شناسه خبر : 73459
یکشنبه 03 فروردين 1399 , 09:53
اشتراک گذاری در :
عکس روز

شهید «خلعتبری» شکارچی ناو‌های «اوزا»

قسمت اول/ گوشه‌ای از زندگی پربار شهید «حسین خلعتبری»؛
امیر سرلشکر شهید «حسین خلعتبری‌مکرم» خصوصیات اخلاقی زیادی داشت. وی به رعایت مسائل اعتقادی و شرعی بسیار مقید بود، تا جایی که می‌گفت «نام من «حسین» است و باید حرمت این نام حفظ شود» و در دورانی که برای کسب دانش خلبانی به کشوری خارجی سفر کرده بود، همواره تذهیب نفس برایش اهمیت زیادی داشت.
کد خبر: ۳۸۸۹۰۲
تاریخ انتشار: ۰۳ فروردین ۱۳۹۹ - ۰۲:۱۶ - 22March 2020

نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نیرویی است که در دوران دفاع مقدس حماسه‌های پرافتخاری را آفرید و در این راه، شهدای زیادی را تقدیم ایران اسلامی کرد که تاکنون اسامی زیادی از این شهیدان والامقام را شنیده‌ایم، از جمله شهیدان «عباس دوران»، «سید علیرضا یاسینی»، «منصور ستاری»، «مصطفی اردستانی».

اما شهدای دیگری نیز در این نیرو حماسه‌آفرینی کرده‌اند که شاید ما نام آن‌ها را نشنیده‌ و یا این‌که کمتر به گوش‌مان خورده باشد، مانند شهیدان «غفور جدی‌اردبیلی»، «حسین خلعتبری»، «داوود اکردای»، «حسن طالب‌مهر» و بسیاری دیگر؛ بنابراین کمی وقت گذاشتن برای مطالعه زندگی‌نامه و حماسه‌های این شهیدان والامقام که به واقع اسطوره‌های ایران در قرن جاری هستند، خالی از لطف نیست

 امیر سرلشکر شهید «حسین خلعتبری‌مکرم» خصوصیات اخلاقی زیادی داشت. وی به رعایت مسائل اعتقادی و شرعی بسیار مقید بود، تا جایی که می‌گفت «نام من «حسین» است و باید حرمت این نام حفظ شود» و در دورانی که برای کسب دانش خلبانی به کشوری خارجی سفر کرده بود، همواره تذهیب نفس برایش اهمیت زیادی داشت. این شهید والامقام همچنین در زمینه تخصص خلبانی و شلیک موشک بسیار توانا بود، تا جایی‌که او را «حسین ماوریک» شکارچی ناو‌های اوزا را لقب داده بودند.

در ادامه زندگی‌نامه حماسی امیر سرلشکر شهید «حسین خلعتبری مکرم» را می‌خوانید:

سال ۱۳۲۸ در خطه سرسبز شمال و در روستای «بصل‌کوه» شهرستان «رامسر»، پسری چشم به جهان گشود که با توجه به علاقه خانواده وی به حضرت سیدالشهداء (ع)، نام او را «حسین» گذاشتند. شاید آن‌ روز خانواده «خلعتبری» نمی­‌دانست که این پسر قرار است تمام هستی خود را در راه دفاع از کیان مملکتش تقدیم کرده و پا جای پای اسطوره ملی ایران همچون «میرزاکوچک خان جنگلی» بگذارد و با ایثار، فداکاری و دلیری خود، نام نیک دیگری از مردان مازندران در صفحات تاریخ برجای گذارد.

وضعیت مالی خانواده «حسین» در حد متوسط، ولی از نظر معنوی بسیار غنی بود. پدر خانواده که خود مقید به انجام فرایض دینی بود، خانواده را نیز به سمت و سوی آن سوق می‌داد و مادر نیز ضمن پرورش کودکان با همان اخلاق مهربان، راه همسر خود را تکمیل می‌کرد؛ بنابراین «حسین» در این خانواده رشد کرد و با گذر از دوران کودکی، برای کسب علم و دانش وارد مدرسه شد.

نام من «حسین» است و باید حرمت این نام حفظ شود

علاقه زیاد «حسین» به فراگیری درس، باعث شد تا وی در همان سال‌های ابتدایی تحصیل، جزو شاگردان ممتاز مدرسه‌اش باشد و بتواند دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را طی کند تا این‌که در سال ۱۳۴۹ لباس سربازی را به تن کرده و وارد نظام شود.

وی در دوران سربازی نیز خود را مقید به انجام فرایض دینی می‌دانست و به هم‌دوره‌ای‌های خود، می‌گفت «نامم حسین است و باید حرمت این نام حفظ شود».

انفاق تمام حقوق ماهیانه خود براى نیازمندان

پس از پایان دوران خدمت سربازی در نیروی هوایی، «حسین» با توجه علاقه‌اش به پرواز، سال ۱۳۵۱ وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد و دوره‌های مقدماتی را با کسب امتیازات بالا به پایان رساند. به مرحله‌ای رسید که باید برای طی دوره‌های تکمیلی پرواز، به خارج از کشور سفر می‌کرد. بنابراین حس عجیبی داشت. حسی که از یک لحاظ خوب بود چراکه می‌توانست علوم و فنون پروازی را بیاموزد و از یک لحاظ بد بود چون‌ باید در کشوری آموزش می‌دید که فرهنگش با اسلام در تضاد بود و می‌ترسید که در کسب علم، دینش در خطر بیافتد؛ لذا با چند نفر که اهل دین و دیانت بودند، مشورت کرد که همه نظرشان این بود که برو و توکل به خدا کن. واجباتت را انجام بده و از محرمات دوری کن. این هم یک امتحان الهی است اگر از آن سربلند بیرون بیایی، در دنیا و آخرت سربلندی؛ بنابراین با این افکار، خود را آماده سفر کرد.

 

«شهید خلعتبری» شکارچی ناو‌های «اوزا»/ شهیدی که در غربت هم حرمت نام اربابش «حسین» را نگه می‌داشت

از آنجایی که «حسین» همیشه به فکر ضعفا و تهی‌دستان بود، قبل از اعزام به دوره خارج از کشور، به دیدار خانواده خود رفت و به مادرش وکالت داد که مادرش تمام حقوق ماهیانه‌اش را براى نیازمندان هزینه کند.

درس خواندن همراه با تهذیب نفس

«حسین» در طی دوره خارج از کشور، استعداد خیره‌کننده در یادگیری و در پی آن هدایت هواپیما از خود نشان داد و باعث شد تا به‌عنوان دانشجوی ممتاز شناخته شود و نام او را تمامی اساتید به‌عنوان یک دانشجوی برجسته بر زبان آورند. در ضمن «حسین» دوره شلیک موشک ماوریک (تلویزیونی) که یک موشک تاکتیکی هوا به سطح هدایت‌شونده است را نیز با موفقیت طی کرد.

درس خواندن همراه تهذیب نفس سخت بود اما توکل به خدا همه‌چیز را برای «حسین» آسان می‌کرد. بنابراین سرانجام دوره خلبانی را با دریافت گواهینامه خلبانی در هواپیمای F۴ به پایان رساند و جهت خدمت کشور خود، به خاک ایران بازگشته و در پایگاه ششم شکاری بوشهر با درجه ستوان دومی مشغول به خدمت شد.

باید از اسارت طاغوت رها شد

زمزمه‌هایی مبنی‌بر آزادی و آزادگی و این‌که باید از اسارت طاغوت رها شد، در نیروی هوایی به‌گوش می‌رسید و کم‌کم این زمزمه‌ها به فریاد تبدیل شد و همصدای با ملت، سرود آزادی از حنجره کارکنان نیروی هوایی به گوش همگان رسید و «حسین» نیز در این همخوانی شرکت داشت و بار‌ها تحت تعقیب قرار گرفت.

سرانجام پیروزی بزرگ رخ داد و ملت ایران آزاد شد. هنوز ملت، طعم شیرین آزادی را نچشیده بود که حمله سراسری عراق به ایران آغاز شد و در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹، نیروی هوایی رژیم بعثی عراق با حمله همه‌جانبه به پایگاه‌های هوایی ایران، جنگ را آغاز کرد؛ بنابراین این‌جا بود که باید «حسین» و همرزمانش، زکات علم خود را می‌پرداختند.

بیشتر بخوانید:

* نمایش اقتدار قهرمان ایرانی در مانور هوایی «چهارراه مرگ» نیویورک
* درجه‌هایم را هم نمی‌خواهم/ دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد

بلافاصله بعد از حمله نیرو‌های بعثی صدام، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران دو عملیات را در کمتر از دو ساعت از حمله اولیه بعثی‌ها، با عنوان عملیات «البرز» و هدف پایگاه شعیبیه در استان «بصره» عراق انجام داد که در این راستا چهار فروند فانتوم F4 به خلبانی «حسین خلعتبری»، «سید علیرضا یاسینی»، «داوود اکردای»، «حسن طالب‌مهر» و تعدادی دیگر از تیزپروزان نیروی هوایی برعهده داشتند، به پرواز در آمده و عملیات با انهدام اهداف تعیین شده به پایان رسید.

حماسه‌سازی در عملیات کمان ۹۹

اول مهر سال ۱۳۵۹، عملیات گسترده‌ای از سوی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با نام «کمان ۹۹» صورت گرفت که طی آن ۲۰۰ فروند هواپیما به پرواز در آمده و ۱۴۰ فروند از مرز عبور کرده و به عراق حمله کردند که در این عملیات نیز «حسین» نقش تاثیرگذاری داشت؛ وی از پایگاه ششم شکاری به پرواز درآمد و به‌عنوان فرمانده یک دسته هشت فروندی، به پایگاه «الرشید» و «المثنی» در قلب بغداد حمله کردند.

حضور در حماسه ماندگار هفت آذر ۵۹ (عملیات مروارید)

نیروی دریایی رژیم بعث عراق که بار‌ها برای کشتی‌ها مختلف ایرانی و حتی هواپیما‌های ایران دردسرساز شده بود، مقامات جمهوری اسلامی را بر این فکر وا داشت که در یک حرکت بزرگ، کار نیروی دریایی عراق را یک‌سره کرده و حاکمیت دریایی خود را به اثبات برسانند. چراکه از سویی نیز نیروی دریایی عراق با در نظر گرفتن محاصره آبادان، تلاش می‌کرد تا از جنوب هم این محاصره را کامل کند. بنابراین طرح حمله به اسکله‌های «البکر» و «الامیه» و انهدام ناوگان‌های دریایی عراق برنامه‌ریزی شد که در این راستا نیروی هوایی ارتش، مأموریت پیدا کرد که نیروی دریایی را پشتیبانی کرده و با هر نوع حرکتی در دریا و هوا مقابله کند.

طبق هماهنگی‌های به‌عمل آمده از سوی نیرو‌های هوایی و دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، مقرر شد تا در روز هفتم آذر سال ۵۹، نیروی دریایی با پشتیبانی نیروی هوایی به دو اسکله «البکر» و «الامیه» حمله کند که پایگاه هوایی بوشهر، از جمله پایگاه‌های درگیر در این عملیات بود.

«حسین» که مهارت خاصی در شلیک موشک‌های «ماوریک» داشت، با تجهیز هواپیمای خود به‌همراه دیگر خلبانان در این عملیات شرکت کرد. این درحالی بود که موشک ماوریک قیمت بسیار بالایی داشت و آن موقع (سال ۵۹) ۸۰ هزار دلار خریداری شده بود و خلبان می‌بایستی که روی هدف قفل می­‌کرد و بدون استثناء هدف منهدم را منهدم می‌کرد. چراکه هر موشک قادر بود تا یک ناوچه را غرق کند و همان‌طور هم شد.

 

«شهید خلعتبری» شکارچی ناو‌های «اوزا»/ شهیدی که در غربت هم حرمت نام اربابش «حسین» را نگه می‌داشت

«حسین ماوریک» شکارچی ناو‌های اوزا

روز عملیات فرا رسید و «حسین» به‌همراه تعدادی دیگر از خلبانان شجاع نیروی هوایی همچون «عباس دوران» و «سیدعلیرضا یاسینی» در دل آسمان به پرواز درآمدند و «حسین خلعتبری» با مانور‌های دیدنی، خود را در بهترین موقعیت‌ها قرار می‌داد و یکی پس از دیگری، ناوچه‌های اوزای عراقی را غرق می‌کرد. این‌جا بود که «حسین» کاری کرد که تا مدت‌ها حتی بعد از شهادتش، افسران نیروی هوایی و دریایی عراق از شنیدن نام او لرزه به اندام‌شان می‌افتاد.

سرلشکر شهید خلبان «علیرضا یاسینی» در این‌خصوص گفته است: «در قسمتی از این عملیات، چند فروند از ناوچه‌های اوزای عراقی از ترس شکار شدن توسط خلبانان شجاع نیروی هوایی ایران در کنار کشتی‌های تجاری پنهان شده بودند که خلبانان ما متوجه آن‌ها می‌شوند؛ درحالی که مشغول بررسی موضوع بودیم، خلبان کابین عقب، من را متوجه ناوچه اوزای عراق کرد که به آرامی از بغل یک کشتی تجاری جدا شده و به سمت دهانه خور درحال حرکت بود؛ به طرفش شیرجه می‌رفتم که ناوچه اوزا متوجه حضور من شد و بلافاصله خود را به کشتی بازرگانی رساند. در همین حین شهید خلتعبری فریاد زد: «رضا ناوچه را در رادار دارم و آماده شلیک موشک به آن هستم» که در جوابش گفتم «دقت کن طوری بزنی که آسیبی به کشتی تجاری وارد نشود؛ زیرا ممکن است بهانه دست سایر کشور‌ها بیافتد و بگویند که ایران کشتی‌های تجاری را در خلیج فارس هدف قرار می‌دهد».

شهید خلعتبری اطمینان داد که ناوچه را طوری بزند که هیچ آسیبی به کشتی تجاری نرسد و سپس با یک فروند موشک «ماوریک»، چنان دماغه ناوچه را زد که چندین متر آن را از کشتی تجاری جدا کرد و آن را به قعر آب‌های خلیج فارس فرستاد».

«حسین خلعتبری» به‌همراه دیگر خلبانان شرکت‌کننده در این عملیات، توانستند ناو‌های اوزا، ناو‌های مین‌جمع‌کن، ناو نیروبر و چندین اژدرافکن را هدف قرار داده و نیروی دریایی عراق را منهدم کنند. بعد از این عملیات بود که به «حسین خلعتبری» لقب «حسین ماوریک» شکارچی ناو‌های اوزا را دادند.

منبع: دفاع پرس
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi