شناسه خبر : 72660
یکشنبه 04 اسفند 1398 , 11:54
اشتراک گذاری در :
عکس روز

در گفتگو با ۲ کارشناس فرهنگی بررسی شد:

اختصاصی فاش نیوز/ جایگاه انقلاب اسلامی در جشنواره فیلم فجر ۳۸

سینما یک رسانه است و رسانه کارکردهای متفاوتی دارد، از جمله کارکرد راهبری و آموزشی. ما فیلم های انقلابی نمی بینیم. سال گذشته نام جشنواره را انفعال گذاشته بودیم. آدم هایی که منفعل شده بودند که این متفاوت با روحیه ی انقلابی است. بنده سینمای امسال را سینمای انکار می نامم. یعنی سینمایی که هر لحظه در حال انکار وضع موجود است، بدون آنکه یک نظام معرفتی پشتیبانش باشد و بدون اینکه توجه داشته باشیم چه جایگزینی داریم...

فاش نیوز -  در چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، قطار جشنواره فیلم فجر نیز به ایستگاه سی و هشتم خود رسید. اینکه در گام دوم، انقلاب اسلامی در دهه ی پنجم حیات خود چه جایگاهی در جشنواره فیلم فجر دارد، سرویس سینمای ایران فاش نیوز را بر آن داشت تا پرونده ی ویژه ای را به این مهم ختصاص دهیم. از همین روی زیر گذر جشنواره در پردیس سینماگالری ملت، سینمای رسانه ها، با 2 تن از کارشناسان فرهنگی، سعید الهی و امیر رضا مافی به گفتگو نشستیم.


سعید الهی، کارشناس رسانه در گفتگو با خبرنگار فاش نیوز بیان داشت: «برای بررسی جایگاه انقلاب اسلامی در سینمای ایران، اساسا باید یک قیاسی داشته باشیم با فضای فرهنگی قبل از انقلاب. باید ببینیم چه چیزی در قبل از انقلاب داشتیم که در بعد از انقلاب اصلاح  شد یا به آن اضافه شد. در فضای قبل از انقلاب هنرمندانی حضور داشتند که فیلم هایی را تولید می کردند که این فیلم ها خیلی دغدغه ی جامعه و تفکر و اندیشه در آن ها مستتر نبود و بیشتر جنبه سرگرمی در آن فیلم ها لحاظ می شد».



این کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی اینطور به صحبت های خود ادامه داد: «سینما یک رسانه است و رسانه کارکردهای متفاوتی دارد، از جمله کارکرد راهبری و آموزشی. این بعد علمی رسانه است و سینما ذیل آن محسوب می شود. در بعد از انقلاب تلاش شد که علاوه بر کارکردهای سرگرمی، کارکرد راهبری این رسانه به غیر از جنبه سرگرمی پرداخته شود. یعنی اینکه شما برای مخاطب یک چالش فکری ایجاد کنید که اگر کسی در داخل سینما فیلمی را مشاهده کرد، بعد از آن ذهن تماشاگر درگیر یک پیامی بشود حال اعم از اخلاقی یا سیاسی یا اقتصادی یا اجتماعی تا مخاطب دست خالی از سینما بیرون نیاید. اتفاقی که در طول این ۴۰ سال افتاد قرار بر این بود که فیلم های سینمایی ما، مبتنی بر اندیشه و تفکر در حوزه های گوناگون باشد. متاسفانه ظرف چند سال اخیر فرآیندی که با یک شیب ملایم اتفاق می افتد این است که آثاری روانه سینمای کشور شده است که دیگر دغدغه فکری در آن ها مستتر نیست. حتی مخاطب اگر ذهنش درگیر شود احیانا با مشکلاتی روبروست که یا موضوعی التقاطی است یا منشعب از مکاتب منحرف فکری است و احیانا با تصاویر و دیالوگ ها و گفتگوهایی روبروست که تابوشکنی شدند یا با هنجارها و ارزش های جامعه منافات دارند. این واقعه نگران کننده است که اساسا اهداف اولیه برای انقلاب به واسطه انفعال بسیاری از مدیران در حوزه فرهنگ و هنر در بالاترین سطوح که شورای انقلاب فرهنگی هستند  و یا در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی کاملا به  وضوح مشاهده می شود».

مدیر عامل خبرگزاری سینمای ایران در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: «من فکر کنم که آقایان در بعد مدیریتی، قائل به جایگاه مدیریتی خودشان نیستند. اهداف را گم کردند وگرنه اهداف سینما در ابتدای انقلاب اسلامی مشخص شده است. حضرت امام (ره) در همان ابتدا فرمودند: «هنر عبارت از دمیدن روح تعهد در کالبد انسان هاست». ایشان جمله ی سترگ بسیار معروفی نیز دارند که می فرمایند:«ما با سینما مخالف نیستیم با فحشا مخالفیم». ما این ۲ جمله را به عنوان یک مانیفست و یک اساسنامه برای ورود به سینمای انقلاب می دانیم. این ۲ حالت در ۶ سال اخیر کمرنگ شده است و انگیزه ای برای اصلاح و برگردان آن به ریل اولیه وجود ندارد. در حوزه سینمای انقلاب و راهبردی و استراتژیک، خیلی ها تلاش کردند که ایدئولوژی گفتمان انقلاب را از سینمای ایران حذف کنند. ما با فیلم های راهبردی مواجه هستیم. ۲ تا ۳ نمونه از فیلم هایی که با هزینه کلانی هم حتی ساخته شد چه در بخش خصوصی چه در بخش دولتی کمی نگران کننده هستند. گفتمان انقلاب کمی کمرنگ شده است. مدیران فرهنگی ما باید بعد نظارتی را در این حوزه فرهنگ تقویت کنند و در تعامل با فیلمسازان، قبل از اینکه فیلمی بخواهد تولید بشود بتوانند استراتژی های کلان نظام را بهشان یادآور شوند».



الهی که خود دانش آموخته سینما با گرایش تصویربرداری است در بخش پایانی صحبت های خود در خصوص فیلم های دفاع مقدسی به نمایش درآمده در جشنواره بیان داشت: «در فیلم درخت گردو یا روز صفر موضوع راهبردی است که در یکی موضوع تروریستی است و در دیگری پرداختن به جنایات رژیم بعث عراق در حوزه ی  بمباران شیمیایی سردشت مطرح است. در فیلم «زیر درخت گردو» حتی کوچکترین اشاره ای به رژیم بعث عراق و جنایات آن و کشورهایی همچون فرانسه و آلمان که حمایت کردند و تجهیزات و بمب های شیمیایی را در اختیار آن ها قرار می دادند، می بینیم که وجود ندارد. حتی اگر «قادر» به عنوان نماینده ای از قوم شریف کرد در دادگاه لاهه حضور پیدا می کند، هیچ اشاره ای در این سکانس به نقش کشورهای اروپایی در اهدای تجهیزات شیمیایی به دولت عراق نمی شود. یا در « روز صفر» با اینکه یک کارگردانی و طراحی صحنه خوب است و موضوع ملتهبی دارد اما می بینیم با وجودی که عبدالمالک ریگی به عنوان تروریست معدوم منطقه با استفاده و فهمش از ایدئولوژی های نهفته در قرآن، کاری را خلاف شرع اسلام انجام می دهد، ولی در نیروی مقابل که نیروی امنیتی جمهوری اسلامی ایران است، نمادی از ایدئولوژی و گفتمان انقلاب را در آن شخصیت نمی بینیم. این ها ضعفی است که کارگردان فیلم باید پاسخگو باشد. این فضا یک مقدار نگران کننده است. سینمای انقلاب به گفتمان انقلاب، به نظریات و اندیشه های انقلابی زنده است وگرنه با تکنیک می توان هر نوع فیلم جنگی را ارائه داد. هرچیزی که درون فیلم جنگی استخراج می شود مفهوم فیلم دفاع مقدس نیست. این مسئله، یک مقدار موج نگرانی را در دل رسانه های دلسوز و مطالبه گر ایجاد کرده است».

 

امیر رضا مافی، منتقد سینما نیز در نخصوص نسبت انقلاب اسلامی و فجر سی و هشتم بیان داشت: «ما فیلم های انقلابی نمی بینیم. سال گذشته نام جشنواره سی و هفتم را انفعال گذاشته بودیم. آدم هایی که منفعل شده بودند که این متفاوت با روحیه ی انقلابی است. نسبت سینمای ما با انقلاب، نسبت فعلیت است. ما می توانیم با روحیه ی انقلابی وضع موجود را نقد کنیم، حتی علیه وضع موجود بتازیم، و این جزء مشخصات سینمای انقلابیون است. پس سینمای پارسال، سینمای انفعال است. بنده سینمای امسال را سینمای انکار می نامم، یعنی سینمایی که هر لحظه در حال انکار وضع موجود است. بدون آنکه یک نظام معرفتی پشتیبانش باشد و بدون اینکه توجه داشته باشیم این چیزی که آن را انکار و نفی می کنیم، چه جایگزینی داریم و حال چه چیز قرار است اثبات شود؟. یعنی جایگزین نداریم».

این منتقد سینما افزود: «همه ی فیلم های امسال به وضع موجود منتقد هستند، وضع موجود را دارند زیر سوال می برند، وضع موجود اقتصادی، وضع موجود فرهنگی، وضع موجود مذهبی، و همه انکار کرده و نهی می کنند اما در هیچکدام از این فیلم ها شما نمی بینید که پاسخ به این نهی وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، ما علیه وضع موجود عصیان می کنیم ، اما این عصیان، عصیان انقلابی نیست. ما عصیان می کنیم علیه وضع وجود، اما این عصیان، عصیانِ اثر انفعال است. دارند وضع موجود را نقد می کنند اما عصیان انقلابی نیست بلکه عصیان ِاثر انفعال است. به طرز عجیبی می بینید که در سینمای امسال ما شرب خمر می بینیم، صحنه ی مصرف مواد و رفتن به هپروت داریم، یعنی ما علاوه بر اینکه از همه چیز بدمان می آید، برای اینکه این بد آمدنمان را تثبیت کنیم، همه اش چنین صحنه هایی در فیلم هایمان می گذاریم. این به لحاظ معرفتی، شده نسبت ما با سینما انقلاب».

این نویسنده سینما یادآور شد: «اما اینکه فیلم های ما باید برآیند یا تصویر انقلاب باشد، بنده معتقدم که جشنواره فجر نباید جشنواره انقلابیون باشد بلکه قرار است ماحصل سینمای ایران را در یک سال ببینیم. از طرف دیگر هم معتقدم این چیزهایی که ما امسال دیدیم اصلا ربطی به انقلاب ندارد. یعنی ما امسال اباحه گری در قمار، اباحه گری در مصرف مواد مخدر، شرب خمر، حتی اباحه گری در همجنس گرایی را داریم. ما جزء کشورهای پیشروی انقلاب اسلامی بودیم. حضرت امام (ره) پیام دادند در خصوص همجنس گرایی حتی راه حل برایش داریم اما همچنان به همان راه می رویم. امسال در خصوص شخصیت زن، داریم در مسیر آزادی حرکت می کنیم. بنده از جشنواره سی و هشتم یک بخشی را در خصوص مشکلات اقتصادی می پذیرم، یک بخشی را هم به خاطر نظام های معرفتی در فیلمسازانمان می بینم،و بخش دیگر هم به خاطر این است که نمی دانند چه می خواهند. اینکه مدام اعتراض کنیم، این خیلی خوب است. اصلا جامعه ای که در آن اعتراض وجود نداشته باشد یک جامعه ی خشک مُتِسَلِّبِ جمودی است. جامعه باید همواره در آن اعتراض وجود داشته باشد. حال، اعتراض یک مبنای معرفتی و یک مقصود معرفتی می خواهد. اما چیزی که امسال داریم اینست که این نباشد آن نباشد. حتی این را در مورد جامعه می توانیم بگوییم که مبنای معرفتی ما در اعتراضات اقتصادی نیز روشن نیست و جز طرد وضع موجود چیزی نمی گویند. وضع موجود نابسامان قطعا از وضع آتی مجهول بهتر است. می گویند اکنون وضع موجود را نمی خواهند، از کسانی که ادعا می کنند وضع موجود ما خوب نیست، باید یک وضع عادی روشن بخواهیم برای ما تصویر کنند. صرف اینکه این نباشد، آن نباشد پاسخ نمی شود. یکی از فیلم ها می گوید قصاص بد است. فارغ از اینکه مبنای دینی و فقهی دارد یا خیر، قانون جزای ما اسلامی است و چه راه حلی جایگزینش است. در فیلم یکی می گفت اگر بکشیمش برمی گردد؟ و آن یکی می گفت اگر ۲۰ سال حبس باشد مگر برمی گردد و چه بسا آن مرگ از ۲۰ سال حبس بهتر است. پس باید به جای انکار وضع موجود، به وضع موجود اعتراض کنیم، اصلاح کنیم و اصلاح کردن هیچوقت درست نمی شود مگر با داشتن معرفت».

این کارشناس سینما در خصوص فیلم های به نمایش درآمده ی حوزه انقلاب و دفاع مقدس در جشنواره فیلم فجر سی و هشتم اظهار داشت: « «آبادان 1160»  موضوع بسیار مهمی دارد، نقش رسانه در بحران را دارد تحلیل می کند. اما این مشکل را دارد که مبنای اندشمندانه ای در پس آن وجود ندارد. اما فیلمی است که بنده به همه توصیه می کنم آن را ببینند. علی رغم اینکه مدیوم تلویزیونی و اشکالات عدیده ی کارگردانی دارد. ببینند که بر این مردم چه گذشته و آن هایی که الان امروز را دارند نقد می کنند، ببینند که مردم چگونه با گوشت و پوست و استخوان، برای حفظ ایمان همت و اراده کردند. این را ببینیم که در این فیلم ایران برای همه است نه ایرانِ مسلمان ها و مذهبی ها. «روز صفر» را من فیلم خوبی می دانم اگرچه یک اکشن است. بزرگترین مشکل من با این فیلم آنست که هیچ سویه ی ایرانی ندارد. ایران به معنای ایران فرهنگی. اِلِمان های ایران فرهنگی ندارد چون مذهب تشیع ذیل ایران فرهنگی ما تعریف می شود. شخصیت اصلی فیلم معلوم نیست که دینش و خطش چه هست. اما این فیلم برای سینمای ما لازم بود. فیلم « خروج »، یک عصیان است. اسمش هم رویش است. دیگه دارد حرف هایش را صریح تر از قبل می زند. انقدر صریح که یک جاهایی به دلیل ساده دلی پیرمردها شما خنده تان می گیرد. خروج به معنای خروج از واقعیت نیست بلکه به معنای اتفاقا "بد شوریدن" هست. «زیر درخت گرو» را به ۲ شکل می توان دید، به همان سان که این روزها تحلیل شده است. می توان به مانند گروهی گفت که کارگردان، صدام و جنایتکار را معرفی نکرده و همدلی کرده با خلبان ها و آن سکانس های پایانی خیلی غیر متعلق به اندیشه ی ایران است. این یک جور تحلیل است. یک شکل دیگر تحلیل هم اینست که این فیلم می تواند یک اثر استراژیک باشد برای سینمای ما از آن جهت که ما به کردهای عزیز کشورمان نشان دهیم که چقدر برای ما اهمیت دارند. از این جهت استراتژیک است که مردم بفهمند چه بر سر سردشت آمده است. از این جهت استراتژیک است که ما به جهان اعلام کنیم بر سر سردشت ما چه آمده است. نقدهای ایدئولوژیک و تحلیل ایدئولوژیک ما باید بماند برای بعد».

مافی صحبت های خود را اینطور به پایان رساند: «ما متاسفانه چه در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و چه در مخالفان، انقدر ۲ قطبی سیاسی عجیبی تشکیل دادیم که هیچ کدام مبنای شناختی ندارد و له یا علیه نظر دادنمان نسبت به فیلم ها همه گی مبتنی بر ۲ قطبی های سیاسی مان است.  برای همین از انصاف خارج شده است».

گفتگو از: تورج اردشیری نیا

کد خبرنگار: 27
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi