شناسه خبر : 70908
دوشنبه 04 آذر 1398 , 09:26
اشتراک گذاری در :
عکس روز

نحوه به شهادت رسیدن نیروهای امنیتی در ملارد

همه چیز از خبر ناگهانی افزایش قیمت بنزین و اعمال قیمت‌های جدید از فردای روز 23 آبان شروع شد. دولت که مدت‌ها بود طرح افزایش قیمت بنزین را برنامه ریزی کرده بود به یک‌باره در ساعات پایانی روز پنجشنبه خبر را از طریق رسانه‌ها اعلام کرد، مردمی که تا روز گذشته از زبان مسوولین اخبار گران نشدن بنزین را شنیده بودند به صورت ناگهانی در جریان گرانی بنزین آن هم با افزایش دو برابری قرار گرفتند.

https://defapress.ir/files/fa/news/1398/9/3/858023_949.jpg

مردم معترض از نحوه اجرای طرح و اعلام ناگهانی افزایش قیمت بنزین با بازگشت دوباره سهمیه‌ها در برخی از شهرها به خیابان‌ها آمدند اما سناریوهای از پیش تعیین شده و چیده شده برخی افراد اعتراضات را به سمت و سوی دیگری برد. از طرف دیگر باریدن یک‌باره برف در تهران و مسدود شدن برخی خیابان‌ها نیز باعث شد تا افرادی از فرصت پیش آمده در جهت بهره برداری‌های سیاسی و کشاندن اعتراض‌ها به سمت خشونت بهره ببرند.

در تهران با تاریک شدن هوا و با وجود هوای سرد جمعی از مردم با صورت‌های پوشانده شده به بهانه اعتراض به گران شدن بنزین به خیابان آمدند، مناطقی از تهران صحنه اعتراضات مردم بود، مردمی که عده‌ای در پیاده‌روها تماشاچی بودند و گاه با شعارهایی معترضان خیابانی را همراهی می‌کرد و عده‌ای دیگر که در میان خیابان‌ها دست به سوزاندن لاستیک و آتش زدن سطل آشغال‌ها و بستن خیابان ‌ها زدند. مغازه‌های زیادی با ناامن شدن خیابان کرکره‌های خود را پایین کشیدند، نیروهای امنیتی به ویژه نیروی انتظامی برای کنترل ناآرامی‌ها وارد صحنه اعتراضات شدند، در همان روز اول اعتراضات خبرها حاکی از بسته شدن تعدادی از خیابان‌های شهر تهران به دست عده‌ای از معترضان و به آشوب کشاندن برخی از نقاط شهر بود. ساکنین خیابان‌های اصلی برخی مناطق صدای اعتراضات را به وضوح می‌شنیدند، صدای اعتراضاتی که با شکسته شدن شیشه مغازه‌ها و به آتش کشیدن بانک‌ها و موسسات دولتی می‌رفت که انگیزه گردانندگان اصلی اعتراضاتی از جنس خشونت و ناامنی را فاش کند.

در برخی مناطق اما حجم خسارت‌های به بار آمده بیشتر بود، شهرستان‌های غرب استان تهران و برخی مناطق غربی آن به درگیری کشیده شد، از آتش زدن خیابان‌ها گرفته تا حمله به مردم و تخریب ساختمان‌های اداری متعلق به مردم و خانه‌های مسکونی. حالا در این وضعیت علاوه بر نیروی انتظامی بسیجی‌ها هم پای کار آمدند تا بیش از این مردم خسارت نبینند. در این بین عده‌ای به عمد دست به اقدامات خشونت آمیز زدند که از جمله آن ترور نیروهای نظامی و حافظ امنیت مردم بود.

در همین بین افرادی چون «مصطفی رضایی» از کارکنان شهرداری ملارد که به گفته خانواده‌اش برای خرید غذا با موتور وارد خیابان شده بود توسط اشرار به شهادت رسید. شهید «مرتضی ابراهیمی» نیز از نیروهای پاسدار جوان خوش اخلاق و همیشه خندان محله شهریار و از دوستان شهدای مدافع حرم محروم منطقه کهنز بود، محله‌ای کوچک اما پر آوازه که شهرتش را از نام شهدایی چون «سجاد عفتی»، «محمد آژند» و «صدرزاده» وام گرفته است. پدر جانباز مدافع حرم «امیر حاجی نصیری» از معتمدین منطقه شهریار که در جریان اغتشاشات این منطقه از نزدیک شاهد حوادث بوده‌ است درباره ارتباط شهید ابراهیمی با شهدای منطقه می‌گوید: از بچگی این شهدا با هم در پایگاه بسیج بزرگ شدند. شهدای مدافع حرم با شهید ابراهیمی هم سن و سال بودند، مرتضی خیلی تلاش کرد مدافع حرم در سوریه شود ولی ظاهرا به برکت خون همین شهدا ایشان ماند. بعد از دو روز با شهادت این بزرگوار امنیت در منطقه شهریار برقرار شد.

وی در خصوص شهادت مرتضی ابراهیمی ادامه می‌دهد: شهر شلوغ شد و عده‌ای که گویا اهل شهریار هم نبودند شروع به آتش زدن بانک‌ها و مغازه‌های مردم کردند، چند روز اول کسی از نیروهای نظامی در صحنه نبود و نیروهای امنیتی تا حدودی غافلگیر شدند. تیراندازی و آتش سوزی و سنگ اندازی اتفاق افتاد و در این بین مرتضی هم شهید شد به گفته دوستانش از چند ناحیه ضربه خورد.

حاجی نصیری اگرچه منشا اعتراضات اخیر را گرانی بنزین می‌داند اما گردانندگان اصلی اغتشاشات را کسان دیگری معرفی می‌کند و می‌گوید: این‌ها داعشیان ایرانی هستند که در هر لباس و ملیتی می‌توانند باشند و به دنبال اهداف خودشان می‌روند. عده‌ای هم نادانسته با این افراد همراه شدند، خیلی از افرادی که دستگیر شدند ابراز پشیمانی و اعتراف کردند که افراد دیگری ما را تحریک کردند.

حسین سامانلو از سربازان شهید ابراهیمی که از سال 91 با او در ارتباط بوده و خودش مجروح حوادث اخیر است درباره شهید ابراهیمی و تلاشش برای حضور در سوریه برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) می‌گوید: اصلا رابطه فرمانده و سرباز بین ما نبود، هرجا به کمک نیاز داشتیم عین برادر بزرگتر با ما رفتار می‌کرد. سال 94 رفیق ما «عباس آبیاری» در سوریه شهید شد ماهم تلاش کردیم تا به سوریه برویم. آقا مرتضی چندین بار اقدام کرد اما اجازه ندادند، همیشه کیفش پشت میز کارش آماده بود تا اگر خبر دادند می‌تواند برود، آماده باشد. صلاحش این بود در گردان بماند تا شهادت در تهران نصیبش شود.

وی به نحوه شهادت شهید ابراهیمی و شروع اغتشاشات شهرستان ملارد اشاره کرده و ادامه می‌دهد: میدان گلها در مارلیک شلوغ شده بود، مرتضی با نیروهایش در میدان بود که به یکباره به سمت او یورش می‌آورند، با قمه به جان چند تن از بچه‌ها می‌افتند و مرتضی را هم می‌زنند. چند ضربه به پهلو می‌زنند و از پشت با قمه ریه‌اش را سوراخ می‌کنند، پیشانی‌اش هم کاملا باز شد.

سامانلو در خصوص تعداد مجروحین و مصدومین آن شب می‌‎گوید: روز حادثه از صبح وضعیت آرام بود، اما چند نفر تجمعات را هدایت کردند و چند جا را به آتش کشیدند، به پایگاه بسیج حمله کردند و حوزه هفت امام علی (ع) محاصره شد، ما مقاومت کردیم تا اسلحه به بیرون نرود، در اندیشه 17 نفر از نیروهای امنیتی زخمی شدند و سه نفر سوختگی شدید داشتند، یک شب تا چهار صبح بچه‌ها را زدند.

 

 

 

منبع: دفاع پرس
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi