شنبه 07 ارديبهشت 1398 , 09:51
به خاطر پدرم از حقم گذشتم
فرزند ارشد شهید شیرودی است. ۲ ساله بود که پدرش به شهادت رسید. پس از آن با مادرش از کرمانشاه به اصفهان رفت و در آنجا بزرگ شد. مادرش در سن ۲۲ سالگی، روح فرزندش را به گونهای پرورش داد که امروز وی خود را خادم خانواده شهدا میداند و با ایثارگران و خانواده شهدا در ارتباط است. برخی او را با چهره سیاسی و برخی دیگر به عنوان یک فرزند شهید ملی میشناسند، اما خودش میگوید که من چه پشت این میز باشم و چه در خارج از وزارتخانه، فرزند شهید هستم.
متن بالا برگرفته شده از زندگی «آناهیتا شیرودی» دختر شهید «علیاکبر شیرودی» است که امروز سرپرست مجموعه ورزشی کشوری است. در ادامه ماحصل گفتوگوی خبرنگار ما با این فرزند شهید را میخوانید.
دفاعپرس: ارتباطتان با خانواده شهدا و ایثارگران چقدر است؟
با خانواده شهدا، ایثارگران و دوستان پدرم در ارتباط هستم. گاهی هم به دیدار جانبازان در آسایشگاه میروم. روزی یکی از جانبازان گفت که ۳۵ سال است که در آسایشگاه زندگی میکند. ۳۵ سال برای ما واقعا غیرقابل تحمل است، اما آنها بردباری کردند و ماندند. مادر شهیدی را میشناسم که چند شهید تقدیم کشور کرده است، اما باز هم میخندد و با افتخار از فرزندانش حرف میزند. متاسفانه فرهنگ ایثار و شهادت در حال فراموشی است. شاید سالهای بعد یادی از شهید و ایثارگر در یادها نماند. در تمام کشورها به کسانی که در جنگهایشان کشته شدهاند به عنوان قهرمان وطن نگاه میکنند و برایش احترام خاصی قائل هستند و حمایتشان میکنند، اما در کشور ما، کم کم تقدیر از ایثارگران رنگ و بویش را از دست میدهد.
دفاعپرس: چطور شد که کمپین #پدرت_کجاست؟ را در فضای مجازی راه انداختید؟
برخی به دنیا نیامده بودند که پدرشان شهید شد. شاید خیلیها این جمله را درک نکنند فقط کسانی که همچون من در سنین کودکی پدرشان را از دست دادهاند، این درد بزرگ را حس کنند. خدا را شاکرم که همسر و فرزند خوبی دارم و هیچ نیاز مالی ندارم. در حالی که من همیشه کمبود پدر را در زندگیام احساس کردم حتی امروز که دیگر خودم ازدواج کردم و دارای فرزند هستم، وقتی در خیابان پدری را میبینم که دست فرزندش را گرفته است، دلم میلرزد. چطور میشود که فرزندان شهدا با چنین شرایطی در جامعه فراموش میکنند؟ از آنجایی که مسئولین مدام دروغ پردازی کردند، مردم کمپین «#فرزندت_کجاست» را راه انداختند. من از این قضیه بسیار متاثر شدم. از این رو یک کمپین به راه انداختم که بگویید پدرت کجاست.
دفاعپرس: وقتی دلتنگ پدر میشوی، چه کار میکنید؟
در دوران کودکی میگفتم، چرا من. گاهی مقابل قاب عکس پدرم میایستادم و گلایه میکردم که چرا شخص دیگری نرفت. با این حرفها دلتنگیهایم کم نمیشد. آن زمان تنهایی و خلا وجود پدر را احساس میکردم، اما حدود چهار سال است که با پدرم ارتباط برقرار کردم. از آن زمان به بعد دیگر خلا وجود پدر را احساس نکردم. ارتباطم که با پدر نزدیکتر شد، او را در کنارم احساس کردم. گاهی در کارهایم گرههای بزرگی میافتاد، اما ناگهان معجزه آسا حس میشد.
پیش از این قاب عکس پدرم را پشت سرم زده بودم، اما روزی احساس کردم که نیاز دارم عکس پدرم روبرویم باشد تا او را بیشتر ببینم. حالا هر کاری که میخواهم انجام دهم، مقابل عکس مینشینم و با او صحبت میکنم. فکر میکنم که چه کاری کنم، پدرم خشنود میشود.
دفاعپرس: از خصوصیات بارزی که در شخصیت شهید شیرودی دیدید برایمان بازگو کنید.
یکی از دلایلی که امروز به بنبست خوردهایم، نداشتن ازخودگذشتگی است. در زمان جنگ رزمندگان به خودشان فکر نمیکردند، اما امروز برخی از مسئولان منافع خود و خانوادهشان را در نظر میگیرند. برای عبور از بحرانهایی که داریم باید به راه شهدا و خط شهدا برگردیم. پدرم بر خلاف ظاهر نظامیاش بسیار مهربان بود. صلابت خاصی داشت.
همرزمانش برایم روایت کردند که شیرودی علاوه بر جدیتی که در کارهایش داشت، بسیار رئوف بود. در هر شرایطی اطرافیان و منافع دیگران را هم میدیدید حتی اگر عملش باعث توبیخش میشد. این خصوصیات شهید شیرودی بود که او را اسطوره کرد. پدرم در تمام عرصههای زندگیام برای من قهرمان بود. وقتی من را شیرودی صدا میزنند، احساس افتخار میکنم.
دفاعپرس: نقش مادرتان را در رشد پدر و خودتان موثر میدانید؟
مادرم اهل اصفهان است. او در تمام این سالها کنار من و پدرم بود. مادرم در این سالها بسیار ایستادگی کرد. بعد از شهادت پدرم به اصفهان برگشتیم. مادرم آن زمان ۲۲ ساله و من ۲ ساله بودیم که به اصفهان رفتیم. او بعد از شهادت پدرم، به گونهای کنارم بود که احساس کنم یک مرد کنارم است. اگر توانستم راه پدرم را ادامه دهم، بانی آن مادرم بود. او به من یاد داد که کنار مردم باشم و کارهای پدرم را ادامه دهم. مادرم در حال حاضر در اصفهان زندگی میکند و در مسجد و خیریهها فعال است.
دفاعپرس: نظر شما در خصوص واکنشهای برخی درباره سهمیه فرزندان شهدا، چیست؟
در قانون آمده است که فرزندان شهدا سهمیه داشته باشند. به نظر من این سهمیه چیز زیادی نیست. برخی از فرزندان شهدا حاضر نشدند که از این سهمیهها استفاده کنند و بهترین درجه علمی را نیز به دست آوردند.فرزندان شهدا از این سهمیه سوءاستفاده نکردند.
من اگر امروز به این درجه از شغلی که رسیدیم، هرگز از نام پدرم استفاده نکردم. سلسله مراتب را رعایت کردم و حتی گاهی از حقم هم گذشتم. خیلی مواقع مجبور شدم که سکوت کنم. نمیخواستم موضوعی که هیچ ربطی به شهید ندارد را به او نسبت دهند. اگر من فرزند شهید نبودم، امروز قطعا مراتب شغلی بالاتری داشتم. هیچ وقت به من نگفتند که تو فرزند شهید ملی هستی این پست را به تو میدهیم. بالعکس برخی مواقع وقتی متوجه میشوند تو فرزند شهید هستی، بیشتر از دیگران به روی تو فشار میآورند. کمکم متاسفانه در حال رفتن به سمت بیآرمان شدن هستیم. خانواده شهدا و ایثارگران نیاز به توجه و ارج نهادن به ایثار آنها دارند نه نیاز مادی. برخی امروز به میدان آمدهاند و میخواهند سهمی از انقلاب بردارند، اگر سهمی هم باشد باید به جانبازی داده شود که تمام عمرش را برای حفظ آرمانهای انقلاب فدا کرده است. او در زمان جنگ به گونهای از خانوادهاش دور بود و امروز هم به نوعی دیگر.
دفاعپرس: در خصوص زندگی شهید شیرودی فیلم و کتابهایی منتشر شده، چقدر این آثار با واقعیت نزدیک است؟
همه آن آثار دروغ است. شهید شیرودی آن قدر بزرگ بود که اگر فقط به شخصیت وی فارغ از خانوادهاش میپرداختند، کلی حرف برای گفتن بود. وقتی یک نفر اسطوره است نیازی به اضافه کردن ماجراهای دروغ نیست.
اگر مسئولین آن زمان چند سال بعد از شهادت شیرودی، خاطرات وی را جمع میکردند، یک اطلاعات مرجع وجود داشت، اما حالا دیگر همرزمانش شهید یا پیر شدهاند و مطلبی جامع در مورد شهید نیست. در خصوص مدافعان حرم هم همینگونه است مسئولان حفظ آثار باید زندگی نامه شهدای مدافع حرم را ثبت کنند پیش از اینکه به فراموشی سپرده شوند.