شناسه خبر : 72231
یکشنبه 13 بهمن 1398 , 16:30
اشتراک گذاری در :
عکس روز

نقش آفرینی کوثر قرآن

داریوش احمدرضا بهمنیار - بسم الله الرحمن الرحیم. ای سرور و سیده دو عالم یا فاطمه الزهرا (سلام اله علیها) چگونه تو را زخم زدند که رخ از اهل زمین پنهان کردید و فرمودید شبانه و پنهان دفن شوید، در همین روزها بود که غاصبان خلافت شما بانوی دو عالم را زیرفشار سخت و ضربات روحی و جسمی شدید بدن و روح شما را مورد هجوم قرار داده بودند و شما در هم شکسته و بیمار گشته بودید و حزن و اندوه بر هستی تان فرو رفته بود.

بعد از درگذشت ملکوتی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، بشریت سرگشته به دنبال مرهمی است تا زخم نبود روح بخش ایشان را در عالم فانی التیام بخشد و امروزه ما شاهد تلاش انسان ‌های پاکی هستیم که به دنبال معنویت حضرت فاطمه (س) در رفتار روزمره خود هستند، چرا که وجود مبارک حضرت فاطمه (س) تنها یک تفکر، یا تصورِ یک حقیقتِ حیات بخش نیست، بلکه تجسمی عینی و زنده از برکت بسیار ارزشمند خداوند بر انسان است اگر تا قبل از حضور ایشان در عالم خاکی انسان معناگرا مجبور بود گوشه‌ هایی از نعمت یک زن مقدس را در اسطوره‌ ها، الهه‌ ها و افسانه‌ ها جستجو کند یا متوسل به پاکدامنی حضرت مریم(ع) یا خردمندی آسیه و وفاداری سارا شود، بعد از تجسم خاکی و عینی حضرت فاطمه (س) برای انسان کمال‌ گرا یک الگوی زنده و جاوید پدید آمد و آن شخصیتی والا به نام حضرت فاطمه (سلام اله علیها) دختر رسول اکرم (ص) بود که در دامان مادری بزرگ شده بود که حضرت محمد (صل اله علیه و آله و سلم) از آن دامان به معراج رفته بود.

ای بانوی دو عالم حضرت فاطمه الزهرا (س) اگر خداوند شما بزرگوار پر برکت را برای آن مقطع زمانی پس از وفات رسول خدا (ص) انتخاب نکرده بود و مبارزات شما علیه غاصبان خلافت نبود اسلام ناب تداوم نمی ‏یافت، سلامت دین و اصالت اسلام در خطر جدی قرار می ‏گرفت، امامت و رهبری معصوم برای همیشه از میان ما می ‏رفت و ره‏ آورد رسالت نابود می ‏گشت.

برای ارزیابی نتیجه مبارزات حضرت فاطمه (س) باید برای نسل امروز و زنان امروز روشن شود مگر مهاجمان چه می ‏خواستند؟ اهداف اصلی و عمق توطئه غاصبان خلافت چه بود؟ مهم تر اینکه آیا آنها توانستند به اهداف  خود برسند و شما بزرگوار چقدر با اهداف شوم آنان آشنا بودید و چگونه با آنها به نبرد برخاستید و سرانجام کدامیک پیروز شدید؟.

شما بانوی دو عالم حضرت فاطمه (سلام اله علیها) در بیت نبوت بزرگ شده بودید و در دوران یازده ساله حکومت اسلامی در کانون و مرکز اصلی حوادث مهم سیاسی و اجتماعی مدینه قرار داشتید و با تیزبینی و هوشیاری فوق العاده خودتان تمامی جریانات آشکار و پنهان را می شناختید از ویژگی های افراد مؤثر نیز آگاهی کامل داشتید، از یک سو پدر گرامی تان رسول خدا (ص) را دیده بودید که برای تداوم صحیح حکومت اسلامی و بالندگی و رشد آن تدابیر مختلفی می اندیشند تا زمینه سازی های لازم را برای امامت امیرمؤمنان حضرت علی (ع) بعد از خود فراهم کنند و از سوی دیگر شاهد نگرانی های رسول خدا (ص) و یاران نزدیک ایشان از وجود جریانات مخفی و مرموز در بطن جامعه بودید که در صدد بودند با دستیابی به قدرت مسیر حکومت اسلامی را تغییر دهند.

ره‏ آورد مبارزات شما بانوی دو عالم باید بهتر روشن گردد زمانی که کودتاگران مغضوب شده به خانه وحی حمله کردند و درب خانه را به آتش کشیدند، تنها مدافع حیدر که پا به میدان گذاشت، شما معصومه خدا بودید، بزرگ بانوی دو جهان و آگاه به مسائل سیاسی و روشهای استعماری کودتاگران بودید و همه‏ آنها را به بن بست کامل کشانده بودید و راه چاره‏ ای جز رسوائی برای آنان باقی نگذاشته بودید، شما کاری کردید که غاصبان خلافت با دست خویش ماسکهای دروغین و متظاهرانه خود را کنار زدند.

در آن لحظه ‏های حساس که به خانه ولی اله اعظم حضرت علی (ع) حمله کردند تا خانه را آتش بزنند، نقش شما حضرت زهرا (س) و نقش آفرینی کوثر قرآن روشن می ‏شود، غاصبان خلافت فکر همه چیز را کرده بودند، گفتند دو راه بیشتر وجود ندارد، یا علی (ع) دست به شمشیر می برد عده ای زیادی را می کشد بعد خودش هم کشته می شود یا بیعت را قبول می کند، راه سومی برای حضرت علی (ع) وجود نداشت.

ولی شما حضرت فاطمه الزهرا (س) با عرفان و معنویتی که از قرآن داشتید، باصبر و تحملی که از رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله و سلم) به یادگار گرفته بودید و با جسارت و شجاعتی که از علی (علیه‏ السلام) آموخته بودید در برابر یورش ‏و هجوم آنان ‏ ایستادید و در حالیکه مقابل شمشیر برهنه‏ دشمن ایستاده بودید از ولایت دفاع می ‏کردید و امام خود را نجات می ‏دادید.

در حالیکه حضرت على (ع) مأمور به سکوت بود ولی دشمنانش که احزاب شکست خورده‏ دیروز و کودتاگران امروز سقیفه بودند مصمم به گرفتن خلافت ‏بودند آنها قدرت را به دست گرفته و از انجام هیچ خلافی پروا نمی ‏کردند و امام علی (ع) نیز مأمور به سکوت بود، هر گونه برخورد به صلاح اسلام عزیز نیست پس چه باید کرد؟.

هر لحظه تهاجم و یورش امکان ‏پذیرتر می شود، حالا چه کسی باید از حریم ولایت دفاع کند؟ چه کسی باید از امامت، ولایت و حرمت اهل ‏بیت پیامبر (ص) حمایت کند؟ چه کسی و با چه مقام و ارزشی باید در برابر فتنه ‏ها و آن همه تهاجمات بایستد و قامت خم نکند؟ چه کسی باید نقاب از چهره‏ مدعیان دروغین اسلام و ایمان بردارد؟ و ماهیت احزاب شکست خورده دیروز و مهاجمان بی ‏پروای امروز را افشا کند؟ ثابت کند که آن همه ادعاها و شعارها تظاهری بیش نیست.

سران کودتاگر سقیفه می ‏دانستند سیلی و شلاق زدن دختر پیامبر اسلام (ص) که ده‏ها حدیث و روایت و سوره که در فضیلت او و در میان مردم دور و نزدیک انتشار دارد یک خودکشی سیاسی است و برای آنها بسیار گران تمام می ‏شد آنها نمی خواستند ماهیت نفاق ‏گونه خود را به همگان نشان دهند خیلی تلاش کردند این کار را نکنند ولی حضرت فاطمه (س) ماهیت نفاق گونه آنها را برای همیشه تاریخ برملا ساختند.

ابتدا انواع تهدیدها کردند فایده‏ نداشت، هیزم برای آتش زدن درب خانه آوردند و تهدید کردند تأثیری نداشت و شما سرور و بانوی دو جهان مصمم برای شهادت در تکلیفی الهی در دفاع از امام زمان تان و برای برپایی امامت و زنده کردن غدیر خم در برابر مهاجمان محکم ایستادید، درب خانه را آتش زدند درب نیم سوخته را بر بدن مبارک شما کوبیدند و در بین در و دیوار و با ضربت ‏های وحشتناک، محسن هفت ماهه شما را شهید کردند و شما تا وقتی بیهوش نشده بودید دفاع را ادامه می دادید و هر بار که شما بزرگ بانوی دو عالم امام زمان تان را به سوی خود می‏ کشیدید دهها نفراز روبهان سیاه دل بر زمین می ‏ریختند و آبروی نداشته سردمداران رو سیاه سقیفه یکجا لگد مال می‏ شد که چطور یک زن در برابر آن خناسان چون شیر می ایستد و امام خود را از دست آن همه مهاجم بی ‏پروا و بزدل نجات می دهد.

این واقعه را همه دیدند، تاریخ ‏نویسان در کتب تاریخ نوشتند، بینندگان در شهرها و دیار آن روز نقل ‏کردند در تمام مدینه و شهرهای اطراف این خبر برق‏ آسا بگوش همگان رسید، همه فهمیدند سران کودتاگر سقیفه تنها چند روز بعد از وفات پیامبر اسلام (ص) دست به شمشیر و شلاق برده اند و دختر گرامی رسول خدا را کتک زده اند بچه اش را سقط کرده اند و درب خانه اش را آتش زده و باعث شهادت جانگداز آن بانوی گرامی شده اند.

حضرت فاطمه (س) با پهلوی شکسته و دردهای جانکاه پس از سقط جنین، با بازوی ورم کرده باز هم دست از دفاع برنداشت وارد مسجد شد و تهدید به نفرین کرد و هشدار داد که امام را به سلامت به منزل می رساند و این کار را انجام داد.

حضرت فاطمه (س) خط جدیدی را ظاهر نمود ایشان نگذاشت خلافت بر پاشنه کودتاگران سقیفه بگردد و یاران واقعی حضرت علی (ع) در گمراهی بمانند، لذا جریانی را ظاهر کرد که قداست دروغین خلیفه های اول و دوم را زیر سوال برد، چرا که آنها بامقدس ترین زن در جهان اسلام رو به رو شدند، حضرت فاطمه (س) با شهادت خود و فرزندحامله اش خیانت آنان را برملا کرد.    

از این به بعد بود که مسلمانان راه واقعی اسلام ناب را پیدا کردند و این اساسی ترین کار حضرت فاطمه (س) بود، دیگر سلمان، اباذر، عمار و همه یاران علی (ع)حیران نبودند که باید چه کار کنند و جایگاه حضرت علی (ع) و امامان بعد از او تثبیت شد و حضرت فاطمه (س) اولین شهید راه امامت گشت، آری حضرت فاطمه (س) در چهره بزرگترین حامى و پشتیبان از امام زمان خویش ظاهر شد سند حقانیت امیرالمؤمنین (ع) و مظلومیت آن بزرگوار را با خون خود مُهر زد و ابدیت بخشید.

حضرت زهرا (س) مى ‏خواست با طرح این سؤال در اذهان مردم، که چرا تنها یادگار رسول خدا (ص)، قبرش را پنهان نموده است آنان را به فکر وادارد تا خود به دنبال جواب رفته و مسببین اصلى را بیابند، از همین روست که مى ‏بینم برخى، برخى دیگر را ملامت مى ‏کردند که تنها دختر پیامبر رحلت کرد و با خلفا قهر بود و به هیچکدام از آنان اجازه حضور در دفن و نماز نداد و حتی قبرش را هم از آنان پنهان نمود.

حضرت فاطمه (سلام ‏اللَّه ‏علیها) نمى ‏خواست دشمنانش که دشمنان خدا و رسولش بودند بر سر مزارش نماز بخوانند و بدین وسیله عوام‏ فریبى کنند، این مسئله آن قدر بر خلفای غاصب سنگین و گران آمد و از عواقبش بیم داشتند که به خواست عُمر تصمیم گرفتند چهل قبر را نبش قبر کنند تا قبر حضرت فاطمه (س) را پیدا کنند تا برجنازه‏ اش نماز بخوانند که از هیبت و فریاد تهدید حضرت على (علیه ‏السلام) ترسیدند و ازبیم فتنه‏ اى بزرگتر پا عقب کشیدند.

امروزه توجه ویژه به سیره و مقام حضرت صدیقه‌ کبری (سلام الله علیها) برای ما به آن جهت بسیار مهم است که حضرت فاطمه الزهرا (س) ما را به تاریخ مردمی در هزار وچهار صد سال قبل می برند که مردم نتوانستند در زیر سایه‌ اسلام واقعی، سرنوشت خود راتعیین کنند و حضرت زهرا (س) با اعتراض ‌های خود به وضعی که بعد از رحلت رسول خدا(ص) پیش آمد، ما را متوجه شرایط تاریخی آن زمان نمودند و حقایق تاریخی آن زمان رابا شهادت خود و فرزند گرامیشان برای همیشه تاریخ، روشن و زنده ساختند و توطئه غاصبانه خلافت را افشا کردند.

