شناسه خبر : 74514
دوشنبه 15 ارديبهشت 1399 , 13:13
اشتراک گذاری در :
عکس روز

ویروس منحوس و تداوم تاخت و تاز جهانی

ما نگران فرزندانمان بودیم؛ از ابتلایشان به بیماری وحشت داشتیم؛ از حال و روز وخیمشان غصه می خوردیم. سر و کلۀ اولین خوک در شهر پیداشد...

1: سیدمهدی شجاعی، داستان نویس نام آشنا، در کتاب «سانتا ماریا»  قصه ای با عنوان ویروس را روایت می کند که بارها و بارها ارزش خواندن و شنیدن دارد. اساسا  معنی زندگی ابتدا در قصه های روشنگر ساخته می شود؛ نیروی قصه، پیامِ  خطابۀ حاکم dominant discourses برروندهای تاریخی و اجتماعی را درونی می کند و به افراد توصیه می کند تا هویت خود  را بر اساس این پیام ها بسازند ...

سه برش از نقل ویروس را با هم می خوانیم:

الف-  شیوع یک آفت چگونه می تواند بر حقانیت آن دلالت کند؟ ... ما نگران فرزندانمان بودیم؛ از ابتلایشان به بیماری وحشت داشتیم؛ از حال و روز وخیمشان غصه می خوردیم. سر و کلۀ اولین خوک در شهر پیداشد و به بعضی از خانه ها سرک کشید  و عده ای از بچه ها را دور خود جمع کرد. عده ای هورا کشیدند؛ توجیهشان این بود که بچه ها سر گرم می شوند و آگاهیشان  را افزایش می دهد. بعد از چند صباح، بچه ها کاملا به خوک ها عادت کرده بودند. خوکداران آرام آرام  جرأت  و جسارت بیشتری پیدا کردند و بچه ها را به دنبال خوک ها به خانه های خود کشاندند. هنوز چند ماهی از حضور خوک ها در شهر نگذشته بود که ویروس خوکی شایع شد؛ همان چیزی که از آن می ترسیدیم و هشدار می دادیم. دخترها به محض ابتلا ناگهان لباس هایشان را می کندند و در خیابان های اصلی شهر و در میان پارک ها می دویدند. پسرها با ابتلاء به این بیماری، درست مثل خوک ها در خیابان ها و در ملأعام و حتی سر چهار راه ها،  بی سر سوزنی شرم و حیا قضاء حاجت می کردند.

ب-... ما به خوکداران اعلام جنگ دادیم. همگان با دلایل محکم مارا بر حذر می داشتند:

- دشمن از شما بسیار قوی تر است.

-دشمن ریشه اش را در شهر محکم کرده است.

-دشمن فرزندان بسیاری از مقامات شهر را آلوده خود کرده است.

-اصلا برای چه؟ زندگیتان را بکنید.

-با شاخ گاو درنیافتید.

این استدلال ها عزم و ارده مان را قویتر می ساخت؛ چرا که که همه ی این استدلال ها متکی به داشتن و بیشتر داشتن دنیا بود و ما تکلیفمان را با دنیا روشن کرده بودیم.

ج- در یک صبح سرد زمستانی به مقر خوکداران یورش بردیم. با اولین شلیک ها، از مقر دشمن نالۀ آشنا شنیدیم. دست از شلیک کشیدیم و نزدیکتر شدیم. صدا از سنگر های دشمن برمی خاست. گونی هایی که دشمن دور تا دور خود و تا ارتفاع بلند چیده بود، پشت آنها سنگر گرفته بود. صدا، صدای آشنابود. دشمن دور تا دورخود، سنگری از آدم چیده بود و آن آدمها فرزندان خود ما بودند ...

2: از حیث منطق نظری،  مفهوم استدلال Reasoning   و برهان و دلیل، چیزی جز حساب کردن نیست؛ یعنی جمع و تفریق کردن اسم های عامی که برای نشانه گذاری بیان اندیشه های خود اختیار می کنیم.

3: در هنگامۀ تداوم تاخت وتاز غولی نوپدید که بنا برنقل؛ از چراغ جادوی چینی بیرون آمده و به دلیل حکم بر یکجانشینی، بسیاری از امور زندگی روزمره، حتی فعالیت های آموزشی و پرورشی  مجبور به کوچ به فضای مجازی شده است.

