یکشنبه 17 آذر 1398 , 10:47
با عرق شرم دوباره نامزد شدم اما تقصیر قبلیهاست(!)
عضو فراکسیون امید ضمن ثبتنام مجدد برای انتخابات مجلس میگوید: آمدم اما با عرق شرم.
محمدعلی وکیلی عضو هیئت رئیسه مجلس دهم در سرمقاله روزنامه خود (ابتکار) نوشت: چهارسال پیش در چنین روزهایی با آرمان های روشنی وارد عرصه انتخابات شدیم. عزم ما این بود که با حضور در قدرت، راه اصلاحِ آن را تسهیل کنیم. غرض این بود که گرهای از کارِ کشور بگشاییم. اساساً گمان می کردیم در راهِ خیرِ عمومی قدم برداشته ایم. تصور ما این بود که مجلس کمکار و محافظه کار نهم را عوض کنیم و مجلسی کارآمدتر و پویاتر بسازیم. وی که بهخاطر نحوه اشتغال آقازادهاش مورد اعتراض عمومی قرار گرفت، ادعا میکند: اکنون که به عقب می نگرم روزهای پرفرازونشیبی در نظرم رژه می روند. سرعت تحولات به قدری بود که انگار یک عمر گذشته است. امروز اما خود را مقابل مطالباتِ زیادی که بر زمین مانده می بینیم. امروز حجم زیادی از مشکلات حل نشده در این برش از تاریخ قابل رویت است. از همین روی، مقابل چهره های ناامید مردم شرمندهایم. از خداوند می خواهیم که دل های مردم را نرم کند تا ما را به خاطر وضع فعلی ببخشند. ما تمام سعی خود را بهکار بستیم اما بدون تعارف، حجم مشکلات فراتر از انتظار بود. چهارسال پیش تصور می کردیم که مسائل زیادی در کشور وجود دارد اما نه اینسان! می دانستیم که جاهایی کشور از ریل خارج شده، اما گمان نمی کردیم که ریل را از جا کنده باشند! از بیرسمی روزگار شنیده بودیم، اما تخمینمان از بادهای ناموافق اینقدر نبود.
راستش را بخواهید، پس از چهارسال بدون تعارف باید بگویم که از پدر و مادری که توان تامین جهیزیه دخترشان را ندارند شرمندهام. در مقابل مادر یک شهید که شهادت فرزندش کمرش را خم نکرد، اما بیکاری فرزند دیگرش او را شکسته و خموده کرد، سرم پایین است. از راننده تاکسی که هزینه سوختش بیش از درآمدش است خجالت می کشم. شرمندهام که نتوانستم برای کارآفرینان و صنعتگرانی که به ناگاه سرمایه شان آب رفت و زیر فشار خم شدند، کاری بکنم. میدانم که اعصاب جامعه چقدر ساییده شده است. میدانم که معلمان چه فشار معیشتی را تحمل می کنند. می دانم که به خاطر همه اینها باید سرم پایین باشد و عرق شرم کنم. باری؛ اکنون نیز هرچند از چهرههای غمبار و ناامید مردم خجالت میکشم که خیابان ها را تا وزارت کشور طی کنم، اما به امید گشایش در زندگی مردم این راه را دوباره با توکل به حضرت باریتعالی می روم. دوباره به انتخابات می آیم اما با عرق شرم از انباشت مشکلات و این وجهِ تراژیکِ سیاست ورزی در عصر کنونی است!