شناسه خبر : 66275
سه شنبه 31 ارديبهشت 1398 , 13:24
اشتراک گذاری در :
عکس روز

نیمه پنهان خرمشهر در سینما

آزادسازی خرمشهر

پرونده موضوع خرمشهر در سینمای ایران چندان هم خالی نیست؛ حداقل از نظر کمی این گونه به نظر می‌رسد؛ اما آنچه قابل نقد است، فقدان به تصویر کشیدن آزادسازی این شهر است.

به گزارش مشرق، سقوط خرمشهر در جریان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق به کشور ما و آزادسازی این شهر، نه تنها مهم‌ترین بخش از دفاع مقدس است که یکی از برگ‌های زرین تاریخ ایران نیز به حساب می‌آید. درباره رسالت هنرمندان و به خصوص سینماگران در قبال چنین وقایع بزرگی بارها سخن رفته و یادآوری این نکته کافی است که سینما بهترین وسیله برای ثبت وقایعی مانند سرگذشت خرمشهر و انتقال واقعیت‌های مربوط به آن به نسل‌های آینده است. اما آیا سینمای ما توانسته به رسالت خود عمل کند؟ پاسخ به این پرسش را می توان با مرور فیلم هایی که در این زمینه ساخته شده‌اند، یافت.

بلمی به سوی ساحل
فیلم «بلمی به سوی ساحل» اولین فیلم تاریخ سینمای ایران با موضوع خرمشهر است که به کارگردانی ملاقلی‌پور تولید شد. این فیلم در سال ۱۳۶۴ و در شرایطی ساخته شد که جنگ تحمیلی هنوز ادامه داشت. به همین دلیل با اینکه دومین تجربه کارگردانی سازنده‌اش بود، اما فضا و موقعیت‌های فیلم بسیار طبیعی از آب درآمده‌اند. «بلمی به سوی ساحل» نه تنها از نظر ساختاری و دراماتیک واجد ویژگی های قابل توجهی است - چون خالصانه و مومنانه خلق شده- بلکه به بازنمایی یکی از زوایای مهم اشغال خرمشهر نیز می‌پردازد. نقطه ایجاد درام و مهم‌ترین عامل درگرفتن بحران در این فیلم، کارشکنی دولت وقت: به ریاست بنی‌صدر- در ارسال تجهیزات دفاعی برای مدافعان خرمشهر است. فیلم، داستان یکی از گردان‌های سپاه است که از تهران راهی خرمشهر می شوند تا به مقاومت این شهر کمک کنند. از آنجا که جاده های منتهی به خرمشهر به تصرف بعثی‌ها درآمده، این گردان مجبور می‌شود تا از بندر ماهشهر به وسیله یک بالگرد خود را به آن شهر برساند، اما دولت از این کمک جلوگیری می‌کند و در نتیجه آنها به وسیله یک بلم تلاش می‌کنند تا خود را به صف مدافعین برسانند.
این واقعیت تلخ که بنی صدر از ارسال جنگ‌افزار به جبهه های دفاع از کشور خودداری می‌کرد، تا به حال در هیچ فیلم دیگری بازگو نشده و «بلمی به سوی ساحل» تنها فیلمی است که این افتخار را به نام رسول ملاقلی پور ثبت کرده است.

از دیگر جلوه‌های این فیلم، یادبود شهید محمد جهان آراست که نقش مهمی در آزادسازی خرمشهر داشت. دیگر شاخصه ارزشمند «بلمی به سوی ساحل» این است که اولین فیلمی است که به طور مستقیم به رشادت‌های رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخته و بر مبنای شخصیت این سربازان، قهرمان‌سازی کرده است.

حریم مهرورزی
دومین فیلمی که در ارتباط با موضوع خرمشهر در سینمای کشورمان تولید شده، «حریم مهرورزی» نام دارد. این فیلم به کارگردانی ناصر غلامرضایی در سال ۱۳۶۵ ساخته شد. فیلم «حریم مهرورزی» با وجود اینکه فاقد ویژگی‌های برتر هنری و ساختاری است، اما به خاطر نمایش بسیاری از واقعیت‌های اجتماعی اشغال خرمشهر و به خصوص مردم این شهر، قابل تأمل است.

کیمیا و سرزمین خورشید
فیلم «کیمیا» یکی از آثار تحسین برانگیز سینمای ایران محسوب می‌شود.
فیلم «کیمیا» دارای دو بخش جنگی و شهری است. صحنه های حمله متجاوزین به خرمشهر و تلاش مردم آن شهر برای نجات خود، نزدیک به واقع و مستندگونه ترسیم شده‌اند. ولادت نوزاد در این بخش از فیلم نمادی از ادامه زندگی و رویش نسلی جدید است؛ نسلی که در فصل دوم فیلم تبدیل به «کیمیا» می‌شود. در این بخش از فیلم هم از خودگذشتگی نسل جنگ روایت شده است. انتخاب شهر مشهد هم برای محل این رویدادها بسیار هوشمندانه بوده، زیرا مشهد به معنی محل شهادت است. در این مقطع نیز قهرمان فیلم دچار اسارت می‌شود؛ اسارت نفس، اما این شخصیت برای تداوم خوشبختی فرزندش و همچنین حفظ زندگی آرام یک خانواده از خودگذشتگی می‌کند. در واقع گذشتن رضا از تنها دخترش، نمادی است از عبور از هوای نفس که نوعی شهادت محسوب می‌شود.

فیلم «سرزمین خورشید» دو سال پس از «کیمیا» با موضوع و حال و هوایی مشابه توسط احمدرضا درویش ساخته شد؛ فیلمی که با وجود برخورداری از شاخصه‌های سینمایی و محتوایی والا، اما نوعی تکرار «کیمیا» بود. گویی بخش اول آن فیلم در این اثر بازتولید شده است. نه‌تنها موضوع، بلکه بسیاری از مفاهیم، مضامین و عناصر «سرزمین خورشید» تکرار «کیمیا» هستند؛ نوزادی که نوید استمرار زندگی را می‌دهد، بیمارستانی که دچار بحران می‌شود، هیجان و پریشانی بومیان خرمشهر از هجوم دشمن، شهر جنگ زده و ویرانی یک به یک خانه‌ها بر سر مردم، زنانی که در شرایط جنگی به یاری رزمندگان می آیند، پزشک‌ها و امدادگرانی که نقش پر رنگی را در نجات مردم بازی می‌کنند، نوزادی که به واسطه از خودگذشتگی یک زن از مرگ رهایی می‌یابد و حتی بازیگر نقش اصلی فیلم (زنده یاد خسرو شکیبایی که در این فیلم هم مانند «کیمیا» زیبا و ماندگار بازی کرده).
در فیلم «سرزمین خورشید» هم مانند «کیمیا» صحنه های جنگی در حد بسیار بالایی واقع گرایانه و باورپذیر بازآفرینی شده‌اند.

دوئل
اما سومین فیلم درویش با موضوع خرمشهر در حال و هوایی کاملاً متفاوت و تاحدودی متضاد با دو فیلم قبلی این فیلمساز در این زمینه به منصه ظهور رسید. این فیلم در سال ۱۳۸۱ و در شرایطی ساخته شد که در آن زمان به پرخرج‌ترین و عظیم ترین پروژه سینمایی تاریخ ایران لقب یافت.

برخلاف دو فیلم قبلی که انسان محور هستند، در «دوئل» روح تکنیک و ابزارآلات جنگی غلبه دارد. به همین دلیل با اینکه دوئل از لحاظ سخت‌افزاری و جلوه های ویژه یک فیلم جنگی تمام عیار محسوب می شود، اما در زمینه بازنمایی مقاومت و هویت دفاع مقدس، دچار نقصان است. چراکه در این فیلم بیشتر نقد خوی و خصلت‌هایی که منجر به جنگ افروزی می‌شوند ترسیم شده تا آنچه منجر به ایستادگی ملت ایران در برابر هجوم ناجوانمردانه دشمن خارجی می‌شود. «دوئل» قدرت هیچ گونه پاسخ دادنی به پرسش‌های نسل جدید درباره مسائل و وقایع هشت سال دفاع مقدس، از جمله خرمشهر را ندارد. به همین دلیل باید آن را یک فیلم برای نمایش قدرت سینمای ایران در اجرای جلوه‌های ویژه جنگی بدانیم و بس!

روز سوم
یکی از فیلم های قابل توجه با موضوع خرمشهر، «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطیفی است؛ فیلمی که توانسته بخشی از ایثارگری‌ها و رنج‌های مردم آن شهر در دفاع از خود و همچنین رذالت بعثی‌ها را نمایش دهد.

آنچه باعث شاخص شدن این فیلم شده، درآمیختن واقعیت با درام و همچنین نمایش ملموس حماسه، بحران، شرافت و وطن پرستی است. همان طور که در تیتراژ فیلم نیز اعلام می‌شود، این فیلم براساس یک اتفاق واقعی ساخته شده است؛ در گیر و دار اشغال خرمشهر خواهر و برادری هنوز در دل شهر و در منزل خود هستند. آنها در آخرین لحظات قصد گریز از مهلکه را دارند، اما چون پای دختر شکسته، نمی‌توانند به سرعت راه بروند و در نتیجه اسارتشان حتمی است. به همین دلیل برادر تدبیر می‌کند تا خواهرش را درون حیاط خانه‌شان دفن کند و در موقع مناسبی به همراه نیروی کافی، برای رهایی او اقدام شود.

با نگارش هوشمندانه فیلمنامه و اجرایی درست، این واقعیات، کارکردی نمادگرایانه در راستای شناخت هویت و چرایی دفاع مقدس یافته‌اند. در واقع مخاطب جوان یا ناآگاه درباره جنگ هشت ساله، با دیدن «روز سوم» می‌تواند به پاسخ برخی از پرسش‌هایش برسد. وقتی دختر: به عنوان ناموس و نمادی از مام وطن- گرفتار بیگانگان حریص و متجاوز است، دیگر هیچ بهانه‌ای برای کوتاهی در مبارزه و مقاتله با دشمن نمی‌ماند.

کودک و فرشته
دیگر فیلمی که تمام روایت آن در متن اشغال خرمشهر می‌گذرد «کودک و فرشته» به کارگردانی مسعود نقاش‌زاده است؛ فیلمی که توانسته تصویری متفاوت و تازه درباره سقوط این بخش از خاک کشورمان و همچنین وضعیت مردم آن ارائه دهد. ویژگی متمایز این فیلم و محور اصلی آن حضور کودکان و نوجوانان و به خصوص دختران نوجوان در مقاومت خرمشهر است.
فیلم تصویری واقعی و باورپذیر از خرمشهر جنگ‌زده و در حال اشغال ارائه کرده است و در زمینه جلوه های ویژه نیز کم نیاورده است. شاخصه تأمل برانگیز «کودک و فرشته» مقاومت همه جانبه مردم این شهر با دستانی تقریباً خالی است.

عصر روز دهم و شب واقعه
آخرین فیلمی که می‌توان آن را نیز به نوعی در دایره آثار مرتبط با خرمشهر قرار داد، «عصر روز دهم» به کارگردانی مجتبی راعی است؛ فیلمی که البته یکی از موضوعات جزئی‌اش خرمشهر محسوب می‌شود وگرنه، در مجموع نمی توان آن را اثری درباره این موضوع دانست؛ فیلم با سقوط خرمشهر در جنگ تحمیلی آغاز می‌شود. خانواده ای قصد نجات از مهلکه را دارند، اما پدرشان شهید می‌شود. درجریان این اتفاقات نوزاد خانواده نیز به وسیله یکی از نظامیان عراقی دزدیده می شود و زن و تنها دختر آن خانواده باقی می مانند. ۲۵ سال بعد از آن، دختر پزشک شده و موقع حمله آمریکا به عراق است. یک گروه هلال احمر قصد رفتن به عراق را دارند و این بهترین فرصت است تا دختر به آنجا برود و خواهرگمشده‌اش را پیدا کند. در موسم محرم و عزاداری شیعیان در کربلا که در همان زمان نیز، یزیدیان زمان یاران و پیروان امروز حسین (ع) را به خاک و خون می کشند، دخترگمشده پیدا می شود، اما...

