پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 , 10:06
اجرای فنون کشتی روی نگهبان عراقی در دوران اسارت
ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای ترویج فرهنگ دفاع مقدس در جامعه است و همه ما که امروز در کمال آرامش روزه میگیریم و به راز و نیاز با خدا میپردازیم، مدیون رشادتها و فداکاریهای رزمندگان در دوران جنگ هستیم؛ چراکه اگر ازخودگذشتگیهای رزمندگان نبود، معلوم نبود که اکنون امنیت کشورمان در چه وضعیتی قرار داشت. از آنجا که مهمترین شاخصه و ویژگی رزمندگان در آن دوران معنویت، ایمان به خدا، فداکاری و میل به شهادت بود، لذا وقتی ماه مبارک رمضان فرا میرسید، با اینکه مناطق جنگی جزو مناطق گرم کشور محسوب میشد، ولی رزمندگان تمام تلاش خود را داشتند تا از روزه گرفتن و راز و نیاز با خدای یگانه جا نمانند.
ماه رمضان در دوران جنگ تحمیلی در فصل بهار و تابستان بود، لذا حرارت توپ و تانک از یک طرف و گرمای بعضاً بیش از ۵۰ درجه اهواز از طرف دیگر بر رزمندگانی که نه تنها در ماه رمضان بلکه روزه گرفتن را از ماه رجب و شعبان آغاز کرده بودند، فشار میآورد. اما رزمندگان اسلام که تنها هدف آنها دفاع از ارزشهای اسلام بود، با اینکه فرماندهان و روحانیون اعلام کرده بودند که نیازی به روزه گرفتن نیست، ولی اکثر رزمندگان با دهان روزه به عملیات میرفتند. وضعیت طوری بود که فرماندهان مجبور میشدند به رزمندگان مرخصی اجباری بدهند تا رزمندگان به شهرهای خود رفته و بعد از ماه رمضان دوباره به جبههها بیایند.
عملیاتهای رمضان، بیتالمقدس و رقابیه در ماه مبارک رمضان انجام شد که اتفاقاً با رشادتهای رزمندگان نتایج مثبتی را نیز به همراه داشت و بهطور کلی حدود ۱۵ هزار رزمنده در ماه رمضان به شهادت رسیدند. به گفته اکثر افرادی که دوران دفاع مقدس را درک کردند، جبههها در دوران جنگ حال و هوای خاصی داشت و میل رزمندگان به شهادت از روزهای دیگر بیشتر میشد، چراکه بسیاری از رزمندگان قصد داشتند که مانند امام حسین (ع) با لب تشنه به شهادت برسند.
درخصوص حال و هوای جبههها در ماه مبارک رمضان با علی سیفیکار یکی از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس که درحال حاضر نیز بهدلیل عوارض ناشی از بمباران شیمیایی در بستر بیماری است، گفتگو کردیم. علی سیفیکار که دوستانش او را حاجی سیفیکار صدا میکنند، درحال حاضر و وقتی که بیماریش کمی بهبود مییابد به باشگاه کشتی شهید نامجو که در محله اکباتان تهران واقع است میرود و علاوه بر ورزش کردن، فنون کشتی را نیز به جوانان ساکن در محله اکباتان یاد میدهد. نوع رفتار سردار سیفیکار با جوانان و نوجوانان بهگونهای است که در محله، همه افراد مانند رفیق با وی رفتار میکنند.
دفاعپرس: بهعنوان سوال اول اینکه چه عاملی موجب محبوبیت شما در محله اکباتان بهویژه بین جوانان شده است؟
بسمالله الرحمن الرحیم. اینکه بنده بین اهالی محل محبوب هستم یا خیر را که مردم باید جواب بدهند، اما ما در جبههها نیز با رزمندگان رفیق و برادر بودیم و برخی از رزمندگان بودند که با نوجوانان ۱۴ و ۱۵ سالهای که به جبههها آمده بودند، رفیق میشدند و همه با هم برادر بودیم. همین روحیه وحدت و همدلی که در آن دوران بود، موجب شد تا رژیم بعثی عراق که مورد حمایت کشورهای غربی بود، شکست بخورد که این شکستها موجب تعجب رسانههای مختلف جهان شده بود. یادم میآید که بچهها برای رفتن به خط مقدم از یکدیگر سبقت میگرفتند و در کدامیک از جنگهای رخ داده در جهان شاهد این بودیم که رزمندگان، شوق رسیدن به شهادت داشته باشند؛ بنابراین اگر همان همدلی که در دوران جنگ در جبههها حاکم بود، درحال حاضر نیز در محلههای تهران حاکم شود بسیاری از مشکلات حل میشود و در این راه باید از افرادی که دوران دفاع مقدس را درک کردهاند، نهایت استفاده را بکنیم، اما متأسفانه در برخی مواقع اصلاً توجهی به این افراد نمیشود.
دفاعپرس: درباره وضعیت جبههها در ماه مبارک رمضان برایمان بگویید؟
همانطور که میدانید، مناطق جنگی در دوران دفاع مقدس عمدتاً جزو مناطق گرمسیر کشور بود و رزمندگان در ماه رمضان علاوه بر اینکه باید حرارت توپ و خمپارهها را تحمل میکردند، از طرفی هم بهدلیل گرمای بالای هوا، تشنگی بر آنها غالب میشد. فرماندهان به اکثر رزمندگان اعلام میکردند که در ماه رمضان روزه نگیرید، ولی جوانانی که برای رسیدن به شهادت به جبههها آمده بودند، اتفاقاً از فرصت ماه رمضان نهایت استفاده را میکردند تا با لب تشنه به شهادت برسند. با اینکه شرایط سخت بود، ولی بسیاری از عملیاتهایی که در ماه رمضان انجام شد، با پیروزی همراه بود که معنویت و ایمان به خدا یکی از دلایل اصلی آن بود.
