خاطره وزیر بهداری از واکنش امام به مداوای مجروحان عراقی

«هادی منافی» یکی از اعضای کابینه شهیدان رجایی و باهنر بود که در دولت‌های اول تا ششم به عنوان وزیر بهداری و سپس رئیس سازمان محیط زیست فعالیت داشت. وی پس از اینکه از سیاست و دولت جدا شد، به کار در بیمارستان مهر مشغول شد. او فعالیت‌های پزشکی خود را از همین بیمارستان آغاز کرده و هم‌اکنون نیز فعالیت دارد. دکتر منافی در سینه خود خاطرات زیادی از دوران دفاع مقدس و پس از آن دارد، وی در خصوص نصیحت امام (ره) درباره نجات جان اسرای مجروح عراقی روایت کرد:

«یک روز به خط مقدم رفتم تا از اتاق‌های عمل‌ سرکشی کنم. آن شب اسیر عراقی زیادی گرفته شده بود. رزمندگان تعدادی از مجروحان بعثی را به درمانگاه آورده بودند. با دیدن مجروحان عراقی، خطاب به رزمندگان گفتم، چرا این‌ها را به دوش می‌کشید و تا درمانگاه می‌رسانید. ما به عنوان یک پزشک مسئولیت داریم که تمام مجروحان را درمان کنیم. حتی اگر خون کم آمد، به آنها خون اهدا کنیم. ما به جبهه وظیفه‌ای که داریم نمی توانیم به مجروح ایرانی و عراقی فرقی بگذارید، اما شما می‌توانید آنها را به بیمارستان نرسانید.

یکی از رزمندگان پس از شنیدن سخنان من، گفت «یکی از این مجروحان وقتی من و دوستم در دام وی افتاده بودیم، یک سر نیزه را در حلق دوستم فرو و زبانش را از گلولیش خارج کرد. دقایقی بعد نیروی کمکی رسید و این نیروی عراقی مجروح و اسیر شد، اما ما او را به بیمارستان رساندیم. گلایه کردم و گفتم که این بدتر است.

روز بعد به تهران برگشتم و در نخستین جلسه‌ای که خدمت حضرت امام (ره) بودم، ماجرا را برایشان با ناراحتی روایت کردم. ایشان در پاسخ من فرمودند «شما بروید و محبت کنید.»

فوری به خط مقدم برگشتم و به همان بچه‌هایی که شب قبل آنها را دیده بودم، گفتم «شما بروید و کارتان را انجام دهید که راه شما درست است. من که زانو به زانوی امام می‌نشینم. نتوانستم مفهوم سخنان و آرمان‌های امام (ره) را بفهمم ولی شما که کیلومترها دورتر هستید، به فکر امام راحل عمل می کنید.»