جمعه 14 تير 1398 , 10:41
درد دل دختر یک جانباز اعصاب و روان
خانه دوم من!
زندگی پدر و مادرم بارها تا مرز طلاق پیش رفت! من هیج چیز از عمرم نفهمیدم! دیدن زجرهای پدر و مادرم و نابود شدن خانواده ام سهم من از این دنیاست!
دختر یک جانباز اعصاب و روان - پدرم جانباز اعصاب و روان بود. 7 سال و 10 ماه از بهترین سال های جوانیش رو به پای مملکتش ریخت اما سهمش از مملکتی که ازش دفاع کرد، فقط یه مشت متلک و بی احترامی بود!
بنیاد به اعصاب پدرم که هیچ چیز ازش نمونده بود، با وجود داشتن صورت سانحه لطف کرد و هیچ درصدی نداد و فقط 5 درصد به ترکش های بدنش دادن!
زندگی پدر و مادرم بارها تا مرز طلاق پیش رفت! من هیج چیز از عمرم نفهمیدم! دیدن زجرهای پدر و مادرم و نابود شدن خانواده ام سهم من از این دنیاست! چون حتما من ژن خوبی ندارم!
بارها خواستم خودکشی کنم اما از بی آبرو شدن خانواده ام می ترسیدم!
پدرم دو سال پیش بعد از یه جر و بحث شدید با مادرم سکته قلبی کرد. وقتی به بیمارستان رسوندیمش و بردیمش برای بستری کردن، چند نفر از کادر بیمارستان که فهمیدن پدرم جانبازه، به ما متلک انداختن که برای یه شب بستری شدن تو بیمارستان کلی باید هزینه داد اما واسه جانبازها مفته. یکیشون ادامه داد مثل اینکه میخوان حتی به دامادهاشونم جدیدا" خدمات مجانی بدن!
پدرم حتی 24 ساعت هم تو اون بیمارستان لعنتی دوام نیاورد و پر کشید و رفت و از جهنمی که توش گرفتار شده بود و از بی مهری های هموطن های عزیزش راحت شد!
من تصمیم گرفتم که هیچ وقت ازدواج نکنم چون خودم هم افسردگی شدید دارم!پدرمو تو قطعه جانبازها دفن نکردن چون کارمندهای وظیفه شناس بنیاد حتی اون 5 درصد رو هم تو سیستم لعنتیشون ثبت نکرده بودن و مسئولان عزیز بنیاد برای آخرین بار لطفشونو در حق پدرم تموم کردن و یه چاله گور هم سهم پدرم از مملکتش نشد و با هزینه خودمون یه جای دیگه دفنش کردیم!
بنیاد از دست یکی دیگه از وبال گردن هاش راحت شد!
آره امثال پدر منو سال هاست که کنار گذاشتن ولی الان توی بهشت زهرا همه چی واسه پدرم مفت و مجانیه. فردا میخوام برم سر خاکش.
اونجا دو ساله که شده خونه دومم!
خواهرم انشالله بهشت جایگاه پدر ابدی تان باشد. تاکی میخواهید پا روی خون شهدا وجانبازان معزز ورد شدن از روی آن ها به جای برسید این همه جانباز وشهید این ملت فدای انقلاب کردن که عدالت برقرار باشد ولی صد حیف وشرم باد برای این مسئولین خدمت گزار. یادتان باشد امام خمینی(ره) فرمود. هرچه انقلاب اسلامی دارد از برکت خون شهدا ومجاهدت ایثارگران است. ای کاش برای مقام گرفتن ومسئولیت گرفتن از روی خون شهدا وایثارگران پا نگذاریم و به مقام و مسئولیت نرسیم. به فکر اون روز هم باشید که باید جواب پس بدهید جواب خون شهدا وهمرزمان شان را فکر نکنم به فکر اون روز باشید اگر بودین این همه ظلم در حق خون شهدا وجانبازان معزز ورد شدن از روی خون شهدا به راحتی رد نمیشدید. وقل جاء الحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقا . یاعلی
اف بهت! غرور اسم و نامش داره می بردش در سراشیبی سقوط . فکر کردی چی بعد مرگ من و تو بابات میگه ؟ میاد یه نوشته موهوم و مزخرف می نویسه اینا که اینجور تا آخر ثابت قدم بودند و اسطوره شدن یه روز دختر باز و پسر باز بودند. همن طور که خودم الان اینجور مثل شیر می رم تو دل همه زیر پل برای دختر خانم فلان الدوله انقدر می ایستادم تا علف زیر پام دربیاد و زاغشو چوب می زدم . بعد یه شخصیتی همتراز غزاله علیزاده برای ما و بابات هم جور می کنه . می بینه مدتیه ثبت و جمع آوری خاطرات شهدا بوسیدم گذاشتم کنار افتادم دل خوشی های متعفن بعضی ها را رو سرش اوار می کنم . بدبخت ببین اگه یه روز زندگی رو سرت آوار شد بخاطر همین دلخوشی های کاذب و متعفن بود . من که بعد این روم نمیشه از بچه شهید و جانباز حرف بزنم . میگن بچه شهیدتون مثل حسین که خودشم دختر باز بوده یا مثل آوینی ؟ چرا اسم شهید و جانباز و رزمنده ما رو به نون نوایی نرساند ولی یه درپیتی با خانواده داغون با استیکرهای مسخره ای نوشته شهدا انحصار کسی نیستند مال همه اند پس اینو بدون که تو نمی تونی منو پس بزنی . پدر ما درآمد از خاطر بچه رزمنده بودن مگه به همین سادگی هاس که یه متعفن برای پرستو بازیش بگه من عاشق شهدا هستم .
عزیز دلم فکر کردی ما از دست کی به این روز افتادیم . خودی هایی که همچی به اسم و عنوان رسیدن گند زدن و یادشون رفت همرزمهای قدیمی ناتوان خود را
از این رنجنامه و دلنوشته محزون این فرزند جانباز واقعا هم شوکه شدم و هم غمگین.
امیدوارم روح بلند این برادر عزیز و نازنین با ائمه معصومین ع محشور باشه و داغ از دست دادن پدر با توکل بخدا التیام پیدا کنه و مادر بزرگوارشون در صحت و سلامت سایه پر مهر و محبتش بر سر بازماندگان مستدام باشه. کاش آدرس این شهید عزیزمون رو داشتیم و برای دلجویی و عرض ارادت و زیارت به مزارشون میرفتیم.
همونطور که دوست جانبازم گفته شنیدن این نوع برخورد از پرسنل اون بیمارستان کذایی و برخورد عوامل نفوذی دشمنان در بنیاد شهید قابل تحمل نیست. کاش میتونستیم کمکی باشیم برای شما و سپری بودیم در مقابل این هجمه ناجوانمردانه ای که به شما شده.
به ما هم از این جور مزخرفات بسیار گفته شده. مقصر این قضایا هم کسانی هستن که قوانین تبلیغاتی زیادی نوشته و تصویب کردن ولی بدن اجرا گذاشتن.
خدا لعنتشان کنه که با هموطن خودشون این رفتار رو داشتن.