در این فیلم، عزای تاریخی و ابدی انسان‌ها برای امام حسین (ع)، تجاوز بعثیان به خاک ایران و اشغال عراق توسط آمریکائیان و همچنین اقدامات تروریستی که در آن کشور انجام می‌شوند همگی در یک راستا دیده شده و تظاهر دراماتیک آن هم در این فیلم، جدایی بین آدم هاست. در ابتدای فیلم، به خاطر هجوم یک لشکر یزیدی به انسان‌های بی گناه، بین اعضای خانواده جدایی و فراغ به وجود آمده؛ یکی شهید شده و دیگری مفقود. امروز هم در اثر تجاوز یک ارتش یزیدی دیگر به مردم سرزمینی به نام عراق، همین اتفاق می‌افتد. در پایان فیلم، باز هم این جنگ تحمیل شده از سوی مستکبران و جنگ‌طلبان است که مانع وصال آدم‌ها و عامل فصال دوباره اعضای یک خانواده است. برعکس؛ فرهنگ عاشورایی در این فیلم باعث گرد هم آمدن و نزدیک شدن آدم‌ها به یکدیگر می شود.

فیلم «شب واقعه» به کارگردانی «شهریار اسدی» که به روایت از جان‌گذشتگی شهید «دریا قلی سورانی» می‌پردازد نیز نیم نگاهی به ماجرای اشغال خرمشهر و یورش سربازان صدام به آبادان دارد.

بزرگمرد کوچک
فیلم «بزرگمرد کوچک» به کارگردانی صادق صادق دقیقی نیز ازجمله آثار سینمایی ما درباره خرمشهر است. این أثر با اینکه اولین فیلم سینمایی کارنامه کارگردانش محسوب می‌شود اما تصویری نسبتاً نزدیک به واقع از وقایع اشغال خرمشهر نمایش می‌دهد. البته موضوع محوری فیلم، یکی از قهرمانان ملی ما، یعنی شهید بهنام محمدی است؛ نوجوانی که در آزادسازی خرمشهر نقش موثری داشت و به عنوان یکی از نمادهای نسل جدید ایرانی در تاریخ قدبرافراشت. ضمن اینکه «بزرگمرد کوچک» نیز همچون دیگر ساخته‌های سینمای ما درباره خرمشهر، به روایت اشغال این شهر پرداخته است.

حلقه مفقوده
این چکیده نشان می‌دهد که پرونده موضوع خرمشهر در سینمای ایران چندان هم خالی نیست؛ حداقل از نظر کمی این گونه به نظر می‌رسد؛ اما آنچه به عنوان یک حلقه مفقوده در کل سینمای ایران و به طور خاص در حوزه سینمای دفاع مقدس و به شکل اخص در زمینه خرمشهر قابل نقد است، فقدان به تصویر کشیدن آزادسازی این شهر است. یعنی با وجود بزرگی و درخشش این حماسه، حتی یک فیلم سینمایی هم درباره این موضوع دیده نمی شود؛ درواقع، سینمای ایران هنوز نیمه پنهان ماجرای خرمشهر، یعنی فتح این شهر را به تصویر نکشیده است.
البته بخشی از مشکل هم از آنجا ناشی می‌شود که آزادسازی خرمشهر صرفاً به عنوان یک واقعه تاریخی پنداشته می شود، درحالی که این موضوع یک منبع الهام بخش و نوعی تجلی حقیقت درباره بزرگی یک ملت و فرهنگش است. با نگاهی عمیق‌تر می‌توان ایستادگی کشورمان در مقابل تندبادهای بعدی را هم متکی به همین فتح شناخت. اگر هم بخواهیم در آینده از سایر موانع پیش رو بگذریم، چاره‌ای نداریم جز اینکه به طور دائم به آن دوران مراجعه کنیم؛ هم امروز را به آن گذشته درخشان متصل کنیم و هم درخشش آن دوران را برای شرایط کنونی باز تعریف کنیم. اتفاقاً بهترین وسیله برای بازتولید موقعیت های گذشته و آینده در زمان حال، سینما است. به خصوص اینکه امروز نیز جبهه‌های مبارزه جدیدی در مقابل جامعه ما ایجاد شده و اکنون نیز درحال دفاع هستیم.

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi