیم که  ذهن ها را از این تفکراتی که بعضی از آقایان دارند که یک نفر به اسم رئیس بنیاد می‌رفت و ذهن را خراب می کرد. به طور مثال آقای دهقان برای این که خودش را تبرئه کند می گفت جانبازان داروها را می فروشند. یا آقای زریبافان و  شهیدی هر یک چیزی می گفتند و ذهن ها را خراب می کردند. آن وقت چگونه می خواهید بروید ذهنیت ها را پاک کنید. فرض کنیم دو یا سه نفر بروند این کار ( فروختن دارو)  را بکنند. این است که ما از اساس مشکل داریم.
صدور کارت هوشمند در تمام کشور سیستم خاصی برای خود دارد، مگر ما چند تا بیمارستان در کشور داریم؟ (به طور کلی چهارگروه بیمارستان داریم، دولتی، تامین اجتماعی، نیروهای مسلح و خصوصی) اگر کسی بخواهد از بین آنها یکی را انتخاب کند، مگر هزینه‌ه ای ندارد؟! به طور مثال در بحث دارو مگر داروخانه ها با تامین اجتماعی پس از یک مدت تصفیه نمی کنند؟ پس کارت هوشمند را دست جانباز بدهید تا هنگام مراجعه به بیمارستان از آن استفاده و سپس از هر بیمه ای تسویه کند.
الان بسیاری از دوستان در سطح کشور درمان خود را با هزینه شخصی انجام می دهند اما بیمه نمی‌تواند پول آنها را بدهد. خب برای مرحله بعد درمان، این ایثارگر از کجا پولش را بیاورد؟


 این واقعا برای ما بعد از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب فاجعه است که بگوییم درمان روز به روز وضعش بدتر شده است، یعنی اگر دوران جنگ بود راحت تر بودیم، چرا که اعتماد و اطمینان بود. من یادم هست عصایم خراب می‌شد می‌رفتم بنیاد و می گفتم آقای فلانی جواب می داد کلید بالای در انباری است؛ برو هر عصایی که می خواهی بردار. من هم می رفتم آن را بر می داشتیم و در را قفل می کردم و کلید را سر جایش می گذاشتم. اما الان با هزار نوع کنترل و نظارت،تهدید و اثر انگشت و چه و چه، فقط برای این است که می‌خواهند یک عصا به شما بدهند. بنا بر این شما ببینید سیکل دریافت یک عصا، ویلچر و یا .... چقدر طول می کشد.
مگر ما سیستم نقدی کردن را تعریف نکردیم؟! گفتیم سیستم را نقدی کنید تا از این مسائل خلاص شویم و همه چیز را ببرید داخل سیستم نقدی و شرکت‌ها را طوری مهیا کنید که بهترین خدمات را بتوانند عرضه کنند. بنا بر این ما
متهم هستیم.

الان دوتا لاستیک ویلچر می خواهید بگیرید می‌گویند نیست. می گوییم عصا؛ جواب می شنویم بنیاد نمی‌گذارد وارد کنیم و قس علی هذا. متاسفانه در عرضه تجهیزات پزشکی هم مشکل دارند در حالی که اگر رقابت وجود داشته باشد من جانباز می روم بهترین عصا را انتخاب می‌کنم و این می‌شود رقابت. اما آمدند این را ایراد گرفتند. گفتیم اشکال ندارد، حالا در لیستتان اضافه کنید و بگویید خود بنیاد گفته که برای ما تهیه کنید، مگر چند عدد است یعنی راه دارد. می دانید دلیل آن چیست؟! چون در خریدها پورسانت وجود دارد. بنابراین خیلی از آقایان پورسانت خود را می گیرند و به سفرهای خارجی می‌روند. جدای از این، در انبارها هزاران ویلچر ریخته می شود و در لابلای آنها نیز مواد ضایعاتی وجود دارد.


آقایی که در یک دامداری بنیاد خراسان مسئول دامداری بود که هر وقت می رفتیم گوسفندها را می شمردیم می‌دیدیم تعداد درست است، اما وقتی زاد و ولد می کردند  او بره ها را پروار و برای جیب خودش می فروخت. اگر چه تعداد همیشه مساوی بود اما گوسفندان پروار را می فروخت.
 در مورد ویلچر هم همین موضوع صدق می کند، در انبار عدد درست است ولی چند تا ویلچر هم این طرف و آن طرف می رود و کسی متوجه نمی شد چرا که نظارت نیست. متاسفانه می خواهم این را بگویم که برخی نمی خواهند نظارتی وجود داشته باشد. من خودم مدیر بودم و کار کردم و به اینجا رسیدم اما برخی نمی‌خواهند کارها به صورت درست و با نظارت انجام شود.
بحث درمان همانطور که گفته شد، بحث گسترده‌ای است و شامل کمیسیون پزشکی، دارو و غیره می‌شود؛ هرچند که ما مباحث را به آقایان منتقل کردیم و آنها هم ایرادات را پذیرفته اند، اما کاری نمی کنند. چون پای دوستی و رفاقت و این طور چیزها به میان می آید و اگر بخواهند توصیه ها را عمل کنند با این سیستم به مشکل بر می خورند.

در بحث درمان و تجهیزات پزشکی، همه نوع راهکار داده شده است اما نمی خواهند آن را انجام دهند و انجام ندادن آن منجر به همین سوء استفاده هایی می شود که پشت پرده هایی از آن در بحث ما باز شد و در موضوع راست قامتان و ... اتفاق افتاده است.
من در روز اول که بحث تحقیق و تفحص از بنیاد مطرح شد، در جلسه ای به آقای شهیدی گفتم برخی از نکات این است. گفت موضوع را بالا نیار و آن را به هم نزن، من حاضرم هزار برابر آن را بپذیرم چرا که اگر آن را بهم بزنید بوی گندش همه جا را فرا می گیرد.
یعنی نکاتی هست که متاسفانه اگرچه قابل کنترل است اما به آنها توجهی نمی شود.

بنایی: نکته خیلی کوچکی که در مورد بحث درمان می‌خواهم عرض کنم این است که الان موضوع تشک مخصوص ویلچر برای بچه های نخاعی موضوعی بسیار مهم و حیاتی است. چرا که به محض اینکه خراب شود به چند روز نمی کشد، جانبازی که از آن استفاده می کند دچار زخم بستر می شود. وقتی هم دچار زخم بستر شد، پروسه ای دارد که حداقل پنج تا هشت ماه طول خواهد کشید تا زخم بهبود یابد. من خودم اخیراً دچار همین مشکل شدم و به بنیاد مراجعه کردم؛ به من گفته شد برو به منطقة بگو تا به ما نامه بزند. اما وقتی اعتراض مرا دیدند اقدام کردند. حال شما یک جانباز را در یک منطقه دور افتاده کشور در نظر بگیرید که دچار مشکل شده باشد، مسلماً این امکان را نخواهد داشت که به سرعت به خواسته اش رسیده و نیاز او برطرف شود.
 اینکه ایشان به صدور کارت هوشمند درمان اشاره می کند اگر دست من جانباز باشد، بر اساس نیاز خود موضوع را دنبال می کنم نه اینکه طوری باشد که از الان دنبال نیاز آینده خودم باشم. چرا که ممکن است در آینده نتوانم به آن دسترسی پیدا کنم. البته بگذریم که در برخی از اوقات معلولین سراغ جانبازان می روند و در مورد تجهیزات پزشکی (سوند و تشک و ...) التماس دعا دارند!

ابوطالبی: در این رابطه لازم است این توضیح را بدهم که جلسات مختلفی در این راستا با مسئولان بنیاد شهید از سوی انجمن جانبازان برگزار و مسائل و مشکلات توضیح داده شده است. زمانی هم که آقای انصاری معاون بنیاد شهید بود، در یک جلسه‌ای که با هم بودیم، معاون درمان به او گفت که آنها حرف درستی می زنند، شما کارت به آنها بدهید تا طرف هر چه که نیاز دارد برود بگیرد، نه اینکه وسایلی که مورد نیاز نباشد به او بدهید. به طور مثال طرف نیاز ندارد آن وقت یک وانت وسایل به درب خانه اش می فرستند. اخیراً یکی از دوستان از دیگر جانبازان درخواست کرده بود که اگر به برخی وسایل نیاز دارند بیایند از او بگیرند. اینطور نیست که یک جانباز این وسایل را به فروش برساند. یعنی بی مدیریتی هم این منابع را ازبین می برد و باعث عدم رضایت جانبازان خواهد شد و سوءاستفاده ها را در بازار زیاد خواهد کرد.
وقتی یک ویلچری که به کار من نمی خورد واگذار می شود، من جانباز مجبورم آن را به بازار ببرم و موجب سوء استفاده هایی خواهد شد. وضعیت بازار هم که گفته می شود هم ناشی از اقدامات بنیاد است و این اقدامات باعث ایجاد سوء استفاده‌هایی می شود.
در این جلسه گفته شد آقای انصاری! اینها می‌گویند کارت هوشمند، شما بودجه (درمان) را به موقع می ریزید که من کارت را صادر کنم  که بتوانند با آن خرید کنند؟ پس مشکل در  آن طرف هم هست یعنی بودجه (بنیاد)  را به موقع نمی دهند.
شما در جریان هستید که با بیمه ایران که خدمات خوبی هم ارائه می
کرد، با بدهی دو هزار میلیارد تومانی به هم زدند، اگر چه آقای شهیدی در این قضیه پشت بیمه دی ایستاد و گفت من کمک می کنم. اما الان یک سال نشده که آنها بیمه دی را علم کردند ولی اوضاع طوری شده که اگر کسی پول نداشته باشد که خودش هزینه کند در موضوع درمان خواهد ماند. به طور مثال اگر یک کسی به مرکزی غیر دولتی و خصوصی مراجعه کند باید از جیب هزینه کند و اگر نداشته باشد، از در و همسایه باید قرض کند و قصه درمان این طور شده است.

مجتهد: من یک روز سرکار بودم دیدم مدیرعامل اسبق بیمه دی مدام زنگ می زند تا مرا ببیند. گفتم شرمنده ام! ایشان که تحصیل کرده آمریکا بود و اسم او را نمی آوردند یک روز گفت می خواهم شما را ببینم،  پرونده دارم. اینجا زد و بندهایی شده است. گفتم خب پرونده ات را بردار و بیاور. فکر کرد که ما تفحص را انجام می‌دهیم افراد اعدام می‌شوند! چون آنقدر گندش بالا می‌آمد.
گفتم پرونده ات را همینجا می گذاری و می روی و هنوز هم پرونده‌اش را به او ندادند تا تکلیف روشن شود.
پرونده را آورد پیش من که در دفتر روزنامه بودم گذاشت و گفت نکاتی را به تو بگویم؛ حالا کاری نداریم که یک مبلغ هشت و نیم میلیاردی را در یک  پورسانتی گرفته بود،  او هم لیست چک بگیرها که مدیران بودند آورد.
گفتم چند وقت پیش یکی از مدیران بخش جانبازان به من زنگ زد وقتی من(مجتهد) به آقای ایزدی معاون بنیاد و دیگران گفتم، گفتند که اسمش را بگو، گفتم فعلا نه. به هر حال یکی از مدیران بنیاد زنگ زد و گفت آقای فلانی ما می‌خواهیم بیمه فلان موضوع را هم بیاوریم. گفت خوب همانند پارسال بیاورید؛ در حالی که طرف گفت پورسانت ما چه می شود. این در حالی بود که این پورسانت مبلغ کلانی بود و می‌دانید که نمایندگی ها پورسانت خودشان را می گیرند و این مبلغ باید بین خودشان تقسیم شود.
چه می گویند اینها؟! کاش(مدیران) حقوقشان را بگیرند ولی این کارها را نکنند. به ما گفت خب من می آیم. آن موقع دفتر بیمه دی هم در میرداماد بود. گفت دیدم یک نفر زنگ زد و گفت بیا پایین. در حالی که در ماشین مدل فلان و شماره فلان بود نزد او رفتم و او را که مدیر کل ستادی بود دیدم. گفت اگر بیمه را ما به اینجا بیاوریم سهم ما ۲ میلیارد تومان می‌شود و ما یک تیم هستیم. به او گفته شد که ما مثل بقیه به شما پورسانت می‌دهیم اما کمی بیشتر.

شما ببینید ما گرفتار این طور مسائل در بنیاد شهید هستیم. حالا من نمی خواهم وارد جزئیات بیمه دی، بانک دی و ...بشوم.  اصلا یکی از آفت های بنیاد این است که  تشکیلات اقتصادی در کنارش قرار دارد. سازمان  اقتصادی کوثر، بانک و بیمه دی یعنی از آفت های یک نظام است  و همانند آن زمان که بنیاد مستضعفان بود یک عده می خورند.

غیاثی: به طور مثال در یک برنامه تحت عنوان «بدون توقف» وقتی جوان ها از او می پرسند که چه کرده ای، می گوید که ما اموال طاغوتی ها را گرفتیم و به جانبازان دادیم. من که در کنار خانواده ام نشسته بودم دهنم باز ماند! خانواده به همدیگر با تعجب نگاه کردند.

مجتهد: راست می‌گوید و اسنادش پیش من است. می دانید موضوع از چه قرار است؟ اگر چند نفر آمدند و به من گفتند که این اسناد را به ما بدهید اگر چه به دونفر اسناد را دادم اما اشتباه کردم.  یکی از آنها نماینده سابق اردبیل در مجلس بود و در زمان احمدی نژاد رئیس بنیاد شهید استان اردبیل، عضو کمیسیون اصل ۹۰ بود.
شما اگر قانون نظام اجتماعی را بررسی کنید ماده ۱۲ آن (بند ۳ یا ۴) در روزی که تجمع در بنیاد انجام می‌شد صراحتاً عنوان شده بود که ۵۰ درصد اموال، دارایی ها و تملک های بنیاد مستضعفان که مصوبه مجلس است به بنیاد شهید جدید برای هزینه خانواده‌ها انتقال پیدا خواهد کرد.
در آنجا کثیف ترین کار و شیطنتی که آقای ... و ... کردند این بود که گردش کار درست کردند و به دفتر مقام معظم رهبری دادند. اگرچه من موضوع را رسانه‌ای کردم ولی گفتند که صدایش را در نیاورید.
بر حسب همین مصوبه مجلس در مورد تجمیع، توافق انجام شد و بر اساس بندهایی تملک به بنیاد شهید منتقل شد.  آن زمان (سال 81)طبق محاسبه ما (به آقای زریبافان هم گفتم، اگر چه متوجه موضوع نبود) دارایی ها املاک و  تملک های بنیاد مستضعفان ۴۰ میلیارد تومان بود.
با این حساب ۲۰۰ هزار میلیارد تومان آن باید به بنیاد شهید منتقل می شد (که در آن سال، در مقایسه با بودجه ای که به بنیاد شهید در تجمیع اختصاص پیدا می‌کرد ) این مبلغ معادل ۸۳ سال بودجه بنیاد بود.
آقای زریبافان گفت اشتباه می کنی یا تو ۴۰۰ هزار میلیارد تومان را نمی دانی چه رقمی است یا اینکه... و این عدد خیلی بزرگی است. گفتم اشکالی ندارد اما بعد از یک هفته معاون اداری و مالی دانشگاه آزاد مصاحبه ای انجام داد و در آن میزان دارایی و اموال دانشگاه را تا ۲۵۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرد که من هم این مطالب را نزد آقای زریبافان بردم و به او دادم.


