شناسه خبر : 72613
شنبه 03 اسفند 1398 , 08:09
اشتراک گذاری در :
عکس روز

عملیات والفجر ۳، پیروزی غرورآفرین!

با نزدیک شدن آغاز عملیات والفجر۳ درمنطقه عمومی مهران، دو گردانی که منطقه پدافندی میمک را عهده دار بودند تقویت شدند.

محمدعلی شاکری سیاوشانی (جانباز دفاع مقدس) - هنوز صدای، فکه، قلاویزان و میمک مظلومانه به گوش می رسد. با نزدیک شدن آغاز عملیات والفجر3 در منطقه عمومی مهران، دو گردانی که منطقه پدافندی میمک را عهده دار بودند تقویت شدند. قسمت شمالی گردان 111 و قسمت جنوبی گردان 139 به فرماندهی سرگرد بسطامی از تیپ 84 خرم آباد.

منطقه میمک به طول 18کیلومتر و به عرض 8 کیلومتر در شمال غربی مهران برای طرفین جنگ بسیار حائز اهمیت بود. به طوری که صدام در اوایل جنگ و اشغال میمک توسط نیروهای رژیم بعث عراق می گوید: "هر کدام از طرفین میمک را به دست داشته باشد پیروز جنگ است".

 همانطور که قبلا نوشتم خط پدافندی میمک بسیار پیچیده بود و از نظر نظامی یکی از مناطق بسیار مهم. در قسمتی که ما مستقر بودیم ارتفاعی بود به نام "پیمان" که البته برای حفظ تپه پیمان باید با خداوند پیمان محکم تری می بستیم تا در زمان هرگونه اقدام دشمن، بر نفس خود بیشتر غلبه کنیم. برای حفظ این منطقه "پیمان" آخرین ارتفاع در قسمت جنوبی آن و مقابل دشمن که درست مقابل نی خزر قرارداشت، نزدیک ترین منطقه به بغداد بود، لذا دشمن در این منطقه تقریبا" در دشت مستقر بود و فاصله ما با خط دفاعی دشمن حدود 100 متر بود.

در منطقه عمومی مهران دشمن در ارتفاعات قلاویزان، بهرام آباد و همچنین در قسمت شمالی ارتفاعات زالو اب، دراجی و کله قندی مستقر بود به طور کلی منطقه دشت مهران و جاده صالح آباد به مهران و دهلران. در دید تیر مستقیم دشمن قرار داشت و هیچ گونه تردّدی برای ما امکان پذیر نبود.

 دشمن بعثی ارتباط بین جبهه های جنوبی با شمالی را قطع کرده بود و اگرما می خواستیم از قسمت جنوبی به قسمت میانی و یا شمالی نقل و انتقالاتی انجام دهیم، باید از اندیمشک به پلدختر و از طریق جاده کوهدشت - اسلام آباد به طرف ایلام برای رسیدن به این منطقه استفاده می کردیم. برای بیرون راندن دشمن و آزادی مناطق نامبرده عملیات والفجر 3 در هفتم مرداد سال 62 و در گرمای سوزان بالای 50 درجه آن منطقه آغاز شد.

 یگان ما هم در قسمت میمک در بالاترین سطح آمادگی نظامی آماده پاسخ به هرگونه اقدام دشمن بود. با شروع عملیات، تحرکات و نقل و انتقالات دشمن درمنطقه بشدت افزایش یافت. راه های ارتباطی و تدارکاتی منطقه مهران و میمک بسیار اندک بود و دشمن هم از صبح روز اول عملیات با بمباران های پی درپی هوایی سعی می کرد از پیش روی رزمندگان و موفقیت عملیات جلو گیری کند. ولی ما قبل از عملیات حداقل برای 3 هفته که بتوانیم بدون اینکه از پشت جبهه تدارک شویم کنسرو، آب، نان خشک و مهمات سبک که در خط مقدم لازم بود را آماده کرده بودیم تا بتوانیم در صورت لزوم مقابل دشمن مقاومت کنیم.

 رزمندگان اسلام در 3 روز اول عملیات به اهداف از پیش تعیین شده رسیدند البته به جز در قسمت شمالی که دو گردان از نیروهای بعثی به فرماندهی سرهنگ محمود الحمودی ( که از بستگان صدام هم بود ) در محاصره رزمندگان اسلام بودند و به شدت مقاومت می کردند. درپی مقاومت این افسر بعثی که مکالمات آنها ازطریق قرارگاه تیپ 84 خرم آباد شنود می شد، صدام درجه سرلشکری به این افسر بعثی می دهد، ولی بعد از یازده شبانه روز نبردد جانانه رزمندگان ما، بالاخره مقاومت نیروهای محمودالحمودی درهم شکست و تمامی نیروهای تحت امرش کشته، مجروح و یا اسیر شدند. شخصِ سرهنگ محمود الحمودی نیز به اسارت رزمندگان اسلام درآمد و عده‌ای از آنها هم هنگام فرار به سمت دشت زرباطیه، در دام کمین رزمندگان اسلام  قرار گرفتند و گرفتار شدند.

افسر مجروحِ بعثی هم به بیمارستان شهر ایلام منتقل شد. این افسر متعصب بعثی، آنقدر شستشوی مغزی شده بود که حتی از تزریق خون ایرانی به خودش امتناع می کند و به همین خاطر به درک واصل می شود.

در نهایت روز هجدهم مرداد ماه سال62 منطقه عمومی مهران آزاد شد.

عملیات والفجر3 با پیروزی کامل رزمندگان اسلام به پایان رسید، هرچند این حمله رزمندگان، عملیات بزرگی نبود، ولی دست آورد بزرگی برای ایران به همراه داشت. تمام منطقه میانی بخصوص دشت مهران، جاده صالح آباد و مهران به دهلران از دید و تیررس دشمن خارج شد و در مقابل شهرهای زرباطیه و بدره و راه های تدارکاتی نیروهای عراقی مسدود و در دید و تیررس رزمندگان اسلام قرار گرفت.

به جاست یادی کنیم از تمامی شهدای این عملیات، به خصوص سپهبد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی که در این عملیات در منطقه قلاویزان و بهرام آباد، فرماندهی لشگر41 ثارالله را بر عهده داشت.

ادامه دارد...

کد خبرنگار: 20
اینستاگرام
گردان ۱۱۱ یادش بخیر، جنگ که تمام شد و دیگه نمی شد رفت جبهه من برای اینکه جبهه باشم تازه رفتم خدمت سربازی در ارتش و در ل۸۴ گردان ۱۱۱ در منطقه میمک بودیم و هنوز حال و هوای جبهه برام زنده بود
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi