سه شنبه 26 فروردين 1399 , 08:40
با ۷۵۰ تومن نان بخریم یا آب؟!
محمد جلالی سردورانی - مختصر عرض می کنم تا آقایان بخوانند...
روی سخن یک رزمنده جانباز و ایثارگر با تمامی گردانندگان دولت جمهوری اسلامی اعم از رئیس جمهور، معاونین، وزرا، وکلا و بینندگان و شنوندگان کشور ایران است و اینکه فقط براساس حقیقت و وجدان بیدارتان، اگرخواب نباشید، قضاوت کنید.
من و نه تنها من بلکه تمامی ایثارگران بطورکلی ازجان و مال و خانواده و دنیا با تمامی زیباییهایش دل کندیم و در سنین ۱۴ - ۱۵ سالگی از روی نیمکت های مدارس برخاسته و اسلحه بردوش راهی میادین جنگ تحمیلی شدیم. شخص خودم ۱۴ماه و نیم درخط مقدم به صورت بسیجی حضور داشتم که در این راستا براساس یورش و حمله ناجوانمردانه حزب بعث مجروح و الان ۱۵درصد کلی جانبازی دارم.
بعد از این مدت، ۲۵ ماه ازخدمت سربازی ام را نیز در جبهه ها حاضر بودم که جمعا قریب چهل ماه حضور در جبهه دارم و منبع درآمدی دیگرهم ندارم. ولی ازطرف دیگر خود مسئولین و فرزندان آنها دربهترین شرایط ممکن و با بهترین امکانات مالی و مادی به بهترین شکل زندگی می کنند و فرزندانشان را هم به دانشگاه های معتبر دنیا و آمریکا فرستادند که اکنون درحال تاختن و حکومت کردن هستند و هیچ کمبودی هم ندارند.
از بدو انقلاب تاکنون کسی به یاد ندارد ظلم، ستم و بی عدالتی آن هم نسبت به اقشاری که برای حفظ و حراست از کشور و مرزهای ایران ازهمه چیزخود گذشتند صورت گرفته باشد. خیلی از رزمندگان دراین راه شهید شدند، اسیرگشتند، مفقود الاثر شدند و یا بدنشان قطعه قطعه شد و جانباز!
شما مسئولین مروری به جنگ های پیشین کشورهای دیگر بیندازید تا ببینید چگونه با کهنه سربازان زمان جنگ خود و یا مجروحانشان رفتار می کنند. چه حمایت هایی که از آنها نمی کنند در حالی که غیر مسلمانند.
فشاربیش از حد به مردم وارد می شود و به خصوص به ما جانبازان درصد پایین و رزمندگان معسر. شما را به خدا، بخود آیید و حقوق حق داران را برقرار کنید و وعده های دروغ به مردم ندهید. من به عنوان یک رزمنده، جانباز و ایثارگر اعلام می دارم به خود بیآیید و خودتان را اصلاح کنید تا به این وسیله شاید مورد رافت الهی قرارگرفته و از این پرتگاه نجات یابید.
شرم می کنیم کلمه مقدس مسئول بکار ببریم
شما ای مدیر باید در قیامت پاسخگوی تحقیر مجاهدان راه خدا باشید وعده همه ما قیامت
اون زمان درشهرمون جهرم باچندنفراز بچه ها شبهامورفتیم حسینیه کلاس قران وگروه مقاومتی که نام گروهمون (بدر) بود بعضی ازبچه هاکه بزرگترازمابودند وجبهه رفته بودند وقتی ازخاطرات جبهه می گفتند کیف می کردیم چندماه که گذشت خودمون هم نفهمیدیم کی رفتیم جبهه /چشم به هم زدیم چندین عملیات پشت سرگذاشتیم طریق القدس؛ رمضان وخیبر ووالفجر8وکربلای4و5 وبااینکه جنگ بود خطربود واتش وگلوله و ....ولی بهترین دوران عمرم بود عشقم بود ما دراین مدت بابهترین وپاکترین وباصداقت ترین انسانها زندگی کردیم ما فقط همان چندسال رازندگی کردیم وبس ! اون موقع اصلافکرنمیکردیم یکروزبرسه اینقدرمسئولین نهادهای همین انقلاب که سالهای دهه 60تاسالهای 75از بچه های انقلابی بودند حالا اینطور مارااذیت میکنند انگارقشرجانبازوایثارگر ازجای دیگه امده اخه ماهمان ارتش20میلیونی هستیم که بفرمان حضرت امام (ره) تشکیل شد واگر نبود کشورهم نبود (یاحق)