در عملیات بیتالمقدس گرمای هوا به بیش از ۵۵ درجه رسیده بود و شما حساب کنید با آن گرمای سوزان، جنگیدن با دشمن بعثی چقدر دشوار میشود. از طرفی برخی از اسرای عراقی اعلام میکردند که فرماندهان آنها در ماه رمضان تأکید بیشتری بر حمله به ایران داشتند و درحقیقت هم همین بود و حجم آتش دشمن در ماه رمضان بیشتر از سایر ماهها بود و آنها به خیال اینکه در این ماه، رزمندگان بهدلیل روزه گرفتن خسته هستند، این کار را انجام میدادند، ولی شما اگر به تاریخ رجوع کنید خواهید دید که بیشتر عملیاتهای ما در ماه رمضان با پیروزی همراه بود که دلیل آن هم همان ایمان راسخ رزمندگان به خدا و میل بیشتر به شهادت بود. بسیاری از رزمندگان برای مقابله با گرمای هوا در ماه رمضان چفیههای خود را خیس میکردند و روی سر میانداختند تا کمی از شدت گرما کاسته شود.
دفاعپرس: شما مدتی را نیز در اسارت بودید، شرایط در اردوگاههای عراقیها بهویژه در ماه رمضان چطور بود؟
نوع رفتار ما با اسرای عراقی با نوع رفتار آنها با رزمندگانی که اسیر میشدند تفاوت بسیاری داشت و از آنجا که، در دین اسلام آمده که با اسیر باید مدارا کرد و حتی از غذای خود باید به او نیز بدهیم و از طرفی امام خمینی (ره) تأکید داشتند تا با آنها بد رفتار نشود، لذا رفتار ما با اسرای عراقیها اصلاً آنها را اذیت نمیکرد و این موضوع را خود عراقیهایی که بعدها با اسرای ایرانی تبادل شدند نیز اذعان کردند. این درحالی است که رفتار عراقیها با رزمندگان ما حتی صدای سازمانهای بینالمللی را هم درآورد.
عراقیها آمار برخی از اسرای ایرانی را به نمایندگان صلیب سرخ جهانی اعلام نمیکردند و به همین جهت هر کاری که با اسرا دوست داشتند انجام میدادند. در ماه مبارک رمضان هم اگر متوجه این میشدند که رزمندهای رزوه گرفته است، بدترین رفتارها را با او انجام میدادند و از همان اول ورود به اردوگاه به ما اعلام کردند که نماز خواندن و روزه گرفتن جرم است؛ بنابراین اسرا بهطور مخفیانه روزه میگرفتند و اندک غذایی هم که به ما میدادند را برای افطار نگه میداشتیم و بعضاً پیش میآمد که بچهها بدون افطار کردن، روز بعد را نیز روزه میگرفتند. مشکلات و سختیهای بسیاری در اردوگاه بود، اما هیچ کدام از مشکلات منجر به این نمیشد که بچهها از یاد خدا و روزه گرفتن غافل شوند. یادم میآید که یک روز در سرشماری که همه روزه صورت میگرفت، از یکی از بچهها غذایی را که برای افطار در زیر لباس مخفی کرده بود، پیدا کردند و این رزمنده که بین بچهها به آقا جواد معروف بود را یک شبانه روز شکنجه دادند.
دفاعپرس: اگر اشتباه نکنم، شما مربی کشتی هستید و آیا خاطرهای مرتبط با این موضوع در دوران جنگ دارید؟
در دوران دفاع مقدس و در بهبهه عملیاتهای مختلف همه بچهها بیشتر حواسشان به اجرای برنامهها به بهترین نحو ممکن بود، اما بعد از نماز مغرب در برخی روزها که وقت آزاد وجود داشت، به رزمندگان جوان فنون کشتی را یاد میدادیم و در واقع در جبهههای جنگ، باشگاههای مختلفی وجود داشت. از طرفی در دوران اسارت وقتی وارد اردوگاه شدیم، یکی از عراقیها بچهها را با ضرب و شتم به سمت آسایشگاهها هدایت میکرد و وقتی به من رسید و چندین ضربه به من زد، اعصابم به هم ریخت و وقتی تا دو متری درب ورودی آسایشگاه رسیدیم، یکی از فنون کشتی را روی این عراقی اجرا کردم و همین کار موجب تشویق بچهها و تضعیف روحیه عراقیها شد. بعد از این اقدام دو روز من را در انفرادی نگه داشتند و شدیدترین شکنجهها را تحمل کردم، اما این خاطره برای من از تمام خاطرههای دوران جنگ شیرینتر است.
دفاعپرس: در پایان اگر صحبتی دارید، بفرمایید؟
از شما و خبرگزاری دفاع مقدس تشکر میکنم که یاد و خاطره جبهههای جنگ را زنده نگه میدارد. ما در کشورمان از گنجینهای به نام دفاع مقدس بهره میبریم و قطعاً در مواقع بحران میتوانیم با استفاده از تجارب آن دوران، بر بحرانها و مشکلات فائق بیاییم.
گفتگو از احسان یعقوبی