 مناسب سازی


در خصوص مناسب سازی مطالب زیادی برای گفتن وجود دارد. در بسیاری از کشورها مقوله مناسب‌سازی وجود دارد و اهمیت زیادی هم به آن داده می‌شود. در اینجا بد نیست به مثالی اشاره کنم؛ آقای رحماندوست که زمانی مشاور رئیس جمهور بود در مورد برگزاری یک همایش در خرم آباد برای من (مجتهد)تعریف می کرد: در جریان این همایش چیزی که در نظر گرفته نشده بود وضعیت مناسب سازی برای جانبازان بود.
در امور رفاهی نیز قبلا کارت هایی برای ایثارگران در نظر گرفته شده بود، اما متاسفانه پس از مدتی خاصیت خود را برای استفاده از دست داد. قبلا مجتمع های رفاهی که برخی متعلق به بنیاد شهید بود نیز مورد استفاده قرار می گرفت اما متاسفانه به بخش خصوصی واگذار و به اسم ایثارگر به کام دیگران شده است.
شما قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران را ملاحظه کنید، مشاهده خواهید کرد که دستگاه‌ها موظفند مراکز تفریحی خود را با ۵۰ درصد تخفیف در اختیار ایثارگران قرار دهند. الان خود بنیاد که عمل نمی‌کند هیچ، نیروهای مسلح هم به آن توجهی ندارند. در صورتی که دوستان نیازشان به این مراکز بیشتر از دیگران است. بالاخره باید دور هم جمع شده و غذایی بخورند. متاسفانه با اینکه قانون داریم، باز هم به این موضوع بی توجهی کامل شده است.
من صحبتم را در این سه مقوله جمع بندی می کنم: 1-  مجتمع‌های رفاهی و درمانی بنیاد.  ۲- قانون کلی ۳- مناسب سازی.
اما مطلب مهمی که در راس همه امور قرار دارد این است که قرار بود بهای بلیط قطار و هواپیما برای ایثارگران نیم بها شود. ولی متاسفانه به جای اینکه در امور تسهیل ایجاد کنند، آنقدر موانع ایجاد می کنند که طرف عطایش را به لقایش می بخشد.
به طور مثال، دختر یک شهید از سیستان و بلوچستان زنگ زده و می‌گوید آقای مجتهد! من با کلی منت
بلیط با شرایط ایثارگری گرفتم  اما وقتی به سایت مراجعه کردم  مشاهده کردم که این بلیط ارزان تر از بلیطی است که من گرفته بودم.


 فرهنگ ایثار و شهادت


بحث فرهنگ ایثار و شهادت و ترویج آن که به عنوان چتری برای کشور و جامعه ایثارگری است از تاریخ دوم دی ۱۳۹۱ که نخستین جلسه شورای عالی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت توسط رئیس جمهور (هر چند که رئیس جمهور در مخیله اش هم نمی گنجید که بحث فرهنگ ایثار و شهادت را ریاست کند) در کشور برگزار شد به طور رسمی مطرح شد.
پس از  آن نشست جلساتی که گذاشتند، جز اینکه در آن آقای جهانگیری و دیگران نشستند و گفتند و خندیدند چیز دیگری نبود، اگرچه قانون می‌گوید رئیس‌جمهور در راس شورای عالی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت قرار دارد، اما آنها فقط نشستند و گفتند و خندیدند.
 ما می‌گوییم آقای شهیدی شما که ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در رأس مسئولیتتان قرار دارد، پس خروجی آن را به ما نشان بدهید. در حالی که طبق قانون، گفته شده که آیین نامه ها و سیاست های آن را باید رئیس بنیاد تعیین کند. حداقل در این هفت یا ۸ سال یک مصوبه که در این حوزه ابلاغ شده است را به ما نشان دهید. این نشان می‌دهد که به هیچ کدام از موضوعات جامعه ایثارگری اعتنا نمی شود و  به آنها توجه ندارند.

نوروزی: خواهش ما این است:  1- ابتدا اصرار بر این داشته باشید که همان چیزهایی که مصوب شده است اجرایی شود. (هرچی که تصویب شده، چرا که ایثارگران بیشتر از آن نمی خواهند) اگر هم نقصی وجود داشته باشد قالب تشکل ها حاضرند  پیشنهادات لازم، اصلاحیه، الحاقیه و...   آنچه که نیاز است را تقدیم کنند.

بنایی: رئیس هواپیمایی کشور و من به مناسبت روز جهانی هوانوردی سخنرانی داشتیم. ایشان در خصوص قانون "یاتا"  سخنرانی کرد. سپس نوبت من رسید، من هم گفتم "بسم الله الرحمن الرحیم" من همه حرف هایی که آقای.. زد  را  قبول دارم. اما متاسفانه همین قانون یاتا را که قانون بین المللی است رعایت نمی کنند؛ اگر چه با این وضعیت هر وقت که به سفر می روم دست یا پایم می شکند. اگر چه متأسفانه بسیاری از دوستان هم مانند آقای دکتر وقتی پای هواپیما  می روند با آن وضعیت  بد سوار می شوند.

غیاثی: من یک مثالی می رزنم، همه تلاش ما این است که در خیابان های شهر تهران، تعداد تابلوهای مناسب سازی جانبازان را مناسب سازی و افزایش دهیم. اما علیرغم  همه تلاش‌هایی که در راهنمایی و رانندگی برای این کار می‌شود متاسفانه ضمانت بازدارندگی و اجرایی شدن برای آن وجود ندارد. من در مورد آموزش و بازدارندگی پیشنهاداتی داده بودم که مسئولین پلیس راهور  گفتند در کمیسیون اجتماعی دولت به این موضوع رسیدگی خواهد شد. اما تاکنون خبری نشده است در حالی که به طور مثال در دبی کسی جرأت پارک کردن در کنار تابلوهای متعلق به معلولان را ندارد و شامل جریمه سنگین می شود.

بنایی: من هنگامی که در دبی می خواستم با ویلچر وارد خیابانی شوم، در شش یا هفت متری ام ماشین ها توقف می کردند. اگر احیانا راننده ای حواسش نبود و در دو یا سه متری بود اقدام به عقبگرد و چندین بار هم عذرخواهی می‌کرد.
من در یکی از سیتی سنترهای دبی در صف طولانی تاکسی قرار داشتم، ناگهان مسئول خط متوجه موضوع شد و یک تاکسی خالی آورد و ما را سوار کرد.
اما متاسفانه در اینجا ابلاغ کرده بودند که ویلچری ها به هتل ها نروند چون درد سر دارند؛ در حالی که در آن کشورها اولا به معلولین هتل با تخفیف ویژه داده می شود، بعد هم  اتاق شما دو برابر اتاق یک فرد معمولی است.
من آخرین مورد درباره مناسب سازی را در چین بگویم. کشور چین اخیرا یکصدمین شهر بدون مانع خود را افتتاح کرد. من در این مورد به یکی از دوستان گفتم ببینید چقدر انسان هستند و به معلولان توجه می کنند. پاسخ داد نه آنها به موضوع به صورت اقتصادی نگاه می کنند. آنها بر این باورند که وقتی یک فرد با ویلچر وارد یک مرکز خرید می شود باعث ایجاد گردش مالی و رونق اقتصادی می گردد.

مجتهد: بحث آخرم در خصوص ادامه پیشنهادات در حوزه ایثارگری است. متاسفانه قوانین در بخش ایثارگری بسیار شلوغ شده است و مجریان برای اجرای صحیح آن ‏ گرفتار شده اند. جالب است بگویم بیشتر مسئولان بنیاد شهید که مسئولیت ایثارگران را برعهده دارند، با ما تماس دارند و متاسفانه مسائل حقوقی قاطی پاتی شده است. واقعیت مطلب این است که برای ۹ محوری که  عرض کردیم فقط به یک ماده قانونی و چند تبصره نیاز است. اگر به جای اینکه این همه شلوغش کنیم، آن را خوب تصویب و اجرایی می کردیم گستردگی قوانینی که کارشناس و مجری در آن مانده اند حل و فصل و جمع و جور می شد.

بنایی: قبل از اینکه شما (نوروزی) وارد صحبت شوید، این را بگویم اگر چه بخشی از کار شما ایثارگران است و مشغله های زیادی دارید، اما خواهش من این است که ارتباط مستقیمی با تشکل های ایثارگری، به خصوص با آقای مجتهد داشته باشید تا اگر مشاوره ای لازم باشد در اختیار شما قرار گیرد.

نوروزی: باید متشکل شویم.

ادامه دارد ...

کد خبرنگار: 23
اینستاگرام
در آنجا کثیف ترین کار و شیطنتی که آقای ... و ... کردند این بود که گردش کار درست کردند و به دفتر مقام معظم رهبری دادند. اگرچه من موضوع را رسانه‌ای کردم ولی گفتند که صدایش را در نیاورید.
چرا این اقایان .... همیشه باید در امنیت کامل کثیف ترین کارها را انجام بدهند و رسوا نشود؟!!
با سلام از نمایندگان محترم تقاضا داریم چند لحظه ای را از بحث شیرین بودجه و انتخابات در مجلس فارغ شوید و به موضوع بسیار مهم هزاران رزمنده چشم انتظار و شفاف سازی یک مقطع تحصیلی رزمندگان بپردازید .
باور کنید این اخر سالی بیشترین ثواب را همین طرح دارد .
همه منتظر یک عیدی کوچک از مجلس هستند
فقط می توانم بگویم دورد بر شما آقای مجتهد عزیز
امیدوارم در پناه خدا و حمایت شهدا بتوانی خانه شهدا را از فساد پاک کنی
و کسانی که از شهدا سواستفاده کردند به قانون بسپاری
درود خدا بر شما جناب مجتهد عزیز امیدوارم همچنان پشتوانه ای قوی برای جانبازان باشید وارزوی سلامتی وطول عمر را از خداوند منان برای شما خواهانیم
بزرگواران لطفا برای بحث درمان وبیمه دی پیگیر باشید چرا که عملا مراکز درمانی لغو قرارداد کرده اند وبهانه شان ندادن بموقع بدهی بیمه است
با سلام در این میان رزمندگان با حضور در جبهه با مدت هایی تا چند سال در لابلای سیستم اداری خاک می خورند من خود با انکه جانباز هفتاد درصد هستم چند بار ازقم برای کاری به سپاه اسلامشهر مراجعه کرده ام خوشبختانه یک روز رزمایش بوده تعطیل یک روز هم بزم ایش تعطیل یک روز هم که یک ستوان آنچا تشریف داشتند از نظر اشنایی با قوانین تعطیل. سپاه رزمندگان را به فراموشی سپرده است و انچه به معسرین پرداخت مکنند کانه از ارث ابوی محترمشان لقمه نانی جلو سگ می افکنند آنها ظاهرا نمی دانند که بدنه اصلی جنگ را بسیجان باتمام قد قواره تشکیل می دادند
سلام به زحمت کشان و سنگ صبوران فاش نیوز می خواهم پیام مرا نشر دهید تا وجدانهای خوابیده بلکه بیدار بشوند خدا لعنت کنه کسی را که بیمه تکمیلی ایران را با بیمه دی عوض کرد و جانبازان را در مشکل مالی و درمانی انداخت خدا لعنت کنه کسی را که پرداخت هزینه درمانی جانبازان به این روز انداخت به حضرت زهرا سلام الله قسم میخورم من جانباز برای گذران زندگی و پرداخت هزینه های درمانی مجبور شدم به امور خیریه مراجعه کنم و از انها پول بگیرم . آقای شهیدی تو را به جدت قسم میدم دست از ایثارگران بردار برو . به مسیولان میگویم درست تو این دنیا زورمان به شما نمی رسد ولی در درگاه عدل الهی یقه تان را خواهیم گرفت
اقای شهیدی تورو به جدت بیمه تکمیلی را واقعا "تکمیل کنید .مثل سابق بیمه ایران .ودیگه اینکه هزینه کرد جانبازان را پرداخت کنید .جراحی داشتم 7ماهه که پرداختی ندارید .قبل عید بدهی به ایثار گر ان را پرداخت نمایید .خدا خیرتان بدهد.
دلت خوشه برادر.تمام مشکلات بیمه ودرمان ماهاکه همه راگرفتارکردازخودجناب شهیدی بوده وبس!
چراماده 38برای تمام جانبازان حالت اشتغال اعمال نمیشود.؟چرا میان جانبازان این کشورچنددستگی ایجادکردند.؟چرادولت وبنیادحق مارانمیدهند.چراهمه درمقابل این موضوع سکوت کرده اند.وازاین حق ناحق هاکه خدامیداندوبس.چرا؟؟؟؟!!!!
اگر دوستان مسئول از پورسانتها وحق حسابها براي رضاي خدا بگذرند وبيمه دي را رها كنند بزرگترين خدمت را كرده اند وپيشنهادم اين است لطفا جانبازان به اندازه كافي هزينه داده اند سعي نكنيد از قبل اين مظلومين به نواي برسيد راه دزدي تو مملكت ما فعلا باز هست لطفا از جاي ديگر بفكر پورسانت ووووو باشيد هرچند اين پولها خوردن نداره ولي نميشود كاري كرد بخوريد اما نه جيب جانبازان جناب شهيدي عزيز شما ملبس به لباس پيامبري وقطعا خودتان اهل پورسانت نيستيد اما ان دوستانتان را كنترل كنيد نگذاريد در زمان رياست شما نان سفره جانبازان به جيب حرامخوران برود كه ان دنيا مكافات داريد بلاخره منو شما بيشتر عمرمان گذشته يك پاي ما لب گور است كوتاه مردن دست نااهلان كار سختي است اما شما ميتوانيد به نداي حقطلبانه جانبازان گوش كنيد كه همين سمتهاي بالا بواسطه رشادت جانبازان بوده وگرنه امثال شما را تاكسي تو شهر هم با پول زياد سوار نميكردند
فراموش نشود اين وجهه وبرو بيا اسكورت ومحافظ ووووو سايه سر ايثارگران است وحضور انها در بزنگاه هاي حساس كشور به روايتي ميشود شما اثاره اين عزيزان هستيد وخدمتگذار ولي نعمت ها كه امام ره فرمودند در غير اينصورت هيچ وپوچ
لذا اين صداها را لطفا بشنويد يا بيمه دي جاي امن بيخيالي را كنار بزنيد وبا بيمه ايران قرارداد ببنديد ويا اگر صلاح نميدانيد چارچوبها عملياتي اصلاح كنيد
فكر كنم از وضعيت اقتصادي مردم باخبري هرچند با ملت فرق داريد حقوق بيست ميليون كجا حقوق يك ميليون پانصد كجا حالا شما بيا دارو ودرمان وهزينه هاي پاراكلينكي را هم اضافه كنيد
به نظر حضرتعالي ميشود زنده ماند ويا ارزش واعتبار سرپرست خانواده پا برجا است وايا بودن اين پدر بهتر است يا عائله مظلوم دعا كنند خدا هرچه زودتر پدر از اين دنيا ببرد
حاجي عزيزم دختران عزيزترين كسشان پدر است شب عيد پدري كه پول يك مانتو را دارو خريده وبيمه دي پنج ماهه نمي پردازد واين دختر خجل. وپدرش شرمگين است باعث وباني ان قطعا دستگاهي است كه شما بزرگوار مسئولش هستيد حالا اگر اعتبار نيست بيمه نميدهد ويا هر مشكلي است گيرش دست شماست دعا ونفرينها شامل حال چه كسي است
مگر نه اينكه چهل نفر شهادت بدهند متوفي ادم خوبي بوده خدا از گناهانش ميگذرد واگر بر عكس اين دعا شامل حال مسئولين بشود قطعا جز جهنم جاي باقي نمي ماند پس اين همه عبادت تحصيل علوم حوزوي ويك عمر موعظه منبر چه ميشود
جاجي اقا ببخشند بي پرده عرض كردم وتا كنون از اين مطالب كم تو اين سايت مقدس چاپ ونوشته نشده چرا كسي از مسئولين نميخواند وامور را مثل بازار رها شده ميبينند
فقط تنها هنر عده اي به به وچه چه تو رسانه ها وتلويزيون است وخيلي هم از خودشان رضايت دارند
عزيزان لطفا به درد دل جانبازان بخصوص درمان ودارو دقت بفرمايد
سلام.دولت مارافراموش کرده!اجرای ماده 38برای کل جانبازان حالت اشتغال..چراحق ماجانبازان انقلاب راضایع کردید؟نه ماده 38رااجراکردیدنه تکلیف بازنشتگی مامعلوم است!مارارهاکردندبه امان خدا..به هرکجامراجعه میکنیم فقط حرف میزنندوازعمل هیج! ترابروح شهداءقسم نگذاریدحق ماهاپایمال شود..ازفاش نیوز.نمایندگان ایثارگرمجلس وهرکسی که مارادرک میکنید.ماده 38حق ماست به ماحق ماهارابدید..فاش نیوزپیگیری واطلاع رسانی..وزارت دفاع ونیروهای مسلح وبنیادشهیدمرگزرسیدگی واجرای ماده 38نگذاریدحق ماهاضایع ونابودشود.الخصوص سایت محترم فاش نیوز.
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi