یکشنبه 24 آذر 1398 , 13:27
پرونده معرفی کتاب
روایت زنان انقلابی، عاشق و مبارز
گاهی ارزش بعضی کتاب ها به دلیل شناختی است که به انسان هدیه می کنند و کتاب مفتون فیروزه به خاطر همین شناختی که به مخاطبش می دهد، زیبا و ارزشمند است.
دوران انقلاب و سال های نزدیک به آن برای مردم ایران سال های حیاتی محسوب می شود و در کتاب “مفتون فیروزه” مخاطب و بویژه جوان هایی که در آن دوران زندگی نکرده اند را با دیدی عمیق و واقعی روبرو می کند. سعید تشکری در این کتاب زنان و مردانی را به تصویر می کشد که انقلاب آرمان و آرزویشان است و به خاطر تحققش از هیچ تلاشی روی گردان نیستند و همه چیز در زندگیشان با انقلاب زیرو رو می شود حتی معنا و مفهوم عشق…
داستان کتاب
کتاب “مفتون فیروزه”، روایتگر قصه ی زندگی طیف خاصی از انقلابی های مشهد است. از این طیف بسیار بودند کسانی که در خیلی شهرهای دیگر زندگی می کردند. وقتی شروع به خواندن کنید، چون از این و آن شنیده اید که قرار است رمانی درباره ی انقلاب بخوانید، احتمالاً تعجب خواهید کرد که بیشتر اتفاقات حول محور روابط میان زنان و مردان هنرمند اتفاق می افتد.
در مفتون فیروزه مخاطب برخلاف آنچه معمولاً در چنین کتاب هایی انتظار می رود، صرفاً با گروهی مبارز اسلحه به دست و سیاسیون اسلامی و توده ای، طرف نیست بلکه با زنان و مردانی روبرو است که به معنای واقعی کلمه انقلابی اند و هر یک به سبک خود درگیر مبارزات انقلابی هستند.
زنان دوشادوش مردان برای انقلاب می جنگند
در کتاب مفتون فیروزه زنان نقش واقعی در پیشبرد داستان دارند و بر خلاف دیگر داستان هایی از این قبیل که زنان بیشتر حکم موجوداتی منفعل را دارند که در هیچ یک از گره های داستانی وحل مشکلات، نقشی ندارند، در مفتون فیروزه اما بر عکس است و انقلاب به عنوان یک خانواده بزرگ به تصویر کشیده می شود و زنان عضو مهمی از این خانواده هستند.
عشق زمینی در کتاب مفتون فیروزه عنصری مهم است. عشق مفتون به فیروزه، عشق داریوش دانشگر به طیبه عزتی، عشق بی بی صدیقه به مش ابوالقاسم، آذر به اسد و… تمام این عشق ها با وجود اینکه شخصیتهای آن از طبقات اجتماعی و طیفهای س واقعی و با حساس روبرو شود ولی نکته مشترک و اصلی در تمام این عشق ها در پاک بودن آن است. این مساله نشان از شانی دارد که نویسنده برای دختر و زن ایرانی قائل است و نشان می دهد که در آن دوران سوای از تفکرات رایج و احساسات برانگیخته مردم به خاطر فعالیت های انتخاباتی، مختلف فکری هستند، نشان می دهد که مخاطب قرار است با زنان و مردانی از جنحفظ حدود و ارزش ها برای این زنان تا چه حد ارزشمند بوده است.
فصل های کوتاه و ضرب آهنگ تند
یکی از اولین ویژگی هایی که درمفتون فیروزه برجستگی خود را به رخ می کشد، ضرب آهنگ نسبتاً تند آن است. فصل های کوتاه و جمله های کوتاه تر. ریتمی که به درستی منطبق است بر فضای حاکم آن زمان است .
سعید تشکری در مفتون فیروزه سعی کرده بدون حاشیه رفتن فضای سال های نزدیک به انقلاب و خود انقلاب را به تصویر بکشد. به خاطر همین هم مخاطب در حال خواندن احساس خستگی و کرختی نمی کند چرا که فضای کتاب به او چنین اجازه ای نمی دهد.
شخصیت هایی از دنیای واقعی
مفتون و فیروزه نه صرفا اثری داستانی است و نه تنها کتابی پژوهشی. این کتاب با استناد به اتفاقات واقعی و شخصیت های واقعی نوشته شده و حاصل مطالعات تخصصی نویسنده اش است. این قصه که با واقعیت همراه شده، اعتماد به نفس بسیار با ارزشی به خواننده می دهد که می تواند با اتکا به آن، خود را بسیار آسان در اختیار جریان کلمات قرار دهد.
در کتاب مفتون فیروزه شخصیت های داستانی همگی قابل لمس هستند و مخاطب احساس آشنایی با آن ها دارد برای مثال شخصیت “آقا سید علی” در کتاب بسیار باور پذیر است. این شخصیت که در واقع همان رهبر خودمان است، در کسوت روحانی مبارزی ظاهر می شود که رفت و آمدش مایه ی دلگرمی دیگر شخصیت هاست و ارجاعات نویسنده به نشانه های بارز وی، هم به صورت مفتون ها و فیروزه های کتاب لبخند می آورد، و هم مخاطبِ درگیر شده با این قصه ی واقعی را بر سرِ ذوق می آورد.
نظر منتقدین
“محمد ابراهیمیان” یکی از منتقدین کتاب در مورد کتاب مفتون فیروزه گفت:
” نوشتن رمانهای تاریخی کار دشواری است. با مطالعه مفتون و فیروزه جا خوردم زیرا به حدی آدرسها دقیق بود که باورش دشوار بود. نوشتن رمان درباره مقاطع تاریخی بزرگ مانند انقلاب اسلامی دشوار است و زمانی که این رمان را میخواندم دیدم چه اندازه رمانهای نانوشته وجود دارد. قصد ندارم بگویم که با خواندن این رمان یاد چه آثاری از ادبیات غرب افتادم زیرا هر شخصیت در رمانش اثر میگذارد.
وی در ادامه گفت: هیچ کس نمیتواند نقش گروهها را در انقلاب نفی کند در فرودگاه مهرآباد و لحظه استقبال از امام همه طیفها حضور داشتند و اگر انشقاقی در مبارزین ایجاد شد، به خاطر استعمار بود. میان روشنفکران و سایر گروهها هیچ دعوایی وجود نداشت.”
“عبدالرضا فریدزاده” دیگر منتقد کتاب در مورد مفتون فیروزه می گوید:
“کمبود ادبیات و هنر انقلاب که مفتون و فیروزه، گوشه ای از آن را پر می کند، مشهود است و باید به این عرصه بیش از پیش توجه کرد. همه می دانیم که هنر انقلاب فرصت نفس کشیدن پیدا نکرد زیرا بعد از انقلاب جنگ شروع شد و همه چیز تحت الشعاع آن قرار گرفت.
وی افزود: شرایط و زمان انقلاب در رمان به خوبی دیده شده و شخصیت پردازیها تا اندازه ای که نویسنده مجال پیدا کرده کامل است. به گونه ای که شخصیتهای داخل رمان، در بیرون از رمان قابل دسترس است. شخصیتهای رمان قابلیت تعمیم دارند، محیط اتفاق قوچان و مشهد است اما من به عنوان یک مخاطب که در زمان انقلاب فعالیت کردهام با محیط و رفتار شخصیتهای رمان ارتباط برقرار کردم.
قسمتی از کتاب
وقتی مردم روستا لَندروِر را از دور میدیدند، میدانستند آقا سیدعلی برای دفن مردههاشان آمده…
به طرف ماشین دویدند. آقا سیدعلی که پیاده شد، جماعت دور و برش بودند. او برای ماندهها حرف بود و همدردی و جلسه و وعظ. دلشکستهها را مرهم. تنها ماندگان را همراه. یتیمان را پدر. حضور آقا سیدعلی و یارانش به جای بوی تعفن و مرگ، عطر صفا ریخت و زندگی. غروب شده بود که برگشتید. از دور سرو صدایی برپا بود. جیپ ژاندارمری ایستاده بود و ژاندارم با چند نفر بحث میکرد: “دستوری است که مافوق داده، ماموریم و معذور. گفتن پیغام برسونیم که باید هر چه سریعتر این بساط را جمع کنید.”
پیرمردی از میان جمع گفت: ” آخه بیوجدان! تو خودت اهل اینجایی! اگر این بندههای خدا به داد ما نمیرسیدن، الان خونواده تو، تو چه وضعی بودند. زودتر و بیشتر از دولتیها کمک کردن، هنوز کلی بار رو زمین مونده، کجا جمع کن؟!.”
یکی از میان جمعیت فریاد زد: خودِ آقای خامنهای اومدند…
فاطمه قاسم آبادی_ تحریریه سایت باحجاب