می ‏بینیم که در مقابله با مهاجمان، حضرت فاطمه سلام اله علیه توانستند ماهیت شرک و نفاق را در نمایش ماندگار تاریخ به همگان نشان دهند و قانونی بودن حکومت ابوبکر را زیر سؤال ببرند و به بهترین شکل ممکن از حریم ولایت دفاع کنند، راه رسالت را تداوم ببخشند و با سفارش به پنهان کردن مزار خود، منتظران فرصت و خیانتکاران تاریخ را برای همیشه تا ظهور فرزندشان حضرت مهدی (عج اله تعالی) رسوا کنند.

فاطمه (س) شهید شد تا اسلام و عترت زنده بماند، محسن خود را در خط مقدم تقدیم خدا کرد، تا حضرت علی (علیه ‏السلام) و امامت و ولایت پایدار بمانند، کتک خورد تا به اسلام و قرآن لطمه ‏ای وارد نشود، و ارزشهای اسلامی مسخ نگردد، ای بزرگ بانوی دو جهان یا فاطمه جان (س) در راه دفاع از امامت پهلویت را شکستند، ولی نتوانستند عزمت را در دفاع از حقانیت غدیر بشکنند آنها فقط خشم خدا رابرای خود خریدند.

یا فاطمه الزهرا (س) چه ظلم‌ها که بر تو نرفته است، چه حقایقى که در مقابل دیدگان تو تحریف نشده است و تو ای حبیب و دخت گرامی پیامبر خدا (ص) چه خوب که این اعتراض افشاگرانه را بر پیشانى تاریخ حک کردى و دشمن را بر کرسى رسوایى تاریخ جاودانه نشاندی.

ای دخت رسول خدا (ص) یا فاطمه جان (س) این اعتراض تو در تشییع شبانه‌ ات و در مخفى کردن قبرت اگر چه تاریخ را از تحریف مصون ‌داشت و فریاد تظلم تو را برجهانیان تا ابد طراوت می ‌بخشد اما سنگین ‌ترین غم شیعیان تو گشت و عظیم ‌ترین درد اسلام و بزرگ ‌ترین اندوه انسانیت شد.

اینک رهروان راستین بزرگ بانوی دو عالم با شما تجدید عهد می کنند که به تاسی از اسوه صبر و بردباری و ظلم ستیزی با بیدادگری و تعدی و تجاوز بجنگند و از حریم ولایت و امامت تا پای جان ایستادگی نمایند.

فرا رسیدن شهادت جانسوز یگانه یادگار پیامبر اکرم، میوه دل رسول خدا، همسر ولایت، ‌مادر امامت، اسوه حجاب و عفت، یگانه همتای امیر مؤمنان، حضرت فاطمه الزهرا(س) را به همه پیروان راهش و به قائم آل محمد (عج تعالی فرجه الشریف) و به رهبر بزرگوار جهان اسلام امام خامنه ای (مد ظله العالی) و به همه شیعیان، مسلمانان و آزادگان جهان و مردم عزیز ایران تسلیت عرض می نمایم.

کد خبرنگار: 23
اینستاگرام
باسلام پدرمن تو دوران دفاع مقدس که ۲۴ماه انجا بوده زخمی شده بود وحدود یک هفته توبیمارستان اهواز بستری بوده بعد از آنکه جنگ تمام شد سر پدر من هرروز درد میکرده واز ان جایی که بی سواد بود زیاد به قضیه جدی نبوده ولی بعد از مدتی پیگیر ماجرا شده ورفته به بیمارستان اهواز اونجا بهش گفتن شما پروندتون گمشده حالا هم از شدت سردرد نمیتونه شب ها بخوابه حالا هم رفته کمیسیون پزشکی رد شده جالب این جاست که بعد از کمیسیون رفته به دکتر شخصی بهش گفتن از شدت دردسر تمام رگ های گردنش گرفته حالا من میخام بدون این چطور کمیسیونیی که هیچ گونه علایمی توش ندیدند آخه چرا مردمو از خودتون میرونید واقعا چرا!!!هرجا هم که بگی میگن باید پارتی داشته باشی واقعا چرا به هیچ جا هم نمیتونیم دردامونو بگیم شما بگید ما واقعا چیکار کنیم
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi