شناسه خبر : 67485
یکشنبه 02 تير 1398 , 11:26
اشتراک گذاری در :
عکس روز

رفتار یک شهید با همسرش

وقتی به خانه می‌رسید، گویی جنگ را می‌گذاشت پشت در و می‌آمد تو. دیگر یک رزمنده نبود. یک همسر خوب بود برای من و یک پدر خوب برای مهدی.

https://media.isna.ir/content/1435647960312_13920412190342264789943_0.jpg/3

با هم خیلی مهربان بودیم و علاقه‌ای قلبی به هم داشتیم. اغلب اوقات که می‌رسید خانه، خسته بود و درب و داغان. چرا که مستقیم از کوران عملیات و به خاک و خون غلتیدن بهترین یاران خود باز می‌گشت. با این حال سعی می‌کرد به بهترین شکل وظیفه سرپرستی‌اش را نسبت به خانه صورت دهد.

به محض ورود می‌پرسید؛ کم و کسری چی دارید؛ مریض که نیستید؛ چیزی نمی‌خواهید؟ بعد آستین بالا می‌زد و پا به پای من در آشپزخانه کار می‌کرد، غذا می‌پخت. ظرف می‌شست.

حتی لباسهایش را نمی‌گذاشت من بشویم. می‌گفت لباس‌های کثیف من خیلی سنگین است؛ تو نمی‌توانی چنگ بزنی. بعضی وقتها فرصت شستن نداشت. زود بر می‌گشت. با این حال موقع رفتن مرا مدیون می‌کرد که دست به لباسها نزنم. در کمترین فرصتی که به دست می‌آورد، ما را می‌برد گردش.


به نقل از همسر سردار شهید محمدرضا دستواره، کتاب همسرداری سرداران شهید

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi