شناسه خبر : 71200
یکشنبه 17 آذر 1398 , 10:45
اشتراک گذاری در :
عکس روز

نبوَد خیر، در آن خانه که عصمت نبود!

نمی دانم چرا برای اکثر ما ایرانی ها پشت بام جایی است که باید از یک طرفش افتاد. یا تند می رویم یا کُند!

جانباز رمضانعلی کاوسی- ف در خیابان سپاه اصفهان بیست ستون به ما نشان می دهند و می گویند: «اینجا چهل ستونه!»
سؤال می کنیم: «این که بیست تا بیشتر نیست؟!»
می گویند: «تصویرش در استخر روبه رو پیداست.» یعنی عکس را هم واقعیت می پنداریم.
به کرمانشاه می رویم. می پرسیم: «بیستون کو؟»
می گویند: «این است.»
می گوییم: «این کوه که خودش قوی ترین ستون است!»
جالب است کوه به این بزرگی را نمی بینیم، اما ستون در آب را می بینیم!
قبلاً وقتی به خواستگاری دختری می رفتند، مادرش با افتخار می گفت: «از هر انگشت دخترم یک هنر می بارد. آشپزی بلده، خیاطی بلده و...»
حالا مادرها دربارۀ دخترانشان چه می گویند؟
با افتخار می گوید: «دخترم لیسانس یا فوق لیسانس دارد. زبان انگلیسی را تا مرحلۀ تافل پیش رفته. بلده فلان ساز را بنوازد، اما غذا پختن و خانه داری بلد نیست.»

 متأسفانه امروزه با آزادی لجام گسیخته در روابط بین زن و مرد در فضای حقیقی و مجازی حلقۀ عاطفی مادران محدودتر و تنگ تر شده است. بعضی از خانم ها به خاطر رسیدن به لذائذ مادی و جسمی نسبت به شوهر و فرزندان خود کم اعتنا شده اند. در صورتی که وظیفۀ اصلی یک زن مسلمان این است که مادری کند تا فرزندان او از نظر فکری و عاطفی دچار کمبود نشوند.

 اگر زن خصوصیات مادرى را از دست بدهد، و خود را در عرصه گاه آزادى به معناى غربى بیندازد، با هرکس و ناکسى بگوید و بخندد و بنشیند، و رفت و آمد کند، به مرور کرامت و عفت خانواده را بر باد می دهد. به نظر شما در زمان فعلی چند درصد از زنان ایرانی دخترانشان را طوری تربیت می کنند که فردا بتوانند مادر باشند و مادری کنند؟

 ناپلئون امپراتور فرانسه گفته: «دختر قبل از اینکه ازدواج کند باید توجه داشته باشد که مادر فرداست. مادر فردا باید از امروز در غذا، رفت و آمد، معاشرت، برخورد، تربیت، ادب و ایمان دقت کند، تا مولّد نسلى پاک، سالم، باارزش و مؤدب به آداب باشد.»
از او پرسیدند: «کدام مملکت در نزد تو ارزشش از همه ممالک بالاتر است؟»
گفت: «کشورى که تعداد مادرانشان بیشتر باشد.»

 حیثیت مادربودن، باید براى زن ثابت و پابرجا بماند، و گرنه نسل خوبى به وجود نخواهد آمد.

متأسفانه این روزها بیشتر پسر و دخترهای ما بلدند استادانه در همۀ شبکه های اجتماعی سرک بکشند. 24 ساعت روی مبل لم دهند و برنامه های مبتذل را نگاه کنند، اما اگر از او سؤال کنید مسائل مربوط به نماز و روزه را بلدی؟ با بی حوصلگی می گوید من حوصلۀ یاد گرفتن مسائل سخت را ندارم. جالب است ما بزرگترها هم بی تفاوت از کنار مسئله عبور می کنیم.

 متأسفانه امروزه متأثر از هجمه های فرهنگی همه جانبۀ حقیقی و مجازی تقوا از بسیاری از خانه های ما رخت بربسته. پدرِ بدون اخلاق چگونه می خواهد فرزند با اخلاق تربیت کند؟ مادر بی ادب و بدحجاب چگونه می خواهد دختر مؤدب و محجبه تحویل جامعه بدهد؟ وقتی ما نتوانیم با منطق به دخترمان بباورانیم که داشتن پوشش اسلامی برایش مصونیت ایجاد می کند، طرح امنیت اجتماعی و احیاناً بگیر و ببند نیز در اجتماع نافذ نخواهد بود.

 استاد پریش شهرضایی در یکی از اشعار محلی اش می گوید:
«نبوَد خِیر در آن خانه که عصمت نبود. اینا حافظ بر خونا(خانه ها) گفت، نه بر خیابونا.»

 با افتخار می گوییم شیعه و پیرو اهلبیت هستیم، اما هیچ رنگ و بویی از اخلاق و سنت حسنه ای که اهل بیت دارند در خانه های خیلی از ما دیده نمی شود. به باور من علت اصلی سقوط ارزش ها در جامعه، ضعف ایمان در بیشتر خانواده است. تقوا و پرهیزکاری حلقه گمشده جامعه ما است. وقتی ما در جمع خانوادۀ خود پایبند به اخلاق دینی و محمدی نیستیم، از جامعه و مسئولین چه توقعی داریم؟

 البته من به شخصه به مسئولین فرهنگی کنونی جامعه چندان دلخوش نیستم. اکثر آنها سرهایشان را زیر برف کرده اند و به بهانۀ اینکه بودجه نیست، کارهای زیربنایی فرهنگی را تعطیل کرده اند. نتیجۀ ولنگاری فرهنگی همین است که می بینیم. جوان هجده بیست ساله، نه تنها خدا و پیغمبر و دین را منکر می شود، بلکه عِرق ملی و میهنی را نیز زیر پا می گذارد و به راحتی اموال هموطنان خود و بیت المال را تخریب می کند و...

کد خبرنگار: 20
اینستاگرام
می گویند ملانصرالدین از همسایه اش دیگی را قرض گرفت .
چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد.
وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد.
چند روز بعد ، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا دادبه این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود.
تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد .
همسایه به در خانه ملا رفت و سراغ دیگ خود را گرفت.
ملا گفت دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت مگر دیگ هم می میرد؟ چرا مزخرف میگی!!!
و جواب شنید :چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی زاید.
دیگی که می زاید حتما مردن ه دارد.
این حکایت اغلب ما مردم است هرجا که به نفع ما باشد عجیب ترین دروغها و داستانها را باور میکنیم اما کوچکترین ضرر را بر نخواهیم تابید....

چه لزومی داره همه مردم مومن باشند؟!در زمانی که شعاراسلامی میدیم و رفتارمون عین سرمایه داری است چطور از ایمان میشه حرف زد. ار به قانون عمل بشود همچون کشور های اسکاندیناویمردم هم لاجرم اخلاقیات را پاس میدارند.در قرآن ربا خواری مذموم است و جنگ با خداست اما ما در بانک هایمان ربا میگیریم و افتخارمان تاسیس بانک اسلامی است. در قرآن گرانفروشی مذموم است اما دولت محترم خود ش گران فروش است.دروغ گویی به شدت در قرآن نکوهش شده ولی دروغ های منتشره توسط مسئولین ... مردم از حکومت درس میگیرند از مسئولین یاد میگیرند.الناس و علی دین ملوکهم. ویل الکذبین،ویل اللمطففین.تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi