چهارشنبه 25 ارديبهشت 1398 , 13:51
کمک به خودکفایی کشور خدمت به اسلام است
شهید «محمد عابدی» متولد دوم اردیبهشت سال 1335 بود. با شروع جنگ تحمیلی و حمله رژیم بعث عراق به مزرهای کشور همچون دیگر غیورمردان وطن در کسوت پاسداری خود را به جبهههای نبرد رساند. او 21 دی 1365 در آبادان به شهادت رسید و پیکرش در گلزار شهدای امامزاده محمد به خاک سپرده شد.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان به خاک و خون افتادهی صحرای کربلای ایران و به نام نایب بر حق منجی عالم بشریت مهدی موعود (عج)
پروردگارا! این بنده حقیر گناهکار چگونه در روز قیامت در بارگاهت پیامبر را ببیند! این بار سنگین گناهم باعث تأسف پیامبر اسلام است.
پروردگارا! من آرزو دارم که در راه تو بمیرم تا مردن من در راه تو که همان شهادت است، باعث شود که آن تأسف در بارگاهت پیامبر ما را رنج ندهد.
مولای من! شهادت در راه تو برای من گواراتر از شیر مادر و شیرینتر از عسل است و شهادت خط سرخ آل محمد (ص) را که برای پایداری و استحکام دین مبین اسلام میباشد، آرزومندم.
پروردگارا! ائمه معصومین را از این بنده گناهکار راضی و خشنود بگردان و مرا همنشین آن بزرگواران قرار بده و امید دارم که ائمه معصومین مرا در روز محشر شفاعت کنند.
پروردگارا! تویی فرمانده محورهای عالم بشریت و اینجانب یک درخواست از ملت ایران دارم که همیشه از رهنمودهای امام امت ما، خمینی بت شکن، پیروی نموده که با مبارزه خود کاخ ستمکاران را به لرزه درآورده است و ان شاالله میرود که فروریزد. ایشان را تا آخرین قطره خون پشتیبانی کنید تا انقلاب اسلامی در سطح جهان گسترده شود و ریشه جهانخواران و جنایتکاران از بیخ و بن کنده شود، البته با شما، این جنگ خانمانسوز را به پایان میرسانیم.
ای ملت عزیز ایران! انتظار ما از شما مردم غیور، مبارزه با فساد در جامعه و فنا و منکرات میباشد. انتظار تمام رزمندگان اسلام این است که شما قویتر با عزم راسخ خود به جبهه آمده و چشم دشمن را کور کنید و از دوستانم میخواهم که ما ببخشند.
پدرم، از اینکه نتوانستم به شما خدمت کنم درحالی که شما برای اینجانب زحمتهای فراوانی کشیده و مرا با رنج و زحمت بزرگ نمودهاید، از خداوند متعال خواهانم که شما را هم نشین ائمه معصومین بگرداند. ای مادرم و ای معلم گوهر بار من، شما هم مرا ببخشید. شما برای اینجانب در اوایل تولد زحمتهای فراوانی کشیده و از شیره جان خود مرا تغذیه کرده و شبها برای بزرگ کردن و پرورش دادن جسم بی ارزش من بی خوابی را تحمل کرده و برای من دعای سلامتی را از خداوند منان خواستار بودی.
مادرجان، به خاطر این همه محبت که در حقم روا داشتی و من نتوانستم جبران کنم از پروردگار عالم خواهانم که شما را همنشین حضرت فاطمه (س) گرداند. ای برادرم، تو کار کن که صنعت ما ضعیف میباشد و کار شماها حرکتی به سوی خودکفایی کشور و کمکی به تمام مسلمین جهان است و هر نوع خدمت برای اسلام مفید میباشد چه با سلاح کار و چه با سلاح جنگی باشد؛ البته ما برای عقیدهمان میجنگیم و با هر سلاح که باعت نابودی انسانها باشد، مخالف هستیم و با پیشرفت راه اسلام که همان راه انسان سازی میباشد، از نظر معنوی و روحی مخالف نیستیم.