یکشنبه 10 آذر 1398 , 11:15
روایت خانم فرماندار از روزهای پرالتهاب در شهر قدس
لیلا واثقی فرماندار شهر قدس میگوید:
در اعتراضات یک عده فقط تماشاچی بودند. یک عده هم لیدر میدانی بودند که مثلاً با کاپشنهای خاص مشخص شده بودند. لیدرهای اصلی حضور میدانی نداشتند.
همان شب، ساعت ۱۰ فردی که فراخوان زده بود را در شهر قدس دستگیر کردیم و کسی که برای ساعت ۱۲ شب فراخوان زده بود، ساعت یک و نیم شب در همدان دستگیر شد. این افراد از قبل کارهایی را که باید انجام میدادند، برنامهریزی کرده بودند
اینکه شهر قدس یکی از پرتراکمترین شهرها است هم کار را سخت میکرد. مثلاً وقتی نیروی انتظامی میخواست به مرکز شهر برود با جمعیت دو هزار نفری مواجه میشد؛ در حالی که تعداد خودشان نهایتاً ۴۰ نفر بود.
در آن جمعیت ۲ هزار نفری هم عدهای سنگ و قمه و شمشیر داشتند و روز بعد به اسلحههایی مثل کلت یا وینچستر ساچمهای مجهز شده بودند.
این موارد کار را سخت میکرد. اینها میخواستند همان شب اول پمپ بنزینها را آتش بزنند ولی نتوانستند، چون فهمیده بودند اگر از یک نقطه حمله کنند ممکن است موفق نشوند. از روز بعد به شهرستانهای مختلف اعلام کردند که از یک نقطه شروع نکنید. نیروهایشان را توزیع کردند به سه یا چهار نقطه متفاوت و پراکنده؛ طوری بود که ما نمیدانستیم در جاهای مختلف چند نفر قرار است بیایند.
از اهالی شهر قدس نبودند. بیشتر از جاهای دیگر آمده بودند. آمدند، غارت کردند و آتش زدند. بعد از دستگیری برخی عناصر، بقیه آنها ناپدید شدند؛ البته عکسهای آنها هست و در پی دستگیری آنها هستیم.
خانم واثقی،
وظیفه داریم به درد دل فرزندان نادانمان گوش کنیم نه اینکه اغتشاشگر غارتگر بنامیم و بکشیمشان.
ایکشته کهرا کشتی تا کشته شدی زار تا باز که اورا بکشد آنکه تورا کشت.
سرور گرامی،
تنها راه نجات کشور اتحاد ماست که همصدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
1- مذاکره با آقای ترامپ برای دفع تهدیدات خارجی،
2- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی،
با تشکر از توجه شما،