4:  پیشتر نیز نوعی ویروس از چراغ جادوی نظام لیبرال دنیوی در آمده بود. این ویروسِ بسیار پیچیده و مدرن، با سوار شدن بر گردونه ی بی مهارِ موتورهای جستجو، می کوشد تا شیوه ی مواجهه ی با پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حاصل از کووید 19 را  در اندیشه ی  نسل نوظهور جامعه ی ایران، به سنجه ای برای ارزیابی "زیست سیاست - Biopolitics" در چار چوب سیاست های مقایسه ای تبدیل کند.

5: جامعۀ ایران، یکبار دیگر موضوع اجبار به یکجانشینی را در همین قرن جاری، البته به صورتی محدود، تجربه کرده بود. چنانکه هانتیگتون در سامان سیاسی خاطرنشان کرده، سلطنت های سنتی مسائل جالبی را پیش روی پژوهنده ی تحول سیاسی قرار می دهند؛ اندیشه، انگیزه وسرنوشت این سلطنت ها برای تحلیلگران مسائل سیاسی اهمیت دارد. جان فوران، یکی از ایران پژوهانی است که تاریخ تحولات اجتماعی ایران را از صفویه تا سال های پس از انقلاب اسلامی واکاوی کرده است. فوران با اشاره به جابجایی های مهم داخلی در عصر رضاشاهی، با آمار و ارقام، میزان عظیم یکجانشین شدن و نیمه تخته قاپو شدن عشایر کشور را نشان می دهد.

5: از حیث تبار شناسی، اصطلاح  سیاست تخته قاپو در ماهیت و دامنه ی دگرگونی ها در ساختار اجتماعی ایران در دوره ی گذار از توسعه ی وابسته ی ماقبل سرمایه داریِ عهد قاجار به توسعه ی وابسته ی سرمایه داری بعد از جنگ جهانی دوم ریشه دارد، و  به طور مشخص، ناظر به اسکان اجباری عشایر است. وفاداری به وابستگی ایلی و زندگی عشایری، مانع از اجرای حکم یکجانشینی می شد. ... رضا خان، قدرت را از ایلات گرفت و از شناسایی هرگونه حقوق اجتماعی و سیاسی آنان سرباز زد ... رویدادهای مهم تاریخی با استدلال مبتنی بر منطق درونی و حقایقِ واقعیت ها، همواره درس های مهمی به آیندگان می آموزند.

نتیجه گیری: 

در پی تغییراتِ عظیمِ "دهه های رشد"(1950-1970) یک نظام جهانی متمایز شکل گرفت. اساسا واژه ی نظام، در منابع علوم سیاسی به طور گسترده به کار می رود. در قرن جاری و با آخرین ضربه ی اراده ی مردم ایران،  چرخش تاریخی نظام صورت گرفت ... در کلان روال در حال وقوع، مفهوم  بنیادین باز خورد feedback  از نظریه ی عمومی نظام ها، پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بحران جهانی شده ی کرونایی را به صورتی مقایسه ای نشان می دهد. همواره خروجی نظام، مثبت یا منفی، تحت تأثیر محیط قرار گرفته و با ورود به سیستم، بر آن تأثیر می گذارد ... اکنون  که ویروس کووید 19 با حکم به یکجانشینی؛ بسیاری از امور را به فضای مجازی کوچ داده است، همرفتاریِ همدلانه ی انحصاری فرهنگ ایرانی اسلامی،  فراتر از چاره اندیشی برخی سیاست پیشگان، چشم اندازی ناب از تاب آوری اجتماعی را ترسیم می کند. بدون تردید کرونا شکست خواهد خورد؛ اما به نظر می رسد سه عامل مهم، یعنی تداوم بحران، عدم تناسب زیرساخت های دیجیتالی با نیازهای آموزشی و پرورشی، و ساختار کمتر تکامل یافته ی تفکر انتقادی Critical Thinking نسبت به عملکرد دیجیتالیسم، در بین نسل نوظهور، عرصه را برای موتورهای جستجو نسبت به انتقال نوعی ویروس به جامعه ی ایران پساکرونا، به خوبی فراهم کرده اند. هدف از این اشاره این است که  همانطور که در قِصه ی پر غصه ی ویروس خواندیم، ممکن است در حقیقت دشمن، فرزندان بسیاری از مقامات شهر را آلوده خود کرده باشد؛ در این صورت قابل پیش بینی است که پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بحران کرونایی در جامعه ی ایران، از رهگذر موتورهای جستجو، به مثابه نوعی بازخورد نظام در پیش روی نسل نوظهور ترسیم شود و کژکارکردی برخی سیاست پیشگان در این زمینه را به پای نظام بنویسند.

دکتر سید مهدی حسینی

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi