شناسه خبر : 69988
شنبه 20 مهر 1398 , 12:58
اشتراک گذاری در :
عکس روز

گفت و گویی کوتاه با مدافع حرمی که در مسیر پیاده روی اربعین به جانبازان ویلچری، معلولان و سالخوردگان امدادرسانی می کند

در راه مانده ای که از ماندگان راه دستگیری می کند!

زمانی که می خواهیم از خاطرات جنگ سوریه و تفحص شهدا بگوید، حالش دگرگون می شود و می گوید: اتفاقات ناگواری را در آنجا دیدم که بسیار غم انگیز بود...

فاش نیوز - با "سیدمحمد نوشه ور"، رزمنده دفاع مقدس و مدافع حرم و حریم حضرت زینب(س) در نمایشگاه تجهیزات توانبخشی جانبازان و معلولین آشنا شدیم.

او که چندسالی است توفیق خدمت به جانبازان، معلولین و سالمندان را در مسیر راهپیمایی اربعین درکارنامه خود دارد، از این کار اعتقادی و خداپسندانه اش می گوید: اگر مقبول درگاه خداوند واقع بشود بنده مدت چهارسال است که این کار را انجام می دهم. بار اول در مسیری که می رفتم می دیدم جانبازان و یا سالمندان با ویلچر می آمدند و زمانی که ویلچرشان خراب می شد با چه مشکلاتی مواجه می شدند. برای همین چون بلد کار بودم آمدم و از همان کشور عراق تلمبه،  آچار و وسایل پنچرگیری را تهیه و کار را آغاز کردم. از سال های بعد هم با تجهیزات بیشتری راهی شدم و داوطلبانه شروع به خدمت رسانی کردم. سه سال پیش، یک بار پیرزنی در مسیر مرا دید و پیشنهاد داد که به بخش خدمات پزشکی در کاروان ایشان که تحت پوشش سازمان حج و زیارت است بپیوندم؛ من هم قبول کردم و هرساله خدمات تعمیرات، سرویس و پنچرگیری ویلچر جانبازان، معلولین و سالمندان مسیر پیاده روی اربعین اباعبدالله الحسین(ع) را انجام می دهم.

نوشه ور همچنین می گوید: با اطلاع رسانی توانستم تعدادی از افرادی که توان این نوع خدمت را دارند پای کار بیاورم و با تشکیل یک گروه 8 نفره کار را ادامه می دادیم که خوشبختانه مورد تایید مسولین، جانبازان و سالمندان بسیاری هم قرار گرفته است.

محمد در سن 16سالگی برای اولین بار به جبهه های حق علیه باطل اعزام می شود و به گفته خودش، همزمان با عملیات غرورآفرین مرصاد، فکر و اندیشه او نیز تعالی می یابد؛ که پس از چندماه حضور در جبهه، جنگ خاتمه می یابد.

مسیر او از دفاع مقدس شروع شده و هنوز در این راه مانده است! پایان دفاع مقدس برای او پایان راه نبوده بلکه آغازی شده که آن را از سال 94 در قالب خدمات پزشکی در بیمارستان بقیه الله و با تفحص پیکر مطهر شهدای مدافع حرم ادامه داده است.

زمانی که می خواهیم از خاطرات جنگ سوریه و تفحص شهدا بگوید، حالش دگرگون می شود و می گوید: اتفاقات ناگواری را در آنجا دیدم که بسیار غم انگیز بود. زمانی که شهیدی را پیدا می کردیم بغضم می ترکید و گریه می کردم؛ زیرا آنها برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)، دور از خانواده و در غربت، با بدن های تکه تکه شده به شهادت رسیده  بودند.

بغض محمد که با یادآوری صحنه های دلخراش شهادت بهترین فرزندان این خطه به دست تکفیری های داعش، حالا به اشک نشسته دیگر امکان ادامه صحبت را به او نمی دهد.

*صنوبر محمدی*

کد خبرنگار: 23
اینستاگرام
سلام برادر عزیز
فقط میشود گفت دست خوش
عالی بود. عالی
صنوبر خانم سپاسگزاریم که این گوهران ناب را به ما معرفی میکنید.
رزمنده دفاع مقدس... رزمنده مدافع حرم و اینک تعمیرکار ویلچر جانبازان و معلولان. به این میگویند انسان به کمال رسیده. خوش به سعادتش. کاش ماهم توفیق این کار را داشتیم
من اگه می فهمیدم فلسفه این منفی دادنها بعضی ها چیه خوب بود ؟
صنوبر خانم دستمریزاد کارتون لایق صدها و هزاران مثبت است ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
و صدها ستاره ***********************************************
آفرین به همسر مهربانش حاج خانم زینب اقیان که همچنین همسری پرورش داد
خوش به حال خانوادش، چه پدری،
واقعا مرد بزرگی هستن ایشون
حاج محمد یادش بخیر سوریه چه شب هایی داشتیم چه قدر روحیه به ما دادی
من کامل ایشون رو میشناسم خیلی مرد نیک و بزرگواری هستن
ان شاالله خداوند برکت به زندگیشون بده و برای هممون نگهشون داره
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi