10 فروردين 1403 / ۱۹ رمضان ۱۴۴۵
شناسه خبر : 74968
چهارشنبه 31 ارديبهشت 1399 , 12:49
چهارشنبه 31 ارديبهشت 1399 , 12:49
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
دلنوشته ای برای برادرم حمزه
رمضان مرتضی آخوندی
گلزار شهدای تبریز قدم میزدم...
سید علیرضا آلداود
پاک بودن دامان نظام از تخلفات برخی نامزدان و منتخبان
امانالله دهقان فرد
تعاون و اقتصاد جمهوری اسلامی
محسن ناطق
کفّار افرادى بىتفاوت و بهانهگیر هستند!
احمدرضا بهمنیار
متن ها و مکث ها
سید مهدی حسینی
نگاهی به معایب و محاسن تک فرزندی و چند فرزندی
سعیده نام آور
بهارِ دوستی، خانه ای درخورد دیجیتالیسم
سید مهدی حسینی
نکاتی پیرامون قبل و بعد از انتخابات
امانالله دهقان فرد
بازگشت قدرت به صحن منَشاء تحولات بزرگ
سیدمحمدرضا میرشمسی
منافع ملی، بزرگی و مجازی سازی
سید مهدی حسینی
ادبیات ایثار و شهادت
عیدانه ای برای مجاهدان بی مثال وطن
شهیدگمنام
مثل شهدا
مجتبی رحماندوست
قهرمان را باید مثل یک قهرمان تشییع کرد!
زهرا خراسانی
گزارش و گفت و گو
هر شب داد میزند کشته شد!
علمدار - پدر من در عملیات کربلای ۴ مجروح شده. حدود ۱۶ گلوله به تمام بدنش اصابت کرده.
بعد گذشت چندین سال از جنگ هرشب ساعت ۲ لباس نظامی خودش که چندین ساله دارد را میپوشه، از ما خداحافظی می کند. اسم ما را به اسم دوستانش می شناسد پوتینش را می پوشد، گوش های خود را می گیرد می گوید خمپاره و تشنج می کند. با صدای بلند میگه کشته شد. نمی دانیم به کی می گوید. مادر بدبخت من کارش گریه است . خانه ما پادگان شده .هیچ درخواستی ندارم.
خواستم از بابام بگم که جنگ چه بلایی به سر مردم ایران آورد. خدا لعنت کند صدام را.
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
روایتی از نماز خونآلود یک رزمنده امدادگر
عبدالحسین قاهری
مثل گندم درویمان کردند
علی کرمی
روایتی از فوتبال پیرمردها مقابل دشمن بعثی
محمدعلی نوریان
معرفی کتاب