شناسه خبر : 67555
دوشنبه 03 تير 1398 , 12:27
اشتراک گذاری در :
عکس روز

اخلاق خوب حسن زبانزد همگان بود

شهید «حسن دهنو» در بیستمین روز از شهریور ۱۳۵۶ در شهرستان «کنگاور» از توابع استان «کرمانشاه» متولد شد. ششمین فرزند خانواده بود. نام او را به این دلیل که در روز ولادت امام حسن (ع) متولد شد، حسن گذاشتند. وی پس از اخذ دیپلم هم‌زمان در کنکور و آزمون خلبانی شرکت کرد و در رشته دبیری و هم‌چنین خلبانی پذیرفته شد؛ اما در نهایت رشته خلبانی را برای تحصیل در دانشگاه امام حسین (ع) انتخاب کرد. حسن پس از گذراندن دو ترم زبان انگلیسی وارد دانشکده پرواز اصفهان و نهایتا موفق به دریافت مدرک کارشناسی هوانوردی هواپیمای جنگی شکاری شد. او که برای مبارزه با پژاک به «ارومیه» رفته بود هنگام اذان مغرب پنج شنبه ۶ تیر ۱۳۸۷ هواپیمای آن‌ها را نشانه می گیرند و به همراه کمک خلبانش به شهادت می رسند.

در ادامه بخش اول گفت‌وگوی با «اکرم نجاتی» همسر شهید «حسن دهنو» را می‌خوانید.

من همیشه در آسمان‌ها هستم/ این آقا همسر کدام خانم خوشبخت است؟

دفاع‌پرس: در ابتدا از نحوه آشنایی خود با شهید بگویید؟

حسن پسردایی مادر من بود. هرچند که نسبت خانوادگی داشتیم، اما دو سه مرتبه بیش‌تر هم‌دیگر را ندیده بودیم. او اولین مرتبه زمانی‌که دانش آموز سال آخر دبیرستان بود، موضوع خواستگاری را با مادرش مطرح کرد؛ اما شرایط ایجاب کرد، کمی صبر کند. در دید و بازدید‌های نوروز ۱۳۷۹ خواستگاری رسمی صورت گرفت و چهار ماه بعد درحالی‌که هر دو دانشجو بودیم، عقد و پس از اتمام دوره تحصیل، بهمن ۱۳۸۱ رسما زندگی مشترک خود را در شهر شیراز آغاز کردیم.

دفاع‌پرس: چه ویژگی‌های مثبتی در شهید باعث شد درخواست ازدواج‌شان را قبول کنید؟

اخلاق خوب حسن زبانزد همگان بود. علاوه بر اخلاق، ظاهر زیبا و آینده شغلی مطمئن وی سبب شد با اطمینان او را انتخاب کنم. هر چند روز‌های بسیاری را دور از یک‌دیگر سپری کردیم؛ اما زندگی شیرینی را داشتیم. حاصل شش سال زندگی مشترک ما، عسل خانم دختر شیرین‌مان است که پدرش نام او را انتخاب کرد و اردیبهشت سال ۱۳۸۵ متولد شد.

من همیشه در آسمان‌ها هستم/ این آقا همسر کدام خانم خوشبخت است؟

دفاع‌پرس: بارزترین خصوصیات اخلاقی شهید چه بود؟

چهره همیشه خندان حسن، اراده و پشتکار بسیار و رفتار‌های عاقلانه او بارزترین خصوصیات اخلاقی‌اش محسوب می‌شد. همچنین صبر حسن، احترام ویژه او نسبت به بزرگ‌تر‌ها و به خصوص والدین خود، شجاعت و وظیفه شناسی‌اش هنوز زبانزد است. او به انجام واجبات تاکید می‌کرد و مقید به رعایت حلال و حرام بود.

دفاع‌پرس: در امور منزل کمک می‌کردند؟

بله، به‌خصوص طی مدت بارداری و پس از تولد عسل با این‌که شغل سختی داشت؛ اما برای انجام کار‌ها بسیار کمک می‌کرد. یک روز مشغول پاک کردن برنج بودم و حسن برنامه «سمت خدا» را می‌دید. روحانی برنامه گفت، «مردی که در امور خانه به همسرش کمک کند، گویا جهاد کرده است.» حسن با عجله کنار من آمد و گفت، «چرا من جهاد نکنم.» و ظرف برنج را ازمن گرفت.

من همیشه در آسمان‌ها هستم/ این آقا همسر کدام خانم خوشبخت است؟

دفاع‌پرس: شیرین‌ترین خاطره زندگی مشترک‌تان چیست؟

تولد عسل است. آن روز‌ها ما در شیراز و خانواده‌هایمان در کرمانشاه و تهران زندگی می‌کردند. به همین علت حسن از سرکار که می‌آمد، به آشپزخانه می‌رفت و مشغول آشپزی می‌شد. او هم‌چون یک پرستار با مهربانی، تمام مدت بارداری از من مراقبت می‌کرد. روز تولد عسل نیز همراه یک دسته گل و جعبه شیرینی بزرگ وارد بیمارستان شد. حسن معتقد بود، باید خوشحالی خود را به همه منتقل کند. به نحوی‌که هرکس در بیمارستان بود، می‌پرسید، «این آقا همسر کدام خانم خوشبختی است که این‌قدر خوشحال است؟!» از تمام لحظات نیز فیلم‌برداری کرده است. هر چندکه تصویر خودش نیست؛ اما صدای حسن در فیلم‌ها اکنون قشنگ‌ترین یادگاری برای عسل شده است.

دفاع‌پرس: شهید به کدام‌یک از اهل بیت (ع) ارادت داشتند؟

به امام حسین (ع) ارادت ویژه‌ای داشت و در ایام محرم مداح هیات بود.

من همیشه در آسمان‌ها هستم/ این آقا همسر کدام خانم خوشبخت است؟

دفاع‌پرس: کربلا هم رفتند؟

نه متاسفانه. آن روز‌ها مقدمات سفر کربلا مثل امروز به راحتی فراهم نمی‌شد. سال ۱۳۸۲ برای زیارت خانه خدا دعوت شده بود؛ اما قبول نکرد و گفت، «با همسرم می‌روم.» اما روزی‌مان نشد که با یک‌دیگر برویم و پس از شهادت حسن تنها به سفر حج رفتم.

دفاع‌پرس: از سختی‌های شغل‌شان اطلاع داشتید؟

حسن جزو نیرو‌های اطلاعات پرواز بود و هرروز دوره پرواز داشت. او برای شناسایی ناو‌های آمریکایی بار‌ها به بندرعباس رفت؛ اما برای آن‌که من نگران نشوم از خطرات کاری خود حرفی نمی‌زد و تنها به گفتن این جمله که، «برای شناسایی موقعیت ناو‌های آمریکایی که بیش‌تر از حد خود پیش‌روی نکنند، به منطقه می‌رویم!» بسنده می‌کرد. پس از شهادت حسن متوجه شدم، او در کارنامه اعمال خود، درخشش در چه ماموریت‌های خطرناکی را دارد.

دفاع‌پرس: شما طی این ماموریت‌ها همراهی‌شان نمی‌کردید؟

یک مرتبه پیش از تولد عسل همراه حسن به بندرعباس رفتم. با این‌که فصل پاییز بود؛ اما گرما و رطوبت هوا سبب شد نتوانم از هتل خارج شوم. در این سفر تازه متوجه شدم که حسن در ماموریت‌های تابستانی خود در چه شرایط سختی با هواپیما‌های جنگی که دارای کابین کوچکی هستند، پرواز می‌کند.

من همیشه در آسمان‌ها هستم/ این آقا همسر کدام خانم خوشبخت است؟

دفاع‌پرس: از شهادت سخن می‌گفتند؟

با روحیه من آشنا بود، به همین دلیل صحبتی نمی‌کرد. پس از شهادت زمانی‌که به صحبت‌های آخرین تماس فکر می‌کنم، می‌بینم حسن آماده شهادت بود. او چندین مرتبه نیز غیر مستقیم بیان می‌کند؛ اما متوجه نمی‌شوم. چرا که آن روز‌ها فکر می‌کردم، باب شهادت بسته شده است.

دفاع‌پرس: چطور غیر مستقیم بیان می‌کردند، اما شما متوجه نمی‌شدید؟

عسل بسیار به پدرش شباهت دارد. به یاد دارم یک روز حسن گفت، «می‌بینی عسل چقدر شبیه من است؟! حالا او بهترین یادگار از پدرش برای توست.» اما من متوجه منظور او نشدم.

هم‌چنین حسن تمام دارایی‌های خود را به نام من زده بود. در فرهنگ خانواده ما این اتفاق مرسوم نبود. وقتی پدرم از او علت این تصمیمش را می‌پرسد، می‌گوید، «من همیشه در آسمان‌ها هستم. شاید روزی به زمین نرسم، نمی‌خواهم آن روز اکرم متحمل سختی شود.»

ادامه دارد...

اینستاگرام
دو سال از بهترین مدت سربازی را با این مرد بزرگ گذراندم . جز خوبی چیزی ندیدم ،رابطه فراتر از مسوول و سرباز ، خوش خلق،مهربون،پرانرژی بود.همیشه دلتنگتم. روحش شاد دوستدارت